حضور بین قدرتهای مطرح دنیا اتفاق سادهای نیست و به راحتی به دست نمیآید. کشتی ایران، اما سالهاست به واسطه تلاش دو بندهپوشان خود و همچنین مربیان نامدارش توانسته است در این جایگاه قرار گیرد، به طوریکه به عنوان یکی از قدرتهای مطرح دنیا روی آن حساب میشود. این جایگاه، اما امروز درخطر قرار دارد و عدم توجه به نشانهها و زنگ خطری که طی سالهای اخیر به صدا در آمده است میتواند کشتی ایران را از دایره قدرت جهانی خارج کند آن هم فقط به واسطه بیتوجهیها و عدم مدیریتی که سالهاست دارد به طور ریشهای کشتی را به جاده نابودی سوق میدهد.
نخستین بار طالقانی، رئیس اسبق فدراسیون کشتی بود که کم شدن تعداد فعالان و علاقهمندان به کشتی را فاجعهای خواند که باید برای آن کاری کرد. حالا، اما فدراسیون کشتی طبق گفتههای رئیس جوان خود به این نتیجه رسیده که اواخر دهه ۷۰ ایران حدود یک و نیم میلیون کشتیگیر فعال داشته که تعداد آن امروز به زیر ۵۰ هزار نفر رسیده است و این میتواند به معنی آن باشد که تا پنج سال آینده کشتی رو به تعطیلی میرود! بررسیهایی که نشان میدهد کشتی ایران در ۱۰، ۱۵ سال گذشته خیلی عقب افتاده و این مسئله را دبیر، رئیس فدراسیون کشتی چندین مرتبه مطرح کرده است.
آنچه امروز فدراسیون کشتی با یک بررسی دقیق به آن رسیده، زنگ خطری جدی برای کشتی ایران است که پیشتر نیز دلسوزان این رشته به آن گوشزد کرده بودند، اما کمترین توجهی به آن نشده بود. با این وجود حال که فدراسیون به عنوان مرجع به این مهم رسیده است، میتوان امیدوار بود نگاهها به کشتی تغییر کرده است و زمینهها برای جذب حداکثری علاقهمندان به این رشته پهلوانی مهیا شود تا کمافی السابق شاهد حضور نوجوانان و جوانان علاقهمند به کشتی روی تشک باشیم. جوانان و نوجوانانی که شاید آینده مبهم آنها باعث میشود که دیگر خانوادهها آنها را به سمت و سوی این رشته سوق ندهند. حال آنکه کشتی در ایران نه فقط یک ورزش که سبکی برای زندگی پهلوانی است و تنها در عنوان و مدال خلاصه نمیشود، اما کاهش چشمگیر کشتیگیران فعال میتواند نشانگر آن باشد که دیگر سبک و سیاق پهلوانی آنطور که باید بین خانوادهها حائز اهمیت نیست که بخواهند فرزندان خود را برای گام برداشتن در مسیر آن برای کشتیگیر شدن تشویق کنند.
اگر چه مشکلات و مسائل مالی در این زمینه میتواند تأثیر بسزایی داشته باشد، اما شاید با نگاهی گذرا به خانههای کشتی فعال در سطح شهرها و استانها و زیرساختهای نصفه و نیمه کشتی کشور بتوان به دلیل این کاهش چشمگیر دست یافت. زیرساختهایی که توجه نکردن به آنها در تمام این سالها باعث شده تا به مرور شاهد کاهش حضور علاقهمندان به کشتی در این رشته پهلوانی باشیم. اتفاقی که بدون تردید حاصل بیتوجهیهای فاحشی است که امروز با کاهش آماری شاهد زنگ خطری جدی هستیم که عدم توجه به آن میتواند فاجعه جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد.