سرویس اقتصاد جوان آنلاین: ایالات متحده نخستین کشور در جهان است که از تحریمهای نفتی علیه کشورهای غیرهمسو و در اغلب کشورها – به جز ایران – توانست استفاده کرده است به اهداف خود برسد.
اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۸۰ میلادی یک مورد جالب و جذاب است؛ این کشور در دوران جنگ سرد بخش مهمی از بودجه خود را به مسابقههای تسلیحاتی و فضایی با امریکا اختصاص داده بود؛ این رقابت دولت ریگان را واداشت تا با تحریم صادرات تکنولوژیهای غربی به شوروی، تولید و صادرات نفت این کشور با تولید ۵/ ۱۲ میلیون بشکهای را هدف بگیرد.
از آنجا که کرملین برای تثبیت و افزایش تولید نفت نیازمند تکنولوژیهای غربی بود، ریگان با سختگیریهای شدید خود مانع از این مهم شد. آژانس مرکزی اطلاعات امریکا در سال ۱۹۷۹ گزارش دقیقی از صنعت نفت شوروی تهیه و ارائه کرده بود که وقتی ریگان رئیسجمهور امریکا شد به توصیههای افسران جنگ اقتصادی سیا عمل و تحریمهای سختی را علیه شوروی تحمیل کرد.
گزارشی برای تصمیم گیری
در گزارش سیا میخوانیم: صنعت نفت شوروی با چالش مواجه است. تولید نفت شوروی به سرعت (احتمالاً تا اوایل سال آینده و حداکثر تا اوایل دهه ۱۹۸۰) اوج خواهد گرفت. حداکثر سطح خروجی بهدستآمده احتمالاً بین ۱۱ و ۱۲ میلیون بشکه در روز باشد، اما این حداکثر سطح احتمالاً برای مدت زمان طولانی حفظ نمیشود، با این حال زمانی که کاهش یابد، کاهشی شدید خواهد بود.
شوروی ۲ مشکل اساسی دارد؛ ذخایر و تولید
با منع کشف میدانهای نفتی بزرگ نزدیک به میدانهای کنونی، ذخایر با کاهش مواجه میشوند؛ اگر تکنولوژی غربی در شوروی بهکار گرفته نشود، چاههای نفتی آن آبده شده و تولید این کشور افت میکند.
در طول دهه آینده، اتحاد جماهیر شوروی ممکن است نه تنها قادر به تأمین نفت اروپای شرقی و غرب در مقیاس کنونی نباشد، بلکه ممکن است مجبور به رقابت با نفت اوپک برای استفاده خود باشد. این امر تغییر محسوسی از وضعیت کنونی است که در آن صادرات نفت به غرب سالانه ۴۰ درصد از مجموع درآمد ارزی شوروی را تأمین میکند.
از آنجا که نسبت ذخایر به خروجی کاهش یافته است، از این رو حجم خروجی شوروی عمدتاً از میدانهای از نفس افتاده بهدست میآید. نتیجه این امر تسریع نیازهای حفاری است و تنها زمانی کاهش مییابد که منابع جدید کشف شود.
با وجود اینکه اتحاد جماهیر شوروی ذخایر احتمالی فراوانی در قطب، شرق سیبری و مناطق ساحلی دارد، با این حال توسعه این ذخایر حداقل یک دهه طول میکشد. از این رو در طول ۸ تا ۱۰ سال آینده تقریباً تمام خروجی شوروی از میدانهای موجود و از میدانهای جدید در مناطق تولیدی موجود خواهد بود.
از سال ۱۹۷۰ تقریباً تمام رشد خروجی از غرب سیبری و عمدتاً از میدان بزرگ ساموتلور بهدست آمده است. برنامههای کنونی شوروی خواستار نگهداری مجموع خروجی تقریباً ثابت در غرب اورال و دو برابرسازی تولید در غرب سیبری است. به خاطر مشکلات فراوان، ما براین باوریم که خروجی غرب اورال کاهش خواهد یافت، در حالی که خروجی غرب سیبری نمیتواند دو برابر شود.
در سال ۱۹۷۶ تقریباً ۶۰ درصد از خروجی غرب سیبری و تقریباً یک پنجم از تولید ملی از میدان غولپیکر ساموتلور بهدست آمده است. منابع شوروی نشان میدهند که این میدان در چند سال آینده به پیک تولید میرسد و این سطوح برای بیش از چهار سال حفظ نمیشوند. این میدان تاکنون تجاوز سریع آب را تجربه کرده است. سطح آب به ۴۷ درصد در سال ۱۹۷۵ رسیده و افزایش کمیت سیال (آب به علاوه نفت) باید برداشته شود تا هرگونه کمیت نفت بهدست آید. با وجود اینکه میدانهای جدیدی در غرب سیبری کشف میشوند با این حال هیچگونه میدان بزرگی مشابه با ساموتلور مشاهده نشده است.
ایجاد مشکلات حفاری
اتحاد جماهیر شوروی توانایی حفاری لازم را برای پیگیری همزمان برنامههای توسعه و بهرهوری مناسب ندارد. شوروی تقریباً هزار و ۶۰۰ دکل فعال دارد که مشابه با ایالات متحده است. با این حال از لحاظ متر حفاریشده، تلاش شوروی تنها برابر با یک پنجم تلاش امریکاست.
سوابق حفاری ضعیف شوروی تا حدی در نتیجه این واقعیت است که ۸۰ درصد از حفاری آنها با دکلهای حفاری توربو انجام میشود که برای حفاری عمیق یا در محلهای نرم مناسب نیستند. دسترسی بیشتر به فناوری پیشرفته غربی و تجهیزات حفاری چرخشی به کاهش مشکلات حفاری شوروی کمک خواهد کرد.
چشمانداز بلندمدتتر
در بخش پایانی این گزارش آورده شده است: زمانی که تولید نفت دیگر رشد نکند کاهش زیادی در اقتصاد داخلی اتحاد جماهیر شوروی و روابط اقتصادی بینالمللی آن احساس خواهد شد. میزان این کاهشها بدون تحقیق بیشتر مشخص نیست. حداقل برآوردهسازی نیازهای خود و نیازهای اروپای شرقی برای اتحاد جماهیر شوروی دشوار خواهد بود. از دیدگاه بدبینانهتر، اتحاد جماهیر شوروی خود به یک واردکننده نفت تبدیل میشود.
اینها موضوعات مهمی برای اتحادیه شوروی هستند. امروزه سه چهارم از نفت موردنیاز توسط کشورهای کمونیست اروپای شرقی را تولید میکند و بدون شک تمایل دارد تعدیل سیاسی و اقتصادی را حفظ کند. برای سالیان سال صادرات نفت به کشورهای غیرکمونیستی و عمدتاً در اروپای غربی بزرگترین منبع ارز قوی اتحاد جماهیر شوروی بوده است.
اعمال تحریم
با این گزارش، رونالد ریگان تصمیم گرفت تحریمهای تکنولوژیکی را علیه شوروی اجرایی کند که نتیجه این تحریمها برای شوروی غیرقابل جبران بود؛ افت تولید در شوروی از سال ۱۹۸۶ شدید شد و سالانه ۹ درصد از ظرفیت تولید نفت شوروی از دست میرفت.
کشوری که در سال ۱۹۸۵ روزانه ۵/ ۱۱۲ میلیون بشکه نفت تولید میکرد، پس از سقوط قیمت نفت در سال ۱۹۸۶ با چالشی مواجه شد که ظرفیت تولید نفتش را تا زمان فروپاشی اتحادیه، به ۶ میلیون بشکه در روز رسانده بود و همین موضوع، شرایط اقتصادی بدی را بر این کشور حکمفرما کرده بود. نکته مهمتر در اینباره، بهکارگیری جاسوسان اقتصادی علیه شوروی توسط سیا بود و بر همین اساس، آژانس مرکزی اطلاعات امریکا هر ماه یک گزارش دقیق از وضعیت صنعت نفت و گاز شوروی آماده کرده و به مسئولان سیاسی دولت تحویل میداد.