سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: حسد و حسادت یا به تعبیر دیگر آتش شیطانی، زمانی که به جان آدمیزاد بیفتد، بیچاره اش میکند و او را درون آتش بغض و کینه خود که همیشه در حال شعلهور بودن است، میسوزاند و روح انسان را در بند انواع و اقسام وسوسههای شیطان درآورده و گرفتار زندان خود ساخته دشمنی با دیگران میکند. بیتردید آن وقت است که آدمی دیگر نه آرامش دارد و نه آسایش. رفتار و سبک زندگیاش هم دچار اضمحلال شده و روانش نیز ویران. او همیشه عصبانی است از داشتههای دیگران. در مواجهه با شادی و پیشرفت دیگران همیشه حسود است و نالان، در برابر موفقیت اطرافیان، مضطرب است و پریشان. انگار نه انگار که بنیآدم اعضای یکدیگرند. در روزهای سختی دوستان و اقوام، برایش مهم نیست که بر سر دیگری چه میآید، فقط به یک چیز فکر میکند، آن هم حسادت و حرص خوردن از ترقی و دارایی دیگران. اینگونه افراد به آنچه خداوند تبارک و تعالی متعال از فضل خویش به بندگانش عطا و ارزانی فرموده، حسد میوزند. پس این رذیله اخلاقی با سبک زندگی ایرانی - اسلامی همخوانی ندارد. در این زمینه با داود اسماعیلی، مدرس دانشگاه همکلام شدهایم. ماحصل این همکلامی را در ادامه میخوانید.
الحسود لایسود یعنی حسود، هرگز نیاسود! حسادت، آسودن، آسایش و آرامش روح و روان انسان را به مخاطره میاندازد. افرادی که به نعمتها و برکات و هدایای الهی و همچنین اسباب و وسایل زندگی که پروردگار متعال به آنان ارزانی داشته، بسنده کرده و قناعت پیشه میکنند، همانا به آرامش واقعی دست یافته و خود الگوی عملی برای دیگر مردمانند. از منظر علوم روانشناختی و معرفتی، حسد برابر است با بخل و کینه. حسد، تنگنظری و کوتهبینی را به همراه داشته و در وجود فرد اختلالات رفتاری و اضطرابی و خلقی ایجاد میکند. بسندهکردن به داشتهها و شکر آنان در زندگی موجبات برکات، حسنات، نشاط و شادکامی را فراهم میکند. از همین روست که گویند شکر نعمت، نعمتت افزون کند، کفر نعمت؛ از کفت بیرون کند. انسان حسود هیچگاه شاکر و قانع نخواهد بود، چراکه چشم و دلش سیر و اقناع نشده و زیادهخواهی و حرص و آز، تمام وجودش را فرا میگیرد و او با مقایسه وضع زندگی خود با دیگران دائماً در حال شکوه و شکایت است.
دستورات پیشوایان و بزرگان و اساتید علوم تربیتی و اخلاقی، تماماً بر پرهیز از زراندوزی، ترک حسد و مالاندوزی و چشم به ثروت و تجملات دنیایی است. در فرازی از کلامالله مجید میخوانیم: «انما الحیوه الدنیا لعب و لهو». لهو و لعب، تماماً بازدارندگی از بازیچههای عالم خاکی را موجب میشوند. اسباب بازی و لهو و پوچی دنیا و فتنههای این عروس هزار داماد و مقایسه این آلات لهو و لعب با دیگران فسادهای گوناگون رفتاری مثل حسادت ورزیدنهای مکرر را فراهم میسازد. امروزه آسان نیست دل کندن و بریدن از عشوهگریها و دلفریبیهای پر زرق و برق دنیا مگر به مجاهده و مراقبه و شناخت. این روزها بسیار باید مراقب باشیم تا در دام حسادت، شقاوت و فلاکت نیفتیم و خسر فی الدنیا والاخره نشویم.
آفات زندگیهای مدرن و صنعتی روز به روز بیشتر میشود و برای رهایی از این آفات و تجملات روزمره باید نسبت به دفع آفات اساسی تجهیز شد. قویترین و مؤثرترین وسیله دفع آفات خلقی، طهارت جسم و جان و چنگ زدن به قرآن و عمل به دستورات رهایی بخش و نورانی آن است. چنانچه افراد شخصیت اجتماعی خویش را بیابند و به بلوغ اجتماعی دست یابند، هیچ گاه وارد وادی سست و بیبنیان حسادت، طمع و زیادهخواهی نمیشوند. خداوند در کلامالله مجید خطاب به اینان میفرمایند: «همانا سستترین خانهها و پناهگاهها، خانه و لانه عنکبوتیان است.»
حسادت به دنبال خود ضلالت و شقاوت و سقوط از مرحله خلیفه الهی و دخول به مرحله جنود الشیطانی به همراه دارد. قرآن در جای جای خود اشاره به پا گذاردن در بیراهه و کج رفتاری و خارج شدن انسان از صراط و مسیر نورانیت به سمت و سوی پریشان حالی و ندامت دارد. «کیستم؟» و «چیستم؟» اگر برای بشر همه روزه مطرح شد، قطعاً او نیز به رذایل اخلاقی روی نمیآورد، بلکه با سرعت نور به وادی ایمن و صلاح و رستگاری پا مینهد. شناخت خویشتن، بالاترین و سودمندترین آگاهیها و شناخت هاست. چنانچه فرصتها و تهدیدها و آسیبها و ارزشهای نفسانی بشری، شناسایی و تبیین شود، انسان معاصر راه برون رفت و تکامل را خواهد یافت و به سر منزل مقصود که همان هدف متعالی اولیا و انبیا الهی است، خواهد رسید. بهترین و نیکوترین موهبت و نعمت، سلامت نفس و عافیت جان از آفات و معاصی زبان و جسم و کالبد خاکی است.
افرادی که مطامع و منافع خود را صرفاً ملاک قرار میدهند و توان خود مدیریتی و خود مراقبتی ندارند و از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند، جز حسادت، بخل، طمع و کوتهبینی، چارهای ندارند. حسود اول به خود آسیب میزند، چراکه آرامش و آسایش روحی و روانی خود را سلب میکند. رویکرد حسادتورزی یک منشأ دارد و آن راضی نبودن و عدمرضایت به داشتهها، توانمندیها و استعدادهای خود فرد است. به میزانی که شخص پایش فردی و واکاوی برخود واقعی و به تعبیر روانشناسی «من بالغ» داشته باشد؛ احساس شادکامی و رضایتمندی دارد.
فراموش نکنیم ایجاد عدالت و رفع تبعیض، مانع به وجود آمدن فاصله طبقاتی در جوامع شده و زمینه حسادت و چشم و همچشمی، بخل، تنگنظری و عقدههای گوناگون بشری و رفتارهای خود آسیبرسان و دگر آسیبرسان را محو و نابود و موجبات مساوات و برابری را فراهم میکند. حسد، همچنان که موریانه چوب را میخورد و از بین میبرد، ایمان و اعتقاد و باور و ارزشهای الهی را ذوب و نابود میکند. تا میتوانیم باید در تعامل فکری و رفتاری و احساسی بکوشیم و هرچه بیشتر در ارتقا نیکاندیشی و نیککرداری اقدام کنیم. باید داشتههای خود را ببینیم و چشم طمع به داشتههای دیگران را کور کنیم.
ختم کلام اینکه ملتی که همدلی و تعاون را سرلوحه کار و کردار خود قرار میدهد، نه تنها حسادت به یکدیگر نمیورزد بلکه به مصداق آیه شریفه کلام الله مجید: «تعاونوا علی البر والتقوا ولا تعاونوا علی الاثم والعدوان»، رشد و پیشرفت، شادکامی و نشاط آحاد جامعه را فرا گرفته و خداوند هم برکت، رحمت، مغفرت و عاقبت بخیری را هدیه آنان قرار خواهد داد و به تبع آن، راه هدایت گشوده و راه شقاوت و عداوت بسته خواهد شد.