سینمای ایران سالهاست به دلیل ضعف کیفیت آثار کم و بیش با بحران مخاطب درگیر است و این چالش امسال با شیوع ویروس کرونا به جشنواره فجری که همیشه مخاطبان زیادی داشته نیز سرایت کرده است. بالاخره با برگزاری نشست خبری جشنواره سی و نهم فیلم فجر مشخص شد این جشنواره نیز مانند دیگر جشنوارههای دولتی حتی در دل کرونا هم برگزار خواهد شد.
برگزاری جشنواره فجر در دل کرونا با حذف مخاطبان و صرفاً با نمایش فیلمها برای هیئت داوران صورت خواهد پذیرفت. به این ترتیب چیزی به نام سیمرغ مردمی برای محک زدن آرای مخاطبان وجود نخواهد داشت و یک هیئت داوران پنج یا هفت نفره خواهند بود که کارنامه یک سال کرونایی سینمای ایران را ارزیابی خواهند کرد. تجربه نزدیک چهار دههای جشنواره در ادوار مختلف نشان داده خروجی هیئت داوران منصوب دبیر در این جشنواره بیشتر آثاری هستند که مطلوب حلقهای بسته از مدیران هستند و نه مطلوب مخاطبانی که قاعدتاً سینما برای آنها بنا شده است.
دبیر جشنواره فجر در نشست خود وعده تولید و ارائه برنامههای تلویزیونی ویژه جشنواره را در رسانه ملی و سامانههای ویدئوی درخواستی داد تا به کمک آنها بتوان حذف مخاطبان از جشنواره را توجیه کرد. دبیر جشنواره این را هم گفت که در این برنامهها تلاش میشود با ارائه پشت صحنه فیلمها و گفتگو با سازندگان، محتوای جذابی ایجاد شود. آنچه در ادوار مختلف جشنواره باعث جذابیت آن شده است حضور مخاطبان سینمارو در سینماهای مردمی جشنواره و همراهی با سازندگان برای تماشای آثار بوده و اساساً همین حضور مردمی بوده که اسباب تولید محتواهای رادیویی یا تلویزیونی مرتبط با جشنواره را رقم زده است.
اینکه حالا دبیر جشنواره به خاطر کرونا، مخاطبان را حذف کرده و بناست جشنواره فقط برای هیئت داوران برگزار شود، بعید است شور و شوقی حتی در همان طیف ثابت سینمارو هم ایجاد کند که لازم باشد برنامههایی برای این جشنواره تدارک دیده شود، مگر آنکه مدیران جشنواره امسال تصمیم داشته باشند بخشی از بودجه میلیاردی جشنواره را صرف تولید محتوای تلویزیونی کنند تا توجیهگر حذف مخاطبان باشد.
یکی از اصلیترین کارهایی که در جشنواره بیمخاطب امسال میتوان تدارک دید این است که به کمک فراگیری زندگی آنلاین- که خود نتیجه کروناست- شرایطی فراهم شود تا به طور مستقیم آنچه در جلسات دربسته هیئت داوری رخ میدهد، ارائه شود.
جشنوارهای که مخاطبش حذف شده شاید به سختی بتواند حتی بخشی از شوق سالهای قبل را تداعی کند، با این حال پخش زنده- یا با حداقل تأخیر- جلسات داوری به ایجاد قدری جذابیت در جشنواره کمک میکند، البته این بدعت فقط با حضور هیئت داورانی پاسخگو شکل میگیرد، یعنی هیئت داورانی که هیچ ابایی نداشته باشند از اینکه هر آنچه در جلسات و در دفاع یا رد فیلمها میگویند را مخاطبان هم بدانند. درست است که بسیاری از سینماگران ایرانی جرئت اظهارنظر مستقیم ندارند و جز در خفا، حرف دل خویش را نمیزنند ولی همچنان هستند سینماگرانی که جرئت و جسارت لازم برای این را دارند که تصمیمی بگیرند و از آن دفاع کنند. اگر دبیر جشنواره سی و نهم فجر برای چینش هیئت داوران از چنین سینماگران متهوری استفاده و با آنها شرط کند که از تصمیمات خویش در برابر دوربینهای پخش زنده، دفاع میکند، قطعاً در ساعاتی که پخش زنده جلسات هیئت داوری را میبینیم، بازخوردی مثبت حول جشنواره ایجاد میگردد. برای جشنوارهای که در همه سالهای برگزاری، تازگیاش را از عطش مخاطبان برای تماشای فیلمهای دستنخورده میگرفت، حالا حذف مخاطبان ممکن است به سکتهای شبیه شود که بود و نبود جشنواره را همسان کند. در این شرایط پخش آنلاین جلسات داوری شاید بتواند برای احیای جشنواره همچون شوک باشد.