سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: پای درد دل مادرها که مینشینی تازه متوجه میشوی بعد از گذشت حدوداً یکسال از آغاز ماجرای آموزش آنلاین چه بیهماهنگیها که نبوده و چه جفاهای مادی و آموزشی در حق دانشآموزان و خانوادههایشان نشده است. مثلاً پدری میگوید تا پیش از این فرزند دخترم نمونه و موفق کلاس و مدرسهاش بود و با سیستم پر از نقص فعلی نه تنها چیزی به محتوای دانش او افزوده نشده، بلکه این تستهای آنلاین و معلمی که هنوز نمیداند چطور باید متحوای مفید مناسب برای این فضا تولید کند، باعث شده دخترم کاملاً افت تحصیلی داشته باشد و انگیزهاش برای درس خواندن را از دست بدهد.
آن یکی مادری که سه فرزند دارد و تنها بچه مدرسهای پسر بزرگ ۱۰ سالهاش است بزرگترین انتقادش به سیستم آموزش آنلاین این روزها این است که تمام بار مسئولیت معلم و سیستم آموزشی به دوش خانوادههاست. این مسئولیت اعم از هزینه گزاف بستههای اینترنتی است که حالا به اجبار باید بستههای پرسرعت و حجم نامحدود خریداری کنیم و از طرفی هم مسئولیت پشتوانه آموزشی را بر عهده داریم. این مادر جوان معتقد است نه تنها در مقوله آموزش آنلاین معلم دیگر مثل گذشته ارائه مطلب نمیکند، حتی مثل سابق پشتیبانی خوبی از آموزش و یادگیری هم ندارد. تنها به همان آزمونهای یکی در میان آنلاین که هر کدام از بچهها میتوانند از کتاب کپی کنند، اکتفا میکند. حالا تصور کنید یک مادر و یک همسر کارمند که خودشان تا پیش از این تهیه بسته اینترنت خیلی هم برایشان موضوعیت نداشت، یکسال است که باید هزینه اینترنت بدهند، برای فرزندی که تا پیش از این نیاز به موبایل نداشت و حتی آموزشهای فرهنگی استفاده از موبایل را ندیده بود، یکدفعه مجبور شدند موبایل چند میلیونی بخرند. بعد هم که برنامه ضعیف «شاد» نتوانست نیازهای گروه را مرتفع کند، مجبور شدند لبتاپ بخرند و روی آن اسکای روم نصب کنند یعنی تا سال پیش حتی تصور نمیکردیم سیستم آموزش کشور به چنین مصیبتی مبتلا شود که هیچکس مسئولیتش را برعهده نگیرد. خواهر یکی دیگر از دانشآموزان که اتفاقاً نسبت به فضای اینترنت کاملاً آشناست از آموزش ندیدن معلمها گلایه دارد. او با اطمینان میگوید، دسترسی و ارائه آموزش ضروری مثل مدرسه در فضایی که اکثر معلمها نه تنها نسبت به آن شناخت بلکه حتی مهارت کاربری هم ندارند، باعث شده در گروه مقابل دانشآموزان همه فن حریف فضای مجازی معلمها را دست بیندازند و نتیجهاش همین تصاویر ضبط شده از گافهای معلمهاست.
حرفش کاملاً بجاست و حق دارد. ارائه آموزش برای نسلی که به نسل خوره دیجیتال معروف شد، نسلی که آموزش ندیده چشم بازکرد و موبایل به دست بود، حالا این روزها قطعاً نمیتواند از معلمی آموزش ببیند که نمیتواند در زمان آنلاین جلسه را کنترل کند. کاش پیش از اینکه یکدفعه تصمیم بگیرند، در همان مدت تعطیلیهای اوایل کرونا فکری برای کیفیت آموزش در خانه میکردند.
مادری تعریف میکرد در یکی از کلاسهای آنلاین پسرش معلم خواسته که دوربینها را روشن کنند تا دانشآموزان را ببیند. فرزندش برای پاسخ دادن به یک سؤال از مادرش کمک خواسته، اما بعد از ورود مادر به اتاق به ترتیب فرزند دوم و سومش هم وارد اتاق شدند. همین تصویر کافی بوده تا تمرکز فرزندش بهم بریزد تا مدتها دستمایه خنده همکلاسیها در گروه و هر بار باعث خجالت فرزند شود.
خلاصه کلام که اگر بخواهیم منصفانه نگاهی به آموزش مجازی و غیرحضوری یکسال گذشته مدارس بیندازیم، میبینیم مشکل بسیار است. در این میان خانوادهها حرفی نمیزنند، چون گوشی برای شنیدن وجود ندارند. دانشآموزان هم که در ابتدا از تعطیلی مدرسه خوشحال بودند حالا با کمتحرکی دست و پنجه نرم میکنند که به اضافه وزن، بیانگیزگی و افسردگی ختم شده است.