سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: نظام آموزشوپرورش به حق از بزرگترین و پیچیدهترین نظامهای اجتماعی است و امروزه سنگ زیربنای توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی هر جامعه به شمار میرود. از طرفی توسعه روزافزون فناوری اطلاعات و استفاده از این فناوریها در فرآیند یاددهی و یادگیری موجبشده تا عصر جدیدی در زندگی جوامع بشری آغاز شود که جامعه اطلاعاتی نامیده میشود. بنابراین تغییر و نوآوری در نظام تعلیم و تربیت با توجه به رسالتها و نقش راهبردی آن در جهان کنونی و جامعه ایران، امری حیاتی و ضروری به نظر میرسد که نیازمند شناختی عمیق از تاریخچه تحولات گذشته، حال و در نهایت برنامهریزی درست و اصولی برای آینده است.
رهبر معظم انقلاب در ارتباط تصویری با مسئولان آموزشوپرورش، درخصوص اهمیت مقوله آموزش، عدالت آموزشی و آموزشهای فناورانه فرمودند: «در نظام اسلامی برونداد و حاصل ۱۲سال تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان باید تربیت انسانهای مؤمن، خردمند، متفکر و اندیشمند، دانشمند، با نظم، باانصاف، دارای اخلاق اسلامی و در یک کلمه انسانهای مجاهد و اهل عمل باشد که برای تحقق این منطق و هدف انسانسازی، آموزش و پرورش به عنوان لشکر عظیم فرهنگی نیازمند زیر بنای مستحکم و تحول بنیادی است... نگاه به آموزش و پرورش باید نگاه به یک دستگاه زیربنایی باشد نه مصرفی و هزینهکردن در آموزش و پرورش همچون سرمایهگذاری در مسائل زیربنایی در نظر گرفته شود... در مورد عدالت آموزشی و بهرهمندی دانشآموزان از سهم مناسب خود در همه نقاط کشور به ویژه مناطق دوردست و شناسایی و پرورش استعدادهای درخشان در مناطق محروم هم که بارها صحبت شده است.» با این مقدمه و برای درک بهتر چالشهای پیش روی نظام تعلیم و تربیت، لازم است به کمی عقبتر برگردیم. آنچه امروز با عنوان «مدرسه» در سطح کشور میبینیم در حقیقت سوغاتی است که حدود ۹دهه پیش توسط فرانسویها و اتریشیها وارد ایران شد؛ وارداتی که مثل بسیاری از سوغات فرنگ آن دوره، بدون توجه به فرهنگ، اعتقادات و پیشینه کشور به سرعت جایگزین مکتبخانهها، حجرهها و حلقههای درس و بحث شد، اما جالب اینجاست که این سوغات قدیمی فرنگ تا همین امروز، زیربنای مهمترین و مؤثرترین نظام حاکمیتی کشور شده است. جالبتر اینکه همان کشورها از سالها پیش متوجه تأثیر فوقالعاده تعلیم و تربیت بر توسعه همهجانبه جامعهشان شده و در ادامه با تغییرات گسترده و عمیق در رویکرد لایههای فرهنگسازی، تصمیمسازی و بودجهریزی، زمینهساز تحولات بنیادین متعددی در سیستم آموزش و پرورش کشورشان شدند، اما در ایران، با حفظ همان دیدگاه کهنه و وارداتی فقط تغییرات ظاهری و سطحی رخ داده و عزم جدی برای بهروزکردن و کارآمدسازی آموزش وجود نداشته است!
از دیدگاه کارشناسان حوزه تعلیم و تربیت، کنکور یکی از مهمترین موانع ایدهپردازی و اجرای تحولات رویکردی و عملیاتی آموزش و پرورش است. کنکور در طی این چند دهه، باعث شده تقریباً همه زمان دانشآموزان در مدرسه، صرف حافظهمحوری و یادگیری مطالب حجیم و تئوریک شود. دانشآموزی که با محدودشدن بحث آموزش و تعلیم در مقولهای به نام کنکور تقریباً از ما بقی ابعاد سازنده آموزشی و تربیتی دور مانده و مجالی برای او در یادگیری مهارتهای متنوع زندگی و حرفهای وجود نداشته است.
عجیب نیست که بسیاری از استعدادهای گوناگون بچهها، فدای کسب مهارتهای کم ارزش کنکوری شده است. اینجاست که مؤسسات سودجوی به اصطلاح آموزشی با بالابردن سطح استرس و ایجاد نیازهای کاذب، بازار چندهزار میلیاردی برای خودشان دست و پا کرده و نگران این نیستند که نتیجه سودجویی آنها، تولید هزاران نفر نیروی انسانی مدرکگرای ناکارآمد است که توانایی حل مشکلات واقعی کشور را ندارند، اما اوج فاجعه زمانی است که متأسفانه فضای کنکور به کل گستره نظام آموزشی و حتی مقاطع پایینتر نیز سایه میافکند! یک بررسی آماری ساده نشان میدهد هر دانشآموز طی ۱۲ سال تحصیل، حدود ۱۳ هزار و ۴۴۰ ساعت را در مدرسه سپری میکند و به طور متوسط ۱۱۲ کتاب و عنوان درسی را فرا میگیرد. بنابراین به نظر میرسد از نظر کمیت زمانی، مشکلی برای انتقال محتوا وجود ندارد. پس لازم است منشأ مشکلات بحران آفرین این حوزه را در چالشهای سیستماتیک آموزش و پرورش برای طراحی و پیادهسازی روشها، بسترهای انتقال و محتوای باکیفیت جستوجو کرد.
حالا کافی است آسیبهای سیستماتیک نظام آموزشی را در کنار شرایط فعلی به واسطه چالشهای کرونایی تحمیل شده به فضای تعلیم و تربیت قرار دهیم و این سؤال را از خود بپرسیم: «با تمام معضلات موجود در دسترسی برخی دانشآموزان کشور به ابزارهای هوشمند، آیا همان درصد از دانشآموزانی که به ابزار و بسترهای انتقال دسترسی دارند، از محتوای مناسبی هم برخوردارند؟»
با پاسخ منفی به این سؤال مهم، بیش از پیش به این نتیجه خواهیم رسید که مهمترین راه برونرفت از معضلات کنونی، جبران فقر محتوا از طریق تولید و نشر فناورانه محتوای آموزشی- تربیتی جذاب است. از طرفی تجربیات موفق کشورهای پیشرو در حوزه تعلیم و تربیت، در کنار تحقیقات و اسناد بومی ارزشمند نخبگان داخلی از جمله سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، راهکارهای کلیدی را برای تغییر و پوستاندازی نظام تعلیم و تربیت پیش روی ما قرار داده است: «یکی از این راهکارهای کلیدی استفاده از فناوریهای بروز در راستای خلق انقلاب محتوایی است.»
در انقلاب محتوایی، فقط یک وزارتخانه یا سازمان، متولی تولید محتوا نیست و همه بازیگران تعلیم و تربیت، از مصرفکننده منفعل محتوای محدود و ایستا به تولیدکننده فعال محتوای پویا و بهروز تبدیل میشوند. تصور کنید که با خلق چرخه محتوا بر بستر فضای مجازی، دسترسی همه جامعه به مطالب آموزشی، چقدر آسانتر و کمهزینهتر میشود و با سرعت به سمت عدالت آموزشی قدم برمیداریم؛ فضای آموزشی در عمل متحولشده و یادگیری تعاملی، جای آموزش یکطرفه و خشک را میگیرد. با استفاده از فناوریهای به روز و کاربردی، محتوای جذاب و جریانساز تولیدشده و در ادامه با توجه به استعدادهای متنوع افراد، فرهنگ و سبک زندگی ایرانی –اسلامی و نیازهای مهارتی، سیستم آموزشی کارآمد پدید خواهد آمد.
در حقیقت امروز با دسترسی همهجانبه به فضای مجازی و از طرفی ضرورت وجود کتب مکتوب آموزشی، میتوان با طراحی اصولی و تلفیق محتوای مکتوب با محتوای الکترونیکی جذاب و مبتنی بر آزمایش و تجربه، بازدهی یادگیری را دو چندان کرد. تولید محصول و محتوایی با این مختصات موجب خواهد شد تا ضمن افزایش مهارت تمرکز ذهنی مخاطب از طریق مطالعه کتاب چاپی، از کژکارکردهایی مانند پرش ذهنی مخاطب حین استفاده از محتوای الکترونیکی نیز جلوگیری کرد. حال آنکه اپلیکیشنهای همراه نیز سهولت دسترسی و سرعت پایش محتوایی را هم در اختیار دانشآموز و معلم قرار میدهند. اخیراً پروژههایی در این راه انجام شده و امید آن است که بتوانند به یک جریانساز در نظام تعلیم و تربیت تبدیل شوند. جریانی که انشاءالله با مشارکت تأثیرگذاران، فعالان و استارتآپهای آموزشی، روز به روز سرعت بیشتری پیدا کرده و با ارائه آموزشهای عمقی، کاربردی و فایده محور، منجر به تربیت نیروهای تراز انقلاب اسلامی گردد، و خلاصه کلام اینکه به امید خدا تحول آموزشی مورد نظر مقام معظم رهبری محقق خواهد شد.
*پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت