سرویس تاریخ جوان آنلاین: در روزهای گذشته خبری اسفانگیز، موجب تأثر علاقهمندان به هنر انقلاب اسلامی شد. استاد احمدعلی راغب خالق بیش از هزار سرود در توصیف وقایع حماسی چهار دهه اخیر، روی از جهان برگرفت و رهسپار ابدیت گشت. هم از این روی و در نکوداشت مکانت آن هنرمند والا، گوشههایی از خاطرات آن زندهیاد را در باب چند و، چون تولید سرودهای انقلابی، مورد خوانش تحلیلی قرار دادهایم. امید آنکه تاریخپژوهان انقلاب و عموم علاقهمندان را مفید و مقبول آید.
سرودی برای لحظه بازگشت امام به ایران
یکی از آثار ماندگار زندهیاد احمدعلی راغب، ساختِ سرودی معروف برای رویداد تاریخی بازگشت امام خمینی به ایران است. شعرِ این اثر، توسط حسین منزوی سروده شده بود و مرحوم راغب، آهنگی متناسب با آن را طراحی کرد. انتشار این اثر در جامعه انقلابی ایران، مورد استقبال فراوان قرار گرفت، تا جایی که عدهای تصور میکردند که این سرود برای سینک شدن با تصاویر لحظات ورود امام به ایران انجام شده است، در حالی که اینگونه نبود: «تا جایی که به خاطر دارم، مرحوم حسین منزوی شعر بسیار زیبا و گویایی برای ورود حضرت امام ساخته بود. لحظه خروج حضرت امام از هواپیما و پایین آمدن ایشان از پلهها، با انواع و اقسام سرودها و ملودیها پخش میشد. من وقتی این شعر را- که حال و هوای عارفانه خاصی داشت- دیدم، این فکر به ذهنم رسید که میتوان از آن سرود زیبایی ساخت و فیالبداهه روی آن ملودی گذاشتم و آن را برای دوستان و از جمله خود مرحوم منزوی خواندم. ایشان بسیار پسندیدند و از من خواستند خوانندگی کار را به مرحوم رضوی سروستانی بسپارم. من قبول کردم و ترانه با صدای مرحوم سروستانی ضبط و از رادیو پخش شد. این کار فقط با همراهی یک عود اجرا شد که با حال و هوای عارفانه شعر تناسب داشت و مخصوصاً گروه سنی خاصی خیلی آن را پسندیدند. من با عود، ملودی را یک صبح تا ظهر با آقای سروستانی کار کردم و همان روز ترانه ضبط شد. بعد تصاویر را آوردند و آن را با شعر هماهنگ و سینک کردیم. حاصل کار طوری از آب درآمد که انگار شعر را برای آن تصاویر ساخته بودند. شعر مرحوم منزوی بسیار عمیق و پرمعنا بود و تصاویری که با آن سینک شد، از لحظه پایین آمدن امام از هواپیما تا ورود ایشان به سالن فرودگاه بود. از آن زمان به بعد، تلویزیون دائم این کلیپ را پخش میکرد. گاه پیش آمد که در طول روز، ده بار این کلیپ از دو شبکه موجود آن زمان پخش میشد و دیگر با این تصاویر موسیقی دیگری پخش نشد».
پخش سرودهای مردمی از صداوسیما
زندهیاد احمدعلی راغب در حیطه سرودهای انقلاب، مواردی را به یاد میآورد که به گونهای خودجوش و توسط گروههای مردمی، ساخته و منتشر شدند و صدا و سیما نیز، به دلیل تأیید برخی بزرگان یا ارجمند بودن این اثر، نسبت به پخش آن اقدام کرده است. او در بیان مصادیق این پذیرش، چنین میگوید: «بعضی از این سرودها بهرغم انتقاداتی که ما داشتیم، به صورت خودجوش و مردمی در بیرون از سازمان ساخته میشد و به صداوسیما راه پیدا میکرد و بهرغم اینکه اشعارشان ایراد داشت، پخش میشد. مثلاً ما ترانه الله الله با صدای رضا رویگری را به خاطر شعر ضعیف آن رد کردیم ولی سازنده سرود توسط فردی خدمت شهید آیتالله بهشتی رفته و تأیید ایشان را گرفته بود و ما آن را پخش کردیم. کار توسط آقای خشنود ساخته شده بود و به شعر آن ایرادهایی وارد بود، اما چون از اشعار و ایضاً شعارهای مردم گرفته شده بود و مورد استقبال مردم قرار گرفت، آن را پخش کردیم. بعضی از کارها هم خارج از سازمان ساخته میشد، اما قوی بود و ما آنها را پخش میکردیم؛ مثل سرود دیو چو بیرون رود فرشته درآید، ساخته آقای اربابی. ایشان با چند نفر دیگر گروهی را تشکیل داده بود و این کار را- که ایده اصلی آن از مرحوم مجتبی میرزاده بود- ساختند. ایشان قبلاً در رادیو کار میکردند، اما اختلاف پیدا کرده و قهر کرده بودند. ما ایشان را به رادیو دعوت کردیم. فوقالعاده فعال و بسیار باسلیقه بودند. سرود دیو چو بیرون رود... اصلاً ساز ندارد و فقط با طبل و سنج همراه میشود که از آن میتوان صدای مرگ بر شاه را شنید. بسیار ایده جالبی بود و شعار مردم را با سنج بیان میکرد و اصلاً ارکستری در کار نبود!»
همکاری نیروهای نظامی در تولید سرودهای انقلابی
مرحوم راغب در بخشی از خاطرات خویش در باب چگونگی تولید سرودهای انقلابی، اشاره دارد که برخی از آنها، با همکاری گروههای نظامی تولید شدهاند! در اینگونه سرودها، معمولاً گروههای مارش نظامی ایفای نقش کردهاند که سیاق آهنگهای آن، نمایانگر این امر است: «گروههای تولید موسیقی، غیرآنچه در صداوسیما بود و چند کار مقطعی مراکز نظامی، در جاهای دیگر فعالیت چندانی نداشتند. ما چند کار را پخش کردیم که تولیدکنندگان آنها در نیروهای نظامی بودند، از جمله سرود انجز، انجز وعده... که قبل از اخبار پخش میشد و متعلق به رسته یک ارتش نیروی زمینی بود. این سرود برای اولینبار، در حضور حضرت امام و توسط کادر نیروی زمینی ارتش همراه با دسته موزیک، به رهبری یک درجهدار اجرا شد. موقعی که نوار این کار به دست ما رسید، کل گروه را به استودیوی شماره ۸ دعوت کردیم و استاد فریدون شهبازیان با آنها تمرین و کارشان را هماهنگ کردند. بعضی از سازهای آنها حذف و سازهای دیگر جایگزین شد و کار هم به صورت ارکسترال و هم بدون ارکستر ضبط شد. معمولاً قبل از اخبار، بدون ارکستر آن پخش میشود. سرود نظامی دیگری که واحد هلیکوپترسازی نیروی هوایی در حضور امام اجرا کردند، سرود روح منی خمینی بود. ما آنها را هم دعوت کردیم و آمدند و کار را با کیفیت بهتری اجرا و ضبط کردیم. نیروهای ارتش هم مدام در این زمینه مشغول کار بودند. به آنها گفته شده بود نباید منتظر صداوسیما بمانند و باید خودشان مشغول کار شوند و اثر تولید کنند و موسیقی انقلاب را پیش ببرند تا دیگر مجبور نباشند در صبحگاه از مارشهای غربی استفاده کنند! افرادی مثل آقایان کردبچه و عظیمی، آثاری میساختند و برای ما میآوردند و مجوز پخش میگرفتند و ما هم حق و حقوقشان را طبق معیارهای سازمان میپرداختیم تا برای ادامه کار و ساخت سرودهای انقلابی، اشتیاق بیشتری پیدا کنند».
سرودی برای قطع رابطه ایران و امریکا
سرود تاریخی «امریکا، امریکا، ننگ به نیرنگ تو» در زمره آثاری است که در فرآیند رویکرد استکبارستیزانه جامعه ایرانی، مورد اقبال فراوان واقع شد. مرحوم راغب در خاطرات خود خاطرنشان میکند که این اثر، به پیشنهاد مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج سیداحمد خمینی ساخته شد. راغب در بیان خاطره تولید این سرود- که با صدای اسفندیار قرهباغی اجرا شد- چنین میگوید: «خاطرم هست که در روند ساخت سرودهای انقلاب، گاهی به سفارش شخص خاصی، سرودی ساخته میشد، از جمله سرود امریکا، امریکا، ننگ به نیرنگ تو، که ملودی آن را من ساختم. ساخت این اثر هم، جزو خاطرات بهیادماندنی من است. یک روز ساعت ۱۲ ظهر بود که خدمت مرحوم آقا سیداحمد خمینی رسیدیم و ایشان نامهای را به ما نشان دادند و گفتند این متن را امام نوشتهاند و قرار است در اخبار ساعت ۱۴ صداوسیما خوانده شود. مضمون پیام این بود: ایران رابطه با امریکا را میخواهد چه کند و این رابطه به چه درد ایران میخورد. در انتهای یادداشت هم نوشته بودند: امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند! البته امام قبلاً این را در بیاناتشان گفته بودند ولی حالا مکتوب شده بود. احمدآقا این یادداشت را به ما نشان دادند و پرسیدند آیا امکان تبدیل این پیام به یک اثر موسیقایی وجود دارد؟ من گفتم چرا نشود؟ اگر یک شعر خوب در بحر عروضی خاصی که موسیقایی و آهنگین باشد، داشته باشیم، گذاشتن ریتم و ملودی روی آن کار دشواری نیست... مرحوم آقای حمید سبزواری همان جا گفت من فردا صبح شعر متناسب با این پیام را به دست آقای راغب میرسانم!... همان جا با هم عهد کردیم که این اثر را بهسرعت بسازیم. بعد هم آقای اسفندیار قرهباغی را برای اجرای اثر دعوت کردیم. در این سرود بود که جمهوری اسلامی به شکل علنی و رسمی به امریکا نه گفت. فکر میکنم ۱۹ یا ۲۰ خرداد ۱۳۵۹ بود که این سرود پخش شد».
وابستگان به گروهکها، در حوزه سرودهای استانی فعالیت میکردند!
هنگامی که پارهای از گروههای ضدانقلاب، رفته رفته امکان فعالیت خود را در پایتخت از دست دادند، بیشتر به فعالیتهای استانی رو آوردند که ساخت برخی سرودهای ضدانقلابی نیز، در زمره آنان بود. زندهیاد احمدعلی راغب- که در دورهای مسئولیت مراکز تولیدی موسیقی استانها را به عهده داشته است- در این باره میگوید: «در سال ۱۳۶۰، مسئولیت مراکز تولیدی موسیقی استانها را به عهده گرفتم. در آن زمان فقط استانهای خراسان، گیلان، فارس و کردستان واحد موسیقی داشتند و کارهایشان را برای گرفتن مجوز، برای ما میفرستادند. ما هم خیلی سخت میگرفتیم تا موسیقی سمت و سوی درستی را طی کند و کارها دقیق انجام شود. مراکز استانها بدون مجوز ما، اجازه پخش موسیقی نداشتند. علت این سختگیریها هم این بود که افراد وابسته به گروهکها، آثار خود را خیلی راحت ضبط و پخش میکردند که در بعضی از آنها حتی توهین به امام هم دیده میشد! تمام تلاش ما این بود در فضایی که موسیقی حرام و حلال مطرح بود، نوعی موسیقی فاخر و متعالی را پیش ببریم. کافی بود که فقط راه را پیدا کنیم و وقتی سوژه را پیدا میکردیم، تولید اثر چندان دشوار نبود. آن روزها بحث پول مطرح نبود. من تازه در سال ۱۳۷۲ بود که فهمیدم باید برای این کارها پول میگرفتم! ما برای تشخیص موسیقی متعالی از راهنمایی روحانیونی، چون شهید آیتالله بهشتی، حضرت آیتالله خامنهای و... بهره میگرفتیم و سؤالاتمان را از آنها میپرسیدیم تا بدانیم یک حکومت اسلامی واقعاً به دنبال چه نوع موسیقی است و به چه چیزی موسیقی متعالی و فاخر میگوید. فکر کنم بسیاری از مردم، با ما همعقیده باشند که آثاری که در آن دوره تولید شدند، دارای چنین صفتی بودند و خاطره آن تاکنون در اذهان مانده است».
دیدار سازندگان سرود شهید مطهر با امام خمینی
زندهیاد احمدعلی راغب در بخش دیگر خاطرات خویش، از دیدار گروه سازندگان سرود «شهید مطهر» با امام خمینی سخن گفته است. مروری بر روایت نسبتاً دقیق و در عین حال جذاب او درباره مطالب مطروحه در این دیدار، میتواند منظر وسیع بنیانگذار جمهوری اسلامی به مسئله موسیقی را نشان دهد: «خرداد ۱۳۵۹ بود؛ آقای مجید حداد عادل- مدیر وقت رادیو- با من تماس گرفتند و گفتند فردا صبح به همراه آقای محمد گلریز و مرحوم حمید سبزواری به رادیو برویم و به اتفاق به بیت رهبری و خدمت حضرت امام خواهیم رفت. این دیدار برایم خیلی تعجبآور بود چراکه گمان میکردم حضرت امام روی خوشی به موسیقی نشان نمیدهند! آن روز من و آقایان سبزواری و گلریز دعوت شده بودیم و آقای فریدون شهبازیان هم، بسیار مشتاق بود در این دیدار حضور داشته باشد. به آقای حداد عادل گفتم ضبط ارکستر سرود شهید مطهر، به عهده فریدون شهبازیان بوده و در آخر او هم توانست مجوز حضور بگیرد و با ما همراه شود. داخل پرانتز بگویم که من حساسیت خاصی به کارهایم دارم و همین امر، سبب شد سر ضبط این قطعه نمانم! آن روز آقای شهبازیان به من گفت تو که به تجربه کاری من اطمینان داری، ضبط کار را به من بسپار... و انصافاً کار خوبی شد. آن روز که به محضر حضرت امام دعوت شدیم، در درجه اول به احترام نام شهید مطهری بود. امام خمینی بسیار مشتاق بودند تا سازندگان سرود بزرگداشت شهید مطهری را ببینند و با وجود کسالت و ناخوش احوال بودن، استقبال بسیار خوبی از ما داشتند. زمانی که وارد شدیم آقای سیداحمد خمینی رو به حضرت امام گفتند آقا اهالی سرود شهید مطهر آمدند! آقا سیداحمد به ما گفتند در کنار حضرت امام بنشینیم و اشاره کردند آقای راغب، شما در یک سمت ایشان کمی نزدیکتر بنشینید و در سمت دیگر، آقای سبزواری نشستند. حضرت امام نام هر کدام از ما را جویا شدند و یک به یک خود را معرفی کردیم. ایشان با تعجب گفتند ماشاءالله تعدادتان هم کم نیست! یعنی ساخت یک موسیقی این همه عوامل دارد؟! خدمت ایشان گفتم بسیاری از همکاران ما در این نشست حضور ندارند، ما یک ارکستر ۴۲ نفره هستیم! از میان ما، حضرت امام با مرحوم سبزواری آشنایی قبلی داشتند و کمی درباره مضمون شعر این اثر، با ایشان صحبت کردند و از شعر تمجید کردند. سیداحمدآقا رو به حضرت امام کردند و گفتند آقای راغب سازنده سرود شهید مطهر، ایشان هستند. امام پیشانی من را بوسیدند و فرمودند مردم انزلی، روشنفکر، اهل قلم و زحمتکش هستند! در ادامه در مورد ساخت این اثر، سؤال کردند و خدمت ایشان گفتم در ساخت این کار، از موسیقیهای صفیالدین ارموی بهره بردهام. صفیالدین ارموی، از موسیقیدانان بنام ایرانی قرن هفتم است، او برای جوانان ناکام که در جنگ یا بر اثر بیماری بیگناه کشته میشدند یا فوت میکردند، موسیقی خاصی ساخته بود. حضرت امام به سیداحمدآقا گفتند پس این موسیقی ریشه در تاریخ دارد، شاید به همین خاطر مردم را به خودش جذب کرده است. بعد پرسیدند ساز او [ارموی]چه بود؟ گفتم عود! و ساز تخصصی من هم عود است. با حضرت امام، از آشنایی و همکاری خود با استاد انجوی شیرازی سخن گفتم و اینکه تحقیقاتی در خصوص موسیقیهای مذهبی و مراثی نقاط مختلف ایران انجام دادهام و همین امر، سبب آگاهی و شناخت من با موسیقی صفیالدین ارموی بود و از تمهای بسیار زیبای ایشان لذت بردم. البته اغلب آهنگهای ساخته شده ایشان، توسط گروه همخوانان خوانده میشد. در ادامه این صحبتها، متوجه شدم حضرت امام به سبب علاقهمندی به موسیقی مذهبی، ایشان را میشناسند و بعد فرمودند آیا میتوانیم از این نوع موسیقیها استفاده کنیم، گفتم بله! به شرط آنکه شعر اجازه بدهد و از آقای سبزواری در مورد شعر سؤال کردند و ایشان گفتند بحر رمل است. حضرت امام آشنایی و آگاهی بسیار خوبی از شعر داشتند، اما در مورد موسیقی، باید اطلاعاتی از کار به ایشان توضیح داده میشد. البته موسیقی مذهبی و مناجاتها را، میشناختند و فرمودند زمانی که به نجف تبعید شدم، تعدادی خواننده در آنجا بودند که کارهای مذهبی میخواندند و گوش کردهام. ایشان تأکید داشتند کسی که در این زمینه قدم برداشته است و فعالیت میکند، باید بسیار صحیح و اصولی کار کند و به خطا نرود. حضرت امام تأکید داشتند باید موسیقی، در کشورمان تولید شود که از غرب فاصله بگیرد. از ما میخواستند موسیقی را، با ادبیات اصیل و عرفانی خودمان ترویج کنیم. این البته همان موسیقی فاخر گلها بود که به نوعی، مدنظر ایشان بود. البته مخاطب ایشان آقای سبزواری بود و تأکید داشتند از این ادبیات استفاده کنید و فرمودند اگر شأن و اعتبار ادبیات موسیقی را ارتقا بدهید، خود موسیقی هم ارتقا پیدا میکند! همان جا فکر کردم شاید امام موسیقی گلها را گوش میکردند، اما جرئت نکردم بپرسم! البته بعدها از مرحوم احمدآقا پرسیدم و ایشان گفت امام طبعاً صدای زنان را گوش نمیدادند. گویا ایشان در میان سازها هم، به ساز نی بسیار علاقهمند بودند».
اجرا در حضور رهبر کبیر انقلاب در حسینیه جماران
رهبری گروه سرودی که پیش از سخنرانی امام خمینی در حسینیه جماران به اجرای برنامه میپرداخت، از دیگر فرازهای خاطرات زندهیاد احمدعلی راغب است. وی در این باره چنین میگوید: «یادم هست آن زمان حضرت امام هر وقت در جماران سخنرانی داشتند، ما با گروه کر- که مربوط به دفتر حزب جمهوری اسلامی و رهبری آن با من بود- پیش از سخنرانی امام اجرای برنامه داشتیم و سرودهای خاصی ساخته شده بود که متناسب با موضوع سخنرانی، اجرا میکردیم. محل تمرین گروه ما، پشت مدرسه عالی شهید مطهری بود. زمانی هم که با اتوبوس پیشاهنگان از محل تمرین به سمت جماران میرفتیم، اعضای گروه طی مسیر، این کارها را در ماشین میخواندند و تمرین میکردند. اغلب اشعار، سروده آقای حمید سبزواری بود و بارها شاهد بودیم که هنگام اجرای برنامه این گروه، حضرت امام و دیگر حضار گریه میکردند. اجراهای بسیار خوبی بود».