سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: اگر کسی خود را در زندگی یک تنبل قرار دهد، میبیند که زندگی سختی را باید بگذراند. تنبلها بیشتر از خودشان اطرافیانشان را زجر میدهند. شاید تاکنون با یک تنبل مراوده نداشتهاید و خدا کند که اصلاً با چنین افرادی رفتوآمد و رفاقت نداشته باشید. چراکه زحمت همهچیز را باید به دوش بکشید.
ماجرای یک تنبل واقعی
مدتی در مدرسه متوسطه اول مسئول فرهنگی و اقامه نماز بودم. یک روز مادر یکی از بچههای سال هشتم به دفتر مدیر مدرسه آمد و از دست فرزندش گریه میکرد و از اینکه فرزندش به کلی درس را رها کرده و بیاهمیت شده، ناراحت بود. او میگفت: «امیر حسین وقتی که از مدرسه برمیگردد، از داخل اتاقش تکان هم نمیخورد و تمام وقت را در اتاقش به سر میبرد. یا مدام میخوابد! یا سرش داخل موبایل است! موبایلش را یک لحظه از خودش جدا نمیکند و دائم با آن ور میرود و هرچه به او میگویم عزیز من درست را بخوان، مگه تو درس نداری؟ او باز کار خودش را میکند. یک بار نشده کاری برای من انجام دهد. هر وقت به او میگویم بیا برو نان بخر میگوید حال ندارم! بهش میگویم بیا برو بیرون یه چرخی بزن و یه هوایی بخور، برو پیش دوستانت! میگوید: خوش به حالت چه حوصلهای داری!»
تنبلخانههای شاه عباسی!
متأسفانه با روی کار آمدن زندگی ماشینی و صنعتی شدن نیازهای بشر، جامعه رو به سوی تنبلی و بیحوصلگی سوق پیدا کرده و مردم دیگر آن فعالیت و تحرک لازم را ندارند و هیچ کس حاضر نیست به خود زحمتی بدهد. از همین رو همه دنبال راحتطلبی هستند. به راحتی قابل مشاهده است که مردم دوست دارند کارهایشان را غیرحضوری و بیتحرک انجام دهند. در واقع هر خانهای به یک «تنبل خانه شاه عباسی» تبدیل شده است؛ چراکه غالب مردم خود را به راحت طلبی و تنبلی زدهاند و به اصطلاح تنبل نما شدهاند.
بگو رفیقمم سوخت!
حتماً حکایت تنبل خانه شاه عباسی را شنیدهاید. در آن زمان در اصفهان تنبل خانهای تأسیس شد تا به امور تنبلها بپردازند. بودجهای نیز برای این کار تخصیص دادند، اما دیدند تعرفه بودجه تنبل خانه روزبهروز بیشتر میشود. یک روز شاهعباس با لباس مبدل به صورت سر زده از تنبل خانه بازدید کرد. دید که تنبل خانه پر شده و جای سوزن انداختن نیست.
مشاوران او هر یک نظری دادند تا اینکه به این نتیجه رسیدند برای تشخیص تنبلهای حقیقی همه آنها را به حمامی ببرند و منافذ حمام را ببندند و آتش حمام را به تدریج تند کنند. قطعاً با این کار تنبل نماها تاب حرارت را ندارند و از حمام بیرون میروند. همین کار انجام شد و همه تنبل نماها از حمام فرار کردند و فقط دو نفر باقی ماندند که روی سنگهای سوزان حمام خوابیده بودند. یکی از آنها میگفت: «آخ سوختم» و دیگری با صدای خیلی ضعیف میگفت: «بگو رفیقمم سوخت!»
حرکت به سوی بیحرکتی!
حکایتی که آمد حال و روز خیلی از مردم شده. خیلیها به راحتطلبی عادت کردهاند. بیتحرک و کسل شدهاند و حتی حال صحبت کردن هم ندارند. خیلی جالب است. در گفتگوهای مجازی خیلی از افراد حتی حال نوشتن هم ندارند و با شکلکهای آماده جواب طرف مقابل را میدهند! تنبلی فراگیر در جامعه، شاید به این خاطر باشد که خیلی از شغلها بیتحرک شده و اکثر کارهای اداری هم غیرحضوری و با اینترنت انجام میشود و این باعث تنبل پروری و کسالت افراد میشود. به تازگی خرید اینترنتی هم آمده که این خود برای تنبلها کمک بزرگی است. با صرف نظر از مزایای اجتماعی غیرحضوری کردن کارها، اما باید به فکر این آسیب هم بود که مردم رو به سوی بیتحرکی حرکت میکنند.
نوجوان روستایی شادابتر از شهری
در روستاها این تنبلی کمتر به چشم میخورد؛ چراکه مرد و زن در روستا پا به پای هم کار میکنند و از صبح تا شب تحرک دارند. همین تحرک داشتن باعث شده که مردم روستا از مردم شهرنشین با نشاطتر باشند. شما یک نوجوان شهری را با یک نوجوان روستایی مقایسه کنید، متوجه میشوید که نشاط کدام یک از آنها بیشتر است. نوجوانی که در شهر است دائم در خانه و اتاق خودش در موبایلش غرق شده و حوصله هیچ کس و هیچ چیز را ندارد و آنقدر تنبل و راحت طلب شده که باید غذا را برایش ببرند و خودش حال ندارد که برود بر سر سفره یا میز بنشیند، اما شما یک نوجوان روستایی را در نظر داشته باشید. او از صبح تا غروب در ارتفاعات کوهها دنبال گوسفندهایش میدود، بدون اینکه احساس خستگی را در او ببینی، در حالی بسیاری از مردانی که در شهر هستند قادر به انجام چنین کاری نیستند. خب! این امر به خاطر این است که بیتحرک بودهاند، تمام وقت در خانه، خودشان را حبس کردهاند نه تحرکی، نه دویدنی، نه ورزشی! نه پیاده روی! هیچ!
تنبلی آفت موفقیت است
ختم کلام اینکه شوربختانه فضای مجازی نشاط و تحرک جوانان و نوجوانان را گرفته است. نوجوانی که باید بیشتر از همه سنین پر تحرک و دارای شور و هیجان باشد، اما بیتحرکتر و تنبلتر از همه سنین شده است. خیلی وقتها ما از اینکه به موفقیت نمیرسیم، زجر میکشیم یا از اینکه از هدف خود باز میمانیم، ناراحت هستیم، باید توجه داشت که این عدم موفقیت به خاطر تنبلی و سستی است.
چنانکه امیر بیان، حضرت علی (ع) فرمودند: «آفةُ النَّجحِ الکسَلُ»: آفت موفقیت، تنبلی است. دین مبین اسلام بسیار با تنبلی و کسالت مخالف بوده و آن را نهی میکند. تا جایی که دشمن خدا را افرادی که زیاد میخوابند و بیکارند، معرفی میکند. پایان کلام را با روایتی زیبا از امام صادق (ع) ختم میکنم که فرمودند: «از تنبلی و بیحوصلگی بپرهیز، زیرا این دو خصلت تو را از بهره دنیا و آخرت بازمیدارند.»