سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: روز را به شب و شب را به روز رساندن بدون اینکه هدفی پشت آن داشته باشیم، بسیار زجرآور و آزاردهنده است. اینکه هیچ چیز تو را خوشحال نمیکند و هدف خاصی در پشت آن نداری و همه چیز یکنواخت شده و وقتی دلیل آن پرسیده میشود، جواب این است که همه چیز برایتان تکراری است، انگیزه خاصی ندارید و دچار روزمرگی شدهاید. گاهی این حالات وقتی ادامه مییابد و شما به آن توجه نمیکنید، میتواند شکل افسردگی نیز به خود بگیرد، اما در واقع آنچه میتوان به این حالت گفت این است که شما دچار روزمرگی شدهاید. روزمرگی همراه با حالتهایی همچون بیانگیزگی، فقدان شور و اشتیاق و بدون توجه به تواناییها روزها را یکی پس از دیگری سپری میکند، بدون اینکه تغییر خاصی در بین روزها احساس یا هدفی را دنبال کند. این شرایط در تمام ابعاد زندگی فرد مشهود بوده و هر روز او به جای اینکه پیشرفتی کند، پسرفت میکند و در واقع فقط او زنده است، اما زندگی نمیکند. این روزمرگی از بین نمیرود، مگر با خواستن و اینکه برای تغییر آن گام برداشتن، اما سؤال این است که چرا این روزها ما تا این حد در دام این روزمرگی گرفتار شدهایم؟ راهکارهای رهایی از آن چیست؟
هدفمند باشیم و در پی انگیزه
در مواجهه با پدیده روزمرگی باید هدفمند باشید تا بتوانید با انگیزه پیش روید و زندگی با نشاطی را برای خود رقم بزنید. کمی به قبل برگردید. چه چیزهایی شما را قبلاً خوشحال میکرد و نشاط بیشتری به شما میداد؟ همانها را تداعی کنید. چه مدتی است که آن فعالیتها را انجام ندادهاید؟ شاید بگویید که حوصله و انگیزهاش را نداشتهاید، اما آیا نشاط بیشتر نمیتواند شما را هدفمند کند؟ اینکه شما بهتر زندگی کنید و از تکتک ثانیههای زندگیتان لذت ببرید، نمیتواند برایتان حس بهتری ایجاد کند؟
شما باید با خودتان مهربان باشید. شاید مدتهاست آنطور که باید و شاید به خودتان توجه نکردهاید و حتی بهانههای مختلفی برای خود آوردهاید، اما چه چیزی مهمتر از خودتان و مهمتر از حال خوب شما وجود دارد؟ چرا برای بهتر شدن آن تلاش نمیکنید؟
لحظاتت نباید دچار روزمرگی شود
بزرگترین مهربانی، مهربانی در حق خودمان است. اگر ما با خودمان مهربان باشیم و به خود توجه کنیم، تکتک لحظههای ما ارزشمند میشود. قلم و کاغذی آماده کنید. میخواهیم تکنیکی به شما بگوییم که بتوانید با خودتان مهربانتر باشید و در نهایت به ارزش وجودی و تکتک ثانیههای خود توجه کنید. دوست من! تو ارزشمندی و لحظاتت نباید دچار روزمرگی شود. نباید صبح تو بیدلیل شب شود.
با این تکنیک متوجه خواهید شد که مهمترین مانع یا دلیل رشدتان فقط خودتان هستید. آیا میتوانید یک دوست مهربان و خردمند را در ذهن خود تصور کنید که شما را بدون هیچ قید و شرطی پذیرفته است و به شما عشق میورزد و دلسوزی میکند؟ اگر حالت حمله و شرمساری به شما دست دهد، این دوست چه میگوید؟ آیا میتوانید به خودتان یادآوری کنید که همه ما انسانها دارای افسوس، ترس و مشاجراتی هستیم؟ در آغاز این تکنیک به خودتان اجازه دهید حضور خود را با تمام وجود درک کنید. به جریان تنفس خود دقت کنید. خود را موجودی مهربان، از نظر هیجانی قوی و انعطافپذیر و دوستداشتنی و قابلپذیرش تصور کنید. اکنون وقت آن رسیده که شما با یک جنبه خردمند و غیرقابل سرزنش از خودتان ارتباط برقرار کرده و صحبت کنید. هماکنون چه نوع دلسوزی را میتوانید برای زندگی خود به ارمغان آورید؟ چگونه میتوانید خودتان را به بهترین نحو ممکن درک کنید و حداکثر میزان را در برابر خودتان مبذول دارید؟ به خودتان اجازه دهید که تا لحظهای مکث کرده و توجهتان را به صورت ذهن آگاه، به جریان تنفس معطوف سازید.
کمی به بهبود حالمان فکر کنیم
تا آنجا که میتوانید با دلسوزی و مهربانی با دوستان خود ارتباط برقرار کنید. ممکن است افسوسهایی داشته باشید یا ممکن است رفتارهایی از شما سر زده باشد که بابت آن احساس گناه میکنید یا اهدافی در سر داشتهاید که به آنها دست نیافتهاید. ممکن است از دست خودتان بسیار خشمگین باشید. اگر این نامه را خطاب به دوستی که واقعاً محبوب بود، مینوشتید، یعنی کسی که واقعاً برای او محبت زیادی قائل بودید، دوست داشتید چه مطالبی را مینوشتید؟ آیا تمایل نداشتید که به او بفهمانید که او هر کاری هم کرده باشد، هنوز هم سزاوار عشق و مهربانی است؟ آیا به دوستتان کمک نمیکردید که روشهایی را برای حل مسئله پیدا کند و با کمک آنها به سطح بالاتری در زندگی خودش برسد؟
حالا در هنگام نوشتن نامه مخاطب موردنظر خودتان هستید. فکر کنید چه اقدام دلسوزانهای انجام دهید که به بهبود وضعیت فعلیتان کمک کند. اکنون چه نوع دلسوزی را میتوانید برای زندگی خودتان به ارمغان آورید؟ چگونه میتوانید خودتان را به بهترین نحو ممکن درک کنید و حداکثر میزان بردباری را برای خودتان مبذول دارید؟ با این روش شما راهکارهایی را برای حل مسئله خود به کار میبرید که شاید قبل از آن توجهی به این امر نداشتید. برای خیلی از شما پیش آمده که گفتهاید من برای همه در مشکلاتشان مفید و اثر بخش هستم، به جز خودم! اکنون نوبت خود شماست.
روزمرگی در خانمهای خانهدار
روزمرگی در خانمهای خانهدار گاهی بیشتر بروز میکند؛ چراکه آنها به شدت درگیر مسائل خانه میشوند و زمانی را برای توجه به خود ندارند و بسیار شنیدهایم از خانمهای خانهدار که میگویند ما تعجب میکنیم زنان شاغل چطور به زندگی خود میرسند، در صورتی که باشگاه ورزشی و فعالیتهای دیگر هم دارند؟ تنها مسئلهای که اینجا عنوان میشود بحث مدیریت زمان و برنامهریزی است.
قطعاً با برنامهریزی و تعیین اولویتها میتوانید به همه کارها برسید. شاید اوایل برنامه و زمانبندی برایتان دشوار باشد، اما میتوانید با تعهد به برنامه خود و با زمانبندی مناسب امور را مدیریت و از زمان خود درست استفاده کنید. البته این موضوع قسمت عمدهاش وابسته به ارزشگذاریای است که به خودتان میدهید.
گاهی نمیتوانید برنامه را به سمتی درست هدایت کنید. دلیلش این است که شما دارید وظایف افراد دیگر را نیز انجام میدهید که در نهایت باعث عدم مسئولیتپذیری اعضای خانواده میشود و شما هم احساس پوچی، بیانگیزگی و قربانی شدن میکنید و عملکرد کلی شما کاهش مییابد. در نتیجه تبعات آن نهتنها خودتان، بلکه اطرافیان و خانوادهتان را نیز درگیر میکند. پس یاد بگیرید برای خود ارزش قائل شوید و با خود مهربان باشید.