یک: چند سالی میشود کارشناسان حوزه جمعیت درباره روند کاهشی جمعیت کشورمان هشدار میدهند. سال ۹۱ نیز رهبر معظم انقلاب درباره از دست رفتن سیمای جوان جامعه و کاهش رشد جمعیت هشدار دادند و خواستار اصلاح سیاستهای جمعیتی شدند. با وجود این طی سالهای اخیر نه فقط سیاستها به سمت تشویق زوجین برای افزایش باروری و فرزندآوری نبود، بلکه در سال ۹۸ برای نخستین نرخ باروری و رشد جمعیت به پایینترین میزان خود یعنی کمتر از یک درصد رسید. بر اساس پیشبینیهای سال ۱۴۲۰ نرخ رشد جمعیت به صفر میرسد. به گفته کارشناسان بهترین نرخ رشد جمعیت برای یک اقتصاد مولد بین ۵/ ۰ و ۵/ ۲ است که با توجه به آمارهای کنونی تا چندین دهه آینده نرخ رشد جمعیت ما به صفر خواهد رسید و این یعنی جمعیت کشور به سمت انقراض خواهد رفت.
دو: اگرچه مباحث اقتصادی در موضوعات مرتبط با فرزندآوری و ازدواج امری مهم محسوب میشود، اما اثرگذاری موارد فرهنگی و فرهنگسازی برای این مسائل اثری به مراتب بیشتر دارد. این مسئلهای است که در اجرای سیاستهای تحدید جمعیت در کشور به خوبی جواب داد و با شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» و تکرار این شعار از رسانههای مختلف و تدارک برنامههای تلویزیونی به تناسب همین شعار، رفته رفته فرهنگ تک فرزندی آنچنان در میان مردم جا افتاد که حالا و به رغم تلاشهای کمرنگ رسانهها برای تغییر این هژمونی فرهنگی، آثار تبلیغات و برنامههای رسانهای برای تعمیق باور فرزند کمتر زندگی بهتر همچنان در جامعه و میان مردم باقیست.
سه: تلویزیون را روشن میکنید و نخستین برنامهای که با جذابیتهای بصری و صوتی به همراه آهنگهای شاد، شعر و تصاویر رنگی و زندگیهای لاکچری به نمایش درمیآید، آگهیهای بازرگانی است. فرقی نمیکند تبلیغ لبنیات و ماکارانی باشد یا فروشگاههای زنجیرهای و مواد شوینده؛ در تمامی این تبلیغات تصویری از خانههایی لاکچری با وسایل و تجهیزات تمامعیار و خانوادهای شاد، اما سه نفره و نهایتاً چهار نفره را شاهدیم که زندگی آرمانی را برایمان به تصویر میکشد.
چهار: کانال تلویزیون را عوض میکنید و سریالی در حال پخش است. در سریال با زوج جوانی مواجهیم که مشکلات گسترده مالی دارند، اما آپارتمان محل زندگیشان لااقل یک آپارتمان ۱۰۰ متری دو سه خوابه است و دکوراسیون و چیدمان آن مطابق با آخرین مد روز ژورنالهای دکوراسیون داخلی طراحی شده است. این زوج یا اصلاً فرزند ندارند یا نهایتاً یک فرزند دارند. سایر خانوادههایی که در داستان سریال حضور دارند نیز همگی خانوادههایی سه یا چهار نفره هستند و در فیلمنامه سریالهای ایرانی مدتهاست خبری از خانوادههای گسترده قدیمی نیست.
پنج: باز هم کانال را عوض میکنید و این بار یک جنگ تلویزیونی در حال پخش است و چند تن از سلبریتیها را به برنامه دعوت کردهاند. نخستین مهمان یکی از خوانندگان کشور است که حدود ۴۵ سال سن دارد، اما تا کنون ازدواج نکرده و اصولاً فعلاً ازدواج در برنامههایش نیست. مهمان بعدی خانم بازیگر است که ۴۰ سالگی را رد کرده است و او هم اعتقادی به ازدواج ندارد. مجری برنامه هم که نزدیک به ۵۰ سال سن دارد و از ازدواج خودش یکی دو سالی بیشتر نمیگذرد و فعلاً به فکر بچه نیستند.
شش: این بار وقتی آنتن را عوض میکنید و با یک برنامه خبری یا میزگرد مواجه میشوید که موضوع بحثشان جمعیت است و کارشناس برنامه درباره خطرات سقوط جمعیت و انقراض نسلی هشدار میدهد؛ و مخاطب با یک استاندارد دوگانه مواجه میشود و نمیداند الگوهای معرفی شده را بپذیرد یا صحبتهای کارشناسانی که در میزگردها و برنامههای خبری درباره وضعیت جمعیت هشدار میدهند.
هفت: رسانهها و به ویژه رسانه ملی نقش بسیار پررنگی در تغییر فرهنگ و ذائقههای اجتماعی دارند. وقتی سیاستهای جمعیتی کشور از تحدید به افزایش تغییر کرده، برنامههای تلویزیونی نخستین جایی است که باید تغییر کند و متناسب با سیاستهای جدید طراحی شود. یکی از جدیترین خلأها برای فرهنگسازی در حوزه افزایش جمعیت برنامههای رسانه ملی است که در عمل نه فقط به ازدواج و فرزندآوری تأکید و توصیه نمیکند بلکه الگوهایی را به جامعه معرفی میکند که از ازدواج و داشتن فرزند گریزانند. به بیان دیگر عملاً سریالها، آگهیهای بازرگانی و سایر برنامههای رسانه ملی ضد جمعیت و ازدواج است. با چنین اوصافی و با عنایت به وضعیت رشد جمعیت در کشور آیا میتوان به افزایش جمعیت و اقناع مردم برای ازدواج و داشتن فرزند بیشتر امیدوار بود؟!