سرویس حوادث جوان آنلاین: ساعت هفت بعد از ظهر ۲۵فروردینسال۹۳ به مأموران کلانتری۱۱۵ رازی خبر رسید چند مرد داخل بنگاه املاکی در خیابان هلال احمر درگیری خونین رقم زدهاند.
با اعلام این خبر تیمی از مأموران کلانتری راهی محل حادثه شدند و در آنجا با پیکر خونین سهمرد که با ضربات چاقو زخمی شدهبودند روبهرو شدند.
بدین ترتیب مأموران پلیس پیکر افراد زخمی را برای درمان به بیمارستان منتقل کردند که ساعتی بعد دریافتند یکی از افراد زخمی که مرد ۴۲سالهای به نام حسن است بر اثر شدت خونریزی به کام مرگ رفته است.
بدین ترتیب با مرگ حسن پرونده وارد مرحله تازهای شد و تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی به دستور بازپرس جنایی برای بررسی حادثه وارد عمل شدند.
درگیری مرگبار پسر عموها
بررسیها نشان داد حسن صاحب بنگاه مسکن در درگیری با پسرعمویش به نام بهرام به قتل رسیده است و دو دوستش نیز در این حادثه زخمی شدهاند. همچنین مشخص شد مقتول و قاتل از مدتی قبل به خاطر زمینی در شهرستان اردبیل که به آنها ارثی رسیده است اختلاف دارند.
یکی از شاهدان به مأموران پلیس گفت: «دقایقی قبل پسر عموی ۳۰ساله مقتول به نام بهرام همراه دو نفر از دوستانش وارد بنگاه املاک مقتول شدند. آنها ابتدا با هم حرف زدند، اما لحظاتی بعد درگیری آنها بالا گرفت و روی هم چاقو کشیدند. من دیدم بهرام چاقویی از جیبش بیرون آورد و با آن ضرباتی به حسن و دو دوستش زد و وقتی آنها خونین روی زمین افتادند او و دوستانش به سرعت از محل گریختند.»
اظهار پشیمانی
بدین ترتیب مأموران بهرام را به عنوان مظنون به قتل تحت تعقیب قرار دادند تا اینکه چند روز بعد از حادثه متهم را دستگیر کردند. متهم پس از دستگیری در بازجوییها بااظهار پشیمانی به قتل پسر عمویش اعتراف کرد. وی گفت: «من و مقتول مدتی است بهخاطر قطعه زمینی در شهرستان اردبیل که ارثیه پدریمان است با هم اختلاف داریم. بارها تلاش کردیم تا اختلاف ما حل شود، اما هر بار ما دو نفر با هم درگیر میشدیم. چند روز قبل از حادثه دوباره با هم درگیر شدیم، اما با میانجیگری بستگان این درگیری پایان یافت تا اینکه روز حادثه در مراسم ختم زن داییام بودم که مقتول به مسجد آمد. تعدادی از بستگان به او گفتند که بهتر است در مراسم شرکت نکند و از آنجا برود که وی پیش من آمد و گفت پس از پایان مراسم به بنگاه املاکش بروم تا درباره اختلافمان با هم صحبت کنیم. پس از پایان مراسم ختم زن داییام در حالی که لباس مشکی به تن داشتم همراه دو نفر از دوستانم به بنگاه املاک او رفتم، اما آنجا دوباره با هم درگیر شدیم که او و دوستانش با چوب و چماق به ما حمله کردند و من هم برای دفاع از خودم چاقو کشیدم و به طرف آنها پرتاب کردم.» وی در پایان گفت: «من قصد کشتن پسرعمویم را نداشتم و الان هم پشیمان هستم و درخواست بخشش دارم.»
جلسات صلح و سازش
متهم پس از تحقیقات تکمیلی در شعبه۷۱ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و با درخواست اولیایدم به قصاص محکوم شد. رأی دادگاه پس از تأیید در شعبه۲۸ دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستادهشد.
متهم سال قبل پس از گرفتن استیذان حکمش از قوه قضائیه در زندان رجاییشهر کرج پای چوبهدار حاضر شد، اما با میانجیگری تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران به سرپرستی قاضی محمد شهریاری از اولیایدم مهلت گرفت.
پس از این قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران و قاضی محسن اختیاری سرپرست اجرای احکام دادسرای جنایی با برگزاری جلسات صلح و سازش تلاش زیادی برای جلب رضایت اولیایدم انجام دادند تا اینکه چند روز قبل در حالی که متهم برای دومین بار پای چوبه دار حاضر شدهبود موفق به گرفتن رضایت از اولیایدم شدند.
یکی از اولیایدم گفت: قاتل در زندان توبه و اظهار پشیمانی کرده بود و از طرفی هم دختر خردسالی دارد که تصمیم گرفتیم به احترام ایام فاطمیه او را ببخشیم. بدین ترتیب قاتل با اقدام خداپسندانه اولیایدم به زندگی دوباره بازگشت.