سرویس اقتصاد جوان آنلاین: به گزارش فارس، دکتر مسعود درخشان استاد ممتاز اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در یک برنامه رادیویی گفت: «شما بدانید که این تفکر خام فروشی نفت و خرید توسعه قبل از انقلاب بر کشور حاکم بوده و متأسفانه به رغم تأکید مقام معظم رهبری به کاهش خامفروشی و اقتصاد درونزا تا الان ادامه دارد. رئیسجمهور هم به صراحت میگوید: من بدون رابطه با خارج نمیتوانم کشور را اداره کنم. بله رابطه مانعی ندارد، اما نباید به صورتی تعریف شود که وابستگی اقتصادی کشور را تشدید کند و استقلال ایران را زیر سؤال ببرد.» استاد ممتاز اقتصاد دانشگاه علامه گفت: «متأسفانه دولت ما از سریال برجام دست برنمیدارد و مردم را هشت سال سرگرم دیدن سریال برجام کرده است، الان هم که بعد از جنایات امریکا و به شهادت رساندن سردار دلها و دانشمندان کشور، هنوز دولت میگوید از این سریال پا نشوید، قسمتهای خوب سریال برجام دارد اتفاق میافتد. من تعجب میکنم از افرادی که هماکنون در وزارت خارجه هستند و به مدارک علمی خود از دانشگاههای خارجی میبالند چرا الفبای سیاست خارجی را درک نمیکنند.» وی تأکید کرد: «یک زمانی میگفتند ما با انگلیس و فرانسه و آلمان مذاکره میکنیم تا بین اروپا و امریکا شکاف به وجود بیاوریم. من آن موقع گفتم فقط یک دلیل بیاورید که چرا باید اروپاییها رابطه شان با امریکا به هم بزنند تا با ما رابطه برقرار کنند. ما چه داریم که بتوانیم بدهیم تا قانعشان کند. حضرت آقا از همان ابتدا بهتر از هرکسی امریکا را میشناخت و میگفت با توجه به شناختی که از ذات امریکا دارم به مذاکرات امیدوار نیستم و خوشبین نبود، ولی دولت فعلی رفت و کار خودش را کرد و نتیجه شد خسارت محض.»
درخشان خاطرنشان کرد: «باید این سؤال را پرسید که چرا شرکتهای بزرگ در ایران سرمایهگذاری میکنند. آیا دنبال رشد ما هستند یا سود خودشان؟ ممکن است شما بگویید آنها سودشان و ما منافع ملی خودمان را در یک بازی برد- برد تعریف میکنیم. بحث من این است که شما به لحاظ تاریخی از دوره پهلوی دوم از حدود ۱۹۷۲ که قیمت نفت چهار برابر شد موضوع را بررسی کنید. آن شاه نادان میخواست با این دلارهای نفتی به دروازههای تمدن بزرگ برسد و نمیفهمید و امروزیها هم نمیفهمند که بزرگ شدن کشور از درون است نه بیرون.» استاد ممتاز اقتصاد دانشگاه علامه گفت: «شما از آن زمان تا الان در این ۵۰ سال فقط یک مورد نشان دهید که سرمایهگذاری خارجی با این مدل آقایان اولاً موجب انتقال فناوری شده ثانیاً منافع ملی را تأمین کرده است و موجب رشد و توسعه شده، به گونهای که اگر نمیشد الان مشکلات جدی داشتیم، حتی یک مورد وجود ندارد. شرکتهای بزرگ نفتی، نوکران سیاستمداران غربی هستند و آنها اجازه بهرهمندی ایران از تکنولوژی را نمیدهند.» درخشان اظهار داشت: «متأسفانه این واژه سرمایه گذاری خارجی و انتقال فناوری را با برداشت غلط در مغز ما کردند و ما دانشگاهیان هم در کلاسها گفتیم و این دانشجویان بعداً مشاوران مدیران کشور شدند و به مسئولان گفتند و مسئولان هم الان به رویاپردازی خودشان مشغول هستند.»
استاد ممتاز اقتصاد دانشگاه علامه گفت: «من در حوزه نفت سالها به صورت دقیق و تخصصی کار کردم و با بزرگترین استادان مخازن نفتی در کشور همکاری نزدیک داشتم. این حرف من را نه به عنوان اقتصاددان بلکه به عنوان کسی که همکاری نزدیک با استادان تراز اول نفت کشور داشتم بشنوید. در مورد قراردادهای نفتی از زمان دارسی تا IPC من یک به یک مطالعه کردم و برای کشورهای اوپک دوره نفت و گاز در ایران تأسیس کردم و ۱۰ سال است، دهها متخصص و دکتری نفت و گاز تربیت میکنیم. از زمان دادرسی تا به حال یک فناوری در این چارچوب منتقل نشده و در IPC هم همینطور.»
وی تأکید کرد: «مگر اینکه فناوری را به این معنا ترجمه کنیم که مثلاً پیچ و مهره دستگاه را چگونه باید ببنیدیم. شما این دستگاه را از هر کجا بگیری یک کسی را میآورند تا آموزش نحوه کار بدهند. آموزش نحوه کار که انتقال فناوری محسوب نمیشود. فناوری یعنی روش مدیریت مخازن و نحوه ساخت پالایشگاهها و مواردی از این دست.»
درخشان گفت: «این هم یکی از ابزارهای شیاطین تعلیم یافته- به تعبیر امام (ره) - است که میگویند شرکتهای نفتی اروپایی سرمایهگذاری خارجی و انتقال فناوری میآورد. در IPC گفتند یک شرکت ایرانی برود در کنار شرکت خارجی قرار بگیرد و این قضیه موجب میشود طرف ایرانی فناوری را یاد بگیرد تا کمکم به یک شرکت بین المللی بدل بشود. این حرف کودکانهای است و گویی اصلاً وزارت نفت نمیداند معنای بین المللی چیست و اینکه شرکت ایرانی کنار دست شرکتی دیگر بایستد و یاد بگیرد یعنی چه؟» استاد ممتاز اقتصاد دانشگاه علامه گفت: «در همان زمان ایرادی که بنده به IPC گرفتم این بود منظورتان از حضور شرکت ایرانی کنار شرکت خارجی و انتقال تکنولوژی بدین صورت چیست؟ بنده یک و نیم سال مقابل قرارداد IPC ایستادم و آنها نتوانستند بحث حضور را تعریف کنند و سرانجام با شبکه و ارتباطهایی که داشتند کارشان را جلو بردند و امضا کردند و با توتال به عنوان اولین شرکت تحت قاعده IPC قراردادی تعریف کردند که اصلاً جایگاه شرکت ایرانی و خارجی در آن مشخص نبود و بالاخره با تهدید توخالی امریکا هم از ایران رفت.» درخشان در پایان خاطر نشان کرد: «زمانی که پارس جنوبی کشف شد همین شرکت توتال هم برای ایران و قطر برنامهریزی کرد و علت این بحران به برنامهریزی آنها برمی گردد. نکته جالب ماجرا اینکه تا همین اواخر آقای زنگنه برای اجرای پروژه فاز ۱۱ از شرکت توتال دعوت میکرد و مجدد به آنها خوشآمد میگفت، در حالی که توتال بود بلای بزرگی را در پارسجنوبی به سر ما آورده بود. مشکل کشور ما این است که مسئولان دلواپس مردم نیستند و هیچ کوششی برای اصلاح ساختار اقتصاد نمیکنند.»