این در حالی است که پیش از این هم وضعیت معیشت بسیاری از هنرمندان نامآور شرایط مطلوبی نداشت. چون هنرهای تجسمی، هنری فردی محسوب میشود و بیشتر هنرمندان این حوزه اگر چه در زمینه تخصصی هنر خود صاحب سبک و استادند، ولی در زمینه عرضه و فروش آثارشان تخصصی ندارند و از این جهت نیاز به حضور گالریها و حراجهای هنری دارند تا در بخش عرضه آثارشان به مخاطب آنها را یاری کنند.
در طول یک دهه گذشته گالریها آهسته و پیوسته در زمینه عرضه و نمایش آثار هنرمندان فعالیت داشته و هنرمندان بسیاری از طریق گالریها به جامعه هنری معرفی شدهاند، اما آنچه نام هنرمندان ایرانی را سر زبانها انداخته و مجموعهداران هنری بسیاری را به خرید آثار آنها ترغیب کرده است، رویدادی به نام «حراج تهران» است که توانسته است حتی در شرایط اقتصادی نامساعد ایران یاریگر و تسهیلگر شرایط اقتصادی هنرمندان با عرضه مناسب آثارشان باشد.
حراج تهران، در عرصه اقتصاد هنر ایران، اتفاقی نوین از سوی بخش خصوصی است که تنها ۱۲ دوره آن در طول ۹ سال گذشته برگزار شده است و در هر دوره این رویداد، آثار هنرمندان تازهای از طیفهای مختلف وارد حراج شده و به مارکت هنری آنها اعتبار بخشیده است. یکی از اتفاقات ویژه این حراج، پرداختن به هنر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است. هنری که بعد از انقلاب اسلامی تولد یافت و در سالهای جنگ تحمیلی هنرمندان بیشتری را گرد خود جمع کرد و در روزگار صلح نیز به پاسداشت روزهای دفاع مقدس، همچنان شهادت، مقاومت، از جان گذشتگی و ایثار و موضوعات مذهبی، مضامین بسیاری از آثارشان بود.
این مضامین اگر چه مورد احترام قاطبه مردم جامعه بود، اما در عرصه اقتصاد هنر جایی نداشت و کمتر خریداری برای خرید چنین آثاری رغبت نشان میداد و به همین دلیل آثار این طیف از هنرمندان از سوی نهادهای دولتی و مهمترین آن حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مورد حمایت قرار میگرفت.
با راهاندازی حراج تهران و گردهمایی آثار بسیاری از هنرمندان در سبد این حراج، رفتهرفته آثار هنرمندان موسوم به انقلاب و دفاع مقدس نیز وارد این میدان شدند و در کنار آثار استادان هنر مدرن و معاصر به فروش گذاشته شدند. اکنون بعد از گذشت ۱۲ دوره از حراج تهران، آثار هنرمندان انقلاب و دفاع مقدس بخشی از آثار این رویداد بزرگ را به خود اختصاص داده و بر ارزش مارکت هنری این طیف از هنرمندان افزوده است.
حبیبالله صادقی، مرتضی گودرزی، سعید صادقی و روحالله امینی از جمله هنرمندانی هستند که آثارشان در دورههای مختلف این رویداد عرضه شده و در هر دوره رشد قابل قبولی را پشت سر گذاشته است. یکی از اقدامات قابل توجه حراج تهران در عرضه آثار دفاع مقدس، پرداختن به عکسهای جنگ تحمیلی است که بخشی از اسناد تصویری برههای از تاریخ کشورمان محسوب میشوند. برای نخستین بار عکسی مربوط به روزهای جنگ تحمیلی اثر سعید صادقی عکاس دوران دفاع مقدس در این رویداد به فروش چشمگیری دست یافت و این نخستین بار بود که عکسهای دوران جنگ تحمیلی به جریان اقتصاد هنر ایران راه یافته و از بعد اقتصادی نیز ارزش ویژه خود را یافتند. همین عرضه و رونق نسبی خرید و فروش آثار هنرمندان در شرایط تحریم اقتصادی، کمک قابل توجهی از منظر اقتصادی به اهالی این حوزه کرده است. این درحالی است که هنرمندان حوزه تجسمی نه تنها در شرایط بحران اقتصادی بلکه در شرایط عادی کشور نیز ناچار بودند از راههایی غیر از خلق آثار هنری از جمله تدریس و آموزش روزگار بگذرانند و اکنون این حراج شرایطی را فراهم کرده است تا این هنرمندان بتوانند به شکل حرفهای با فروش آثارشان زندگی کنند.
نکته مهم این که چنین رویدادی نه تنها از سوی بخش خصوصی و بدون هیچ چشمداشتی به حمایتهای مالی دولت برگزار میشود بلکه با وجود معافیت از پرداخت مالیات، هر دوره مالیات این رویداد به دولت پرداخت شده است. این در حالی است که حمایت از این رویدادهای فرهنگی - هنری از وظایف دولتهاست و کمترین حمایت نیز معافیت مالیاتی است.
شرایط اقتصادی کشور، وضعیت کنونی شیوع کرونا و تحریمهای سختتر و ظالمانه قابل درک است و طبیعی است در این شرایط و به صورت طبیعی منابع بودجه دولت به نیازها و اولویتهای دیگری تعلق گیرد. با این وجود باید یادآور شد بیتعارف دولت توان برگزاری چنین رویدادهایی را ندارد و تجارب دولتی در این زمینه با شکست مواجه شده است که شاهد آن برگزاری اکسپو هنرهای تجسمی است که نتایج تأسفباری را به همراه داشت، به طوری که نهادهای دولتی نه تنها خود را ملزم به خرید آثاری ندیدند بلکه هیچ علاقهای برای هزینه کردن از محل بودجه عمرانی خود برای خرید آثار هنری نیز نشان ندادند و در نهایت همان اندک آثار رزرو شده از اکسپو را نیز پس فرستادند.
این اتفاق اسفبار در شرایطی رخ داد که بر اساس مصوبه خود دولت، باید درصدی از بودجه عمرانی دستگاههای دولتی برای خرید آثار هنری اختصاص مییافت، مصوبهای که بی آنکه رنگ اجرا به خود گیرد، بایگانی و به فراموشی سپرده شد.
ناگفته پیداست ایران در زمینه برگزاری حراج هنری یا به عبارت بهتر اقتصاد هنر فاصله بسیاری با کشورهای توسعهیافته دارد؛ برخی کشورها دستکم ۲۵۰ سال سابقه برگزاری حراجهای مختلف هنری را دارند و ما تنها ۹ سال! بله درست خواندید تنها ۹ سال حراج تهران فعالیت خود را در میانهای از مخالفتها آغاز کرده است. این رویداد هر چند در مقیاسی بسیار کوچک، اما با رعایت همه استانداردها توانسته است در طول دورههای متوالی رونق بخش اقتصاد این حوزه باشد.
حتی این رونق نتوانسته است اهرم مخالفت را از بهانهجویان بگیرد. آنها با دستاویز قرار دادن وضعیت کلی معیشت مردم، مخالف وجود این رویداد هستند بیآنکه پاسخ دهند آیا با تعطیلی حراج تهران کمکی به معیشت عمومی مردم میشود یا اینکه بخش دیگری از همین مردم یعنی جامعه هنرمندان تجسمی نیز دچار وضعیت ناگوار اقتصادی میشوند؟!
هنرمند همواره مسئولیتپذیر بوده و تعهد خود را به اشکال مختلف به منصه ظهور رسانده است چه آنهایی که دغدغههای اجتماعی مردم را در آثارشان به نمایش میگذارند یا آنهایی که درآمد کسب شده از فروش آثار خود را به کارهای خیریه و اجتماعی اختصاص میدهند، به همین دلیل میتوان «مسئولیت اجتماعی» را از جمله مهمترین کارکردهای حراج تهران برشمرد.
هر چند این گزاره نه چندان درست در ذهن برخی مردم وجود دارد که وضعیت اقتصادی هنرمندان ایدهآل است، اما آنها که تجربهای در این وادی دارند به خوبی میدانند روزگار بر بسیاری از آنها سخت دشوار است. به طور کلی جامعه هنرمندان و به ویژه حوزه هنرهای تجسمی جزو طبقه متوسط به شمار میروند. البته موارد استثنا، نافی قاعده کلی نیست و در هر صنفی میتوان افراد شاخص و دارای امکانات مالی بالا را مثال زد.