کد خبر: 1035576
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۴:۰۰
مادر و دختری که به بهانه بخت‌گشایی، دختران پولدار را بی‌هوش و اموال آن‌ها را سرقت می‌کردند، سرانجام به دام پلیس افتادند.
سرویس حوادث جوان آنلاین: چندی قبل دختر ۳۰ ساله‌ای در شمال تهران به اداره پلیس رفت و از دو زن جوان و میانسال به اتهام سرقت میلیاردی اموالش شکایت کرد.

شاکی در توضیح ماجرا گفت: خانه‌مان در یکی از خیابان‌های شمالی تهران است، وضع مالی خودم و پدرم خیلی خوب است.

در دوران جوانی خواستگاران زیادی داشتم، اما به دلایلی ازدواج نکردم تا اینکه از چند سال قبل تصمیم گرفتم به زندگی‌ام سر و سامان بدهم و ازدواج کنم. در این مدت افراد زیادی به خواستگاری من آمدند، اما همه آن‌ها یا همان روز‌های اول آشنایی یا پس از توافق از ازدواج با من منصرف می‌شدند.

این موضوع همیشه مرا آزار می‌داد تا اینکه مدتی قبل در اینستاگرام با دختری جوان آشنا شدم که درباره بخت‌گشایی و حل مشکلات خانوادگی تبلیغ می‌کرد. چند روزی که از آشنایی ما گذشت، با او شروع به درددل کردم و به او گفتم من پولدارم و خواستگاران زیادی دارم، اما همه آن‌ها پس از مدتی از ازدواج با من منصرف می‌شوند.

او به من گفت که بختم بسته شده و زن میانسال دعانویسی را می‌شناسد که تا الان بخت دختران زیادی را باز کرده و در کارش حرفه‌ای است و اگر بخواهم او را به من معرفی می‌کند. دختر جوان چند روز بعد شماره تلفن زن دعانویس را برای من پیامک کرد و من هم با او تماس گرفتم که او گفت خانه ما پر از اجنه بد است و باید برای شکستن طلسم و بیرون راندن جن‌ها به خانه ما بیاید و در آنجا دعا و ورد بخواند. زن دعانویس گفت روزی که به خانه ما می‌آید باید من تنها باشم من هم حرف‌های او را باور کردم و در نهایت امروز همراه دختر جوان برای خواندن دعا و ورد به خانه ما آمدند. من همه چیز را طبق دستور او آماده کردم و او هم ساعتی شروع به وردخوانی کرد تا اینکه از من خواست کاسه بزرگی را برای او بیاورم و هر چقدر طلا و جواهر متعلق به خودم، مادر و خواهرم در خانه داریم داخل کاسه قرار دهم تا با خواندن ورد اجنه را از طلا‌ها و و خانه ما دور کند.

معجون بی‌هوشی

پس از آن همه طلا‌ها و جواهرات خانه‌مان را که حدود یک کیلو وزن دارد، داخل کاسه ریختم و او هم شروع به حرکات عجیب و خواندن دعا کرد و در پایان هم معجونی با گلاب درست کرد و پس از اینکه قسمتی روی طلا‌ها پاشید از من خواست یک لیوان از آن مجنون را بخورم تا اجنه از بدنم خارج شوند. زمانی که معجون را خوردم، از هوش رفتم تا اینکه ساعتی بعد خانواده‌ام به خانه آمدند و مرا بی‌هوش پیدا کردند و وقتی به هوش آمدم، متوجه شدم دختر و زن میانسال با معجون مسموم مرا بی‌هوش کرده‌اند و تمام طلا‌ها و تعدادی سکه و یک ساعت گرانقیمت که ۲۰۰میلیون تومان ارزش دارد از خانه‌مان سرقت کرده‌اند. با طرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت در اختیار تیمی از مأموران پلیس قرار گرفت.

بررسی‌های مأموران نشان داد دختر و زن میانسال برای اینکه شناسایی نشوند با ماسک بهداشتی وارد خانه شاکی شده و با همان ماسک هم از خانه خارج شده‌اند. در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، مأموران پلیس با دو شکایت مشابه دیگر روبه‌رو شدند و هر دو شکایت حکایت از آن داشت که دو دختر جوان نیز به بهانه بخت‌گشایی و حل مشکلات خانوادگی در دام دختر و زن دعانویس افتاده و به همان شیوه مسموم شده و طلا‌ها و اموال گران‌قیمت‌شان را سرقت کرده‌اند.

همزمان با ادامه تحقیقات برای شناسایی متهمان به مأموران پلیس خبر رسید زن جوانی در خانه‌اش با دو زن دعانویس که قصد داشتند او را بیهوش کنند درگیر شده است.

افتادن نقاب از چهره متهمان

به این ترتیب مأموران راهی محل حادثه شدند و از زن جوان تحقیق کردند. وی گفت: من مدتی است با شوهرم اختلاف دارم تا اینکه در اینستاگرام با دختر جوانی آشنا شدم که مدعی بود دوستی دارد که دعانویس است و مشکلات خانوادگی را حل می‌کند. او شماره زن دعانویس را به من داد و من هم تلفنی با او حرف زدم که مدعی شد اجنه در خانه‌ام ساکن هستند و باعث اختلاف من و شوهرم می‌شوند. وی گفت که باید به خانه‌ام بیاید و اجنه را از آنجا دور کند و من هم قبول کردم. آن‌ها ساعتی قبل به خانه من آمدند و پس از اینکه شروع به خواندن ورد کردند، معجونی به من دادند تا آن را بخورم من به آن‌ها شک کردم و کمی از آن معجون را خوردم و بقیه را داخل ظرفشویی ریختم. پس از ساعتی احساس کردم سرم گیج می‌رود که فهمیدم آن‌ها شیاد هستند و به این شیوه قصد دارند مرا بی‌هوش و اموالم را سرقت کنند، سپس با آن‌ها درگیر شدم، اما نتوانستم آن‌ها را دستگیر کنم و فرار کردند. زن جوان در پایان گفت: من نقاش هستم و می‌توانم چهره دو متهم را برای شناسایی طراحی کنم.

بررسی‌های مأموران پلیس نشان داد دو متهم هنگام درگیری ماسک‌های صورت‌شان روی زمین افتاده و دوربین چهره آن‌ها را ثبت کرده است. پس از این مأموران چهره‌های طراحی شده از سوی شاکی و تصویر ثبت شده از سوی دوربین‌ها را با آلبوم متهمان سابقه‌دار مطابقت دادند که مشخص شد دو متهم مادر و دختری هستند که چندین سابقه کیفری در پرونده‌شان ثبت شده است. همچنین مشخص شد چند سال قبل دو متهم به اتهام کیف‌قاپی و جیب‌بری بازداشت و راهی زندان شده‌اند، اما مدتی قبل آزاد می‌شوند و این بار با راه‌اندازی صفحه‌ای در اینستاگرام درباره دعانویسی طعمه‌های خود را که بیشتر دختران دم بخت و زنان جوان بوده‌اند انتخاب و اقدام به کلاهبرداری و سرقت از آن‌ها می‌کنند.

در ادامه دو متهم پس از دستگیری به چهار فقره سرقت و کلاهبرداری اعتراف کردند. زن میانسال گفت: من و دخترم چندین بار به جرم کیف‌قاپی در ایستگاه‌های بی‌آر‌تی دستگیر و روانه زندان شده‌ایم. این بار وقتی آزاد شدیم تصمیم گرفتیم به شیوه جدیدی دست به سرقت بزنیم تا شناسایی نشویم. دخترم در اینستاگرام صفحه‌ای تشکیل داد و درباره دعانویسی و بخت‌گشایی مطالبی را می‌نوشت و طعمه‌ها را که اغلب پولدار بودند انتخاب می‌کرد.

تحقیقات از متهمان ادامه دارد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار