سرویس سیاست جوان آنلاین: اینهم از عجایب مدعیان سیاستورزی است که برای تکیه بر اریکه قدرت دست به هر اقدام و عملی میزنند و حضور در عرصه انتخابات در قامت نامزد ریاست جمهوری، را وظیفه الهی خود میدانند و هنگامی که میخواهند از تخت قدرت پیاده شوند، دلیل ناتوانی و ناکارآمدی خود را ناشی از عدم اختیارات لازم عنوان میکنند.
موقع رأی گرفتن بشاشند و هنگام وفای به عهد آدرس غلط میدهند
در هنگامه تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری نامزدهای انتخاباتی انواع و اقسام شعارهای انتخاباتی را با هدف جلب آرای عمومی و رسیدن به کرسی ریاست جمهوری سر میدهند؛ از چرخش همزمان چرخ سانتریفیوژ و معیشت مردم گرفته تا رفع کامل بیکاری و به صفر رساندن فقر مطلق و واریز پولهای آنچنانی به حساب مردم به عنوان یارانه. مردم نیز بر اساس آنکه هر کدام از نامزدهای انتخاباتی سابقه چندین و چند ساله در عرصههای مختلف اجرایی و قانونگذاری داشته و به موقعیت و اختیارات و وظایف جایگاه شخص رئیسجمهور آگاهی و اشراف کامل دارند به یکی از آنها رأی داده و منتظر میمانند بعد از گذشت چهار یا هشت سال دستکم یکدهم از وعدههای انتخاباتی خود را اجرایی کند.
اما بعد از طی شدن دوره رئیسجمهور که معمولاً هشت سال به درازا میکشد، افکار عمومی در کمال ناباوری با این موضعگیری مواجه میشوند که «رئیسجمهور بهدلیل اینکه اختیارات لازم را نداشته، نتوانسته شعارهای انتخاباتی خود را اجرایی و مطالبات حداقلی جامعه را برآورده کند!»
نخستین ابهام این است که چنانچه رئیسجمهور اختیارات و ابراز لازم برای اداره کشور را ندارد چرا برخی نامزدهای انتخاباتی که سابقه بس طولانی در سطوح عالی نظام را دارند وعدههایی را ابراز میکنند که در حیطه وظایف و اختیارات رئیسجمهور نیست. اگر نیست چرا برای دستیابی به این جایگاه در مناظرات انتخاباتی گاهی اصالت و ماهیت انقلاب و کارکرد اصل نظام نیز مورد خدشه قرار گرفته و دیگر ارکان حاکمیت سیاسی کشور را مورد هجمه قرار میدهند تا به چنین هدفی دست پیدا کنند؟
یعنی جایگاه ویترینی و نمادین اینقدر حائز اهمیت است که برای به دست آوردن آن باید همه کس و همه چیز را به توبره تخریب و تخطئه بست؟
دست و پا زدن تدارکاتچی نظام برای قدرتگیری عنصر مطلوب
رئیس دولت اصلاحات که بعد از اتمام هشت سال دوران ریاست جمهوری خود تلاش کرد تا تمرکز خود بر اهداف صرفاً حزبی و جناحی را با عبارت «رئیسجمهور تدارکاتچی نظام است» توجیه کند در سال ۹۲ و با علم به اینکه رئیسجمهور اختیارات و ابزار کافی برای پیشبرد امور کشور را در اختیار ندارد، برای به قدرت رسیدن حسن روحانی از هیچ کوششی فروگذار نکرد و علاوه بر شیوههای سنتی رایج، همدوش با مرحوم هاشمی رفسنجانی به روشهای مدرن حمایت از حسن روحانی نیز روی آورد تا یک نفر دیگر تدارکاتچی نظام شود!
وی در سال ۹۶ نیز از حامیان خود خواست تا رأی خود به حسن روحانی را تکرار کنند و امروز او و همفکرانش در کنار مسئولین ارشد دولت از فقدان اختیارات لازم رئیسجمهوری ابراز گلایه میکنند!
سهیلا جلودارزاده، فعال اصلاحطلب و عضو فراکسیون امید مجلس گذشته به بهانه اشتباه یکی از مهمانان تلویزیون در استفاده از یک تعبیر نامناسب برای روحانی گفته است: «رئیسجمهور حتی اگر در دوره ریاست خود شبانهروز هم تلاش کند، اما بنا به فرهنگ اشتباهی که در کشور ما وجود دارد، بعد از دوران ریاست خود مورد نفرت و انتقاد قرار میگیرد». ظاهراً در قاموس جریان اصلاحطلبی مقولهای به نام پذیرش اشتباهات و عذرخواهی وجود ندارد و گویی مردم فقط موظف به رأی دادن به کاندیداهای اصلاحطلبان و قدرشناسی هستند.
سهیلا جلودارزاده یکی از وابستگان به جریان غربزده در یادداشتی که در روزنامه آرمان نوشته در همین باره میگوید: «نباید فراموش کنیم که حسن روحانی بهعنوان رئیسجمهوری که با رأی اکثریت مردم به پاستور رسیده است، در چه شرایطی کشور را مدیریت میکند. او با آزمون و خطا و البته با اشتباهاتی که در دولت وجود دارد، کشور را اداره میکند. اینکه عدهای خدمتهای دولت را نادیده گرفتهاند، بیانصافی است و باید منصفانهتر با مسائل برخورد کنیم. صحبتهایی که بعضیها علیه رئیسجمهور مطرح میکنند، فراتر از عدالت و کاملاً بیاخلاقی است. پشتیبان رئیسجمهور رأی مردم است و قطعاً رئیس قوه مجریه در مشکلات کشور تقصیرات دارد، اما نباید همه مشکلات کشور را بر گردن رئیسجمهور بیندازیم.»
وی در ادامه میگوید: «بعضی از افراد بیتقوا در فضای مجازی، آنقدر به رئیس دولت اصلاحات یا مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی توهین میکنند که واقعاً ناراحتکننده است.»
عیسی کلانتری، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز در گفتگو با روزنامه همدلی میگوید: «برخلاف آنچه رسانهها منتشر میکنند، اگر مدیریت آقای روحانی نبود ما نمیتوانستیم از این دوره گذر کنیم. به نظر من روحانی یک مدیر مظلوم در جمهوری اسلامی بوده است. اگر چه نمیتوان انکار کرد که ممکن است تصمیمگیریهای اشتباهی هم در دولت او وجود داشته باشد، اما جمع آن ۵ درصد هم نبوده است و به واقع ۹۵ درصد از این مشکلات به خوبی از طرف ایشان حل و فصل شده اند.»
اخیراً بهزاد نبوی نیز همین ادعا را تکرار کرده است. بهزاد نبوی فعال سیاسی تجدیدنظرطلب و یکی از محکومان فتنه ۸۸ نیز در گفتگو با روزنامه آرمان ابراز میکند: «در دور دوم ریاست جمهوری رئیس دولت اصلاحات، ایشان گفتند که عدهای میخواهند دولت تدارکاتچی باشد، امروز به مراتب وضع بدتر است. در دور اول ریاست جمهوری آقای خاتمی، من در گفتوگویی با روزنامه سلام گفتم که طبق قانون اساسی، دولت در بهترین شرایط ۱۰، ۱۵ درصد اختیارات اداره کشور را در دست دارد. دولت یازدهم و دوازدهم حتی آن ۱۰، ۱۵ درصد را هم نداشته و ندارد.»
وی در ادامه میگوید: «من در چنین شرایطی منصفانه نمیدانم دولت را نقد کنم که چرا با گرانی، افزایش قیمت ارز یا... مبارزه نمیکند؟ بهترین دولتها هم در شرایط بحرانی کنونی مخصوصاً شرایط دولت دوم روحانی نمیتوانند بر مشکلات غلبه کنند. طبیعی است که آقای روحانی هم از این قاعده مستثنا نیست. به نظر من بزرگترین دستاورد و افتخار جمهوری اسلامی طی ۴۲ سال اخیر برجام است. معتقدم اوضاع کشور خیلی بد است، نقش دولت در این خرابی خیلی کم است.»
هدایت آقایی عضو حزب کارگزاران سازندگی نیز همان حرفهای بهزاد نبوی را تکرار میکند: «در دوره اول آقای هاشمی اقتدار بود که او هم شرایط خاص خود را داشت و در دوره دوم گروههای فشار شروع به تخریب کردند. در دوران آقای خاتمی وضعیت به نحوی بود که آقای خاتمی گفتند من یک تدارکاتچی هستم. در دوران احمدینژاد دو دوره کلاً به اختلافات گذشت و معلوم نشد قدرت در دست کدام طیف است. در دوران آقای روحانی ایشان اعلام کردند رئیسجمهور نقش زیادی ندارد.» او همچنین ادامه میدهد: «با این حال رؤسای جمهور در ایران نمیتوانند پاسخگوی شعارهایی باشند که مردم به خاطر آن انقلاب کردند و نمیتوانند، مطالبات مردم را محقق کنند.»
نباید نظام را از ریل دلخواه خارج کرد
ولع و طمع جریان غربزده برای دستیابی و پس از توسعه قدرت در سطح قوه مجریه و حتی مجلس شورای اسلامی و پس از آن شانه خالی کردن از مسئولیتهای ناشی از آن به این دلیل است که این جماعت با اتخاذ چنین رویکردی از یکسو مسئول ناکارآمدی و ناتوانیهای موجود را نظام معرفی کرده و افکار عمومی را علیه حاکمیت تحریک میکند و از سوی دیگر تلاش میکند تا با معرفی خود به عنوان اپوزیسیون نظام موفق به پیروزی مجدد در انتخابات پیش رو شده و ریلی که برای نرمالیزاسیونسازی رفتار نظام در عرصه بینالمللی ایجاد کرده را با به قدرت رساندن عناصر وابسته به خود حفظ کند.