سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: از سوی دیگر شخصیت مادر ضدکلیشههای مرسوم است، به طوری که با مادری طرف هستیم که گاهی مهربان است، گاهی غر میزند و گاهی خاستگاه مهر و محبت او گمشدهای حرص دربیار و گاه ناآرام است. مادر به هیچ کدام از مادرهای سینمای ایران شبیه نیست.
نگاه فیلمساز به مادر به شدت موشکافانه و درونی است و توانسته ابعاد و روحیات مادر را شناسایی و مورد واکاوی قرار بدهد. مادر راننده تاکسی است، زندگی مستأجری دارد و جزئی از قشر پایین جامعه محسوب میشود، اما عزت دارد؛ مادری که برای سه پسرش از خودگذشتگی میکند و هیچ چیزی را تنها برای خودش نمیخواهد.
نکته مهم در محور بودن مادر است و سه فرزندی که پروبال زندگی او هستند و در تمامی سکانسها نقش بسزایی دارند. مادر شدیداً فرزنددوست است، اما راه و روش محبت ورزیدن را تنها برای دقایقی بلد است و سریعاً با یک حرف و واکنش، تغییر جهت میدهد، این همان مادر رئالیستی است که فیلمساز نخواسته از او فرشتهای مرسوم بسازد.
مادر شکل واقعی از درد و رنجهای زندگیاش است. اساساً در وهله نخست به دلیل نام مجید برزگر در مقام تهیهکنندگی فیلم این گونه به نظر میرسد که با اثر هنروتجربهای سرکار داریم؛ از آن فیلمهایی که فرم را فدای محتوا میکنند، اما «مامان» از همان سکانسهای اول گیرایی فیلمنامه را به رخ مخاطب میکشد. چیدمان عناصری که برای معرفی کاراکترهاست به درستی رعایت شده، با اینکه فیلم در مسیر مستقیم فارغ از چالشهای مرسوم جلو میرود و اینکه گرهافکنی کلاسیکی در بر ندارد، اما گره اصلی همان بلاتکلیفی فریدون و پیمان است که فکر میکنند با فروش زمین مادری زندگی بهتری خواهند داشت.
فیلمساز بیراهه نمیرود و وقت فیلم را تلف نمیکند، به طور مثال جدا شدن احمد از همسرش را ساده نشان میدهد یا اینکه همسر پیمان را به فیلم اضافه نمیکند. خاستگاه فیلمساز خانواده است، یعنی جمعی متشکل از مادر و سه فرزند. هدف فیلم نشان دادن رابطه مادر و فرزندی و مهمتر از آن نقش مادر در خانواده است.
دوربین جای خودش را میشناسد و هیچگاه به دنبال بچهها نمیرود، تمرکز دوربین روی مادر است، مادر برآیند سختیهایی است که در زندگی متحمل شده و حالا در این سن هم نمیتواند با سه فرزند خود رابطه صمیمی داشته باشد، اما قصدش از ازدواج پسرهایش داشتن نوه است. این پارادوکس به خوبی جواب میدهد و این نشانی از عشق مادر به فرزندانش است، اما شکاف نسلی و تا حدودی فقر باعث شده مادر خود را تنها احساس کند. مادری که تمامی عمرش را صرف آنها کرده در انتها از پسرش رودست میخورد.
پایانبندی فیلم همان چیزی است که مادر در فیلم بر زبان میآورد که اساساً نه سیاه و نه ناامیدکننده است. مادر راحت میشود از این همه اتفاقات ناخوشایند و بعد از مادر است که رابطه دو برادر با هم خوب میشود و چقدر در آن سکانس نبود مادر احساس میشود.
به نظر میرسد رؤیا افشار برای نقش مادر بهترین انتخاب بوده است. واکنش و ریاکشنهای او طرز دیالوگ گفتن، نگاه کردنهایش و همه عناصری که باید در یک مادر جمع شود در رؤیا افشار دیده میشود، نه تنها او بلکه تمامی بازیگران فیلم توانستهاند بازی درستی ارائه کنند. فیلم مامان برای فیلمسازش فراتر از انتظاری است که از یک فیلم اولی داریم.