سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: رابطه اعضای خانواده یک کنش و واکنش متقابل اجتماعی است. تمامی رابطهها پیرو اصول کلی است. هر چند ذهن و رفتارهای انسان بسیار پیچیده و گاه میتواند غیرقابل پیش بینی باشد، اما به شکل کلی عواملی تأثیرگذار بر روابط وجود دارد که تبعیت کردن از آنها عامل مهمی در جهت حفظ روابط مطلوب است و فقدان آن میتواند صدمه زننده باشد. در این نوشته به مواردی اشاره میشود که میتوان آنها را از دسته عوامل مخرب روی روابط دانست.
فقدان فعالیت مشترک مورد علاقه برای زوجین
شخصیت هر کس مانند اثر انگشت وی، بیهمتاست. طبیعی است دو نفر که با هم زندگی میکنند، دارای سلیقههای متفاوت باشند، اما برای ایجاد صمیمیت بیشتر لازم است زوجین اوقاتی را برای فعالیت مشترک و مورد علاقه هر دو با هم سپری کنند. به راحتی میتوان در عین تفاوتهای بیشمار نقاط مشترک زیادی را نیز پیدا کرد. این فعالیتها میتواند شامل هر نوع تفریح یا کار یا رفتار دلچسب هر دو باشد. مثلاً ممکن است هر دو زوج به فعالیتی مانند طبیعت گردی علاقهمند باشند، دیدار از موزهها، گلکاری و... متأسفانه این مسئله، در بسیاری از مواقع بین زوجین فراموش میشود. حال آن که یکی از عوامل تأثیرگذار برای ارتباط نزدیک بین زن و شوهر همین مسئله است. بنابراین در دل تمامی مشکلات این اصل را فراموش نکنیم.
تمرکز روی مشکل به جای تمرکز روی راهحل
یکی از موارد بسیار مهم که تأثیر منفی زیادی بر روابط دارد گفتوگوی مدام در مورد مشکلات حل نشده و تلاش نکردن برای پیدا کردن راهحل است. بسیار مشاهده میشود که زوجین در جلسات مشاوره شکوه از مسائل حل نشدهای دارند که گاه سالیان مدید از زمان بروز آن گذشته است! و عجیبتر اینکه باز در زمان حال هیچ کدام حتی به راهحل فکر هم نمیکنند. مدام با آشفتگی دیگری را مقصر میدانند و تنش را بیشتر میکنند. خب لازم است اینجا از خود بپرسیم ادامه این راه چه نفعی برایمان خواهد داشت؟ البته به این نتیجه میرسیم که هیچ! پس چرا روش را تغییر ندهیم؟ هرگاه مسئلهای پیش آمد به جای حرف زدن دائم از خود مشکل به دنبال راهکارها باشیم. مطمئن باشیم همانطور که مشکل میتواند پیچیده باشد، به همان نسبت یافتن چاره نیز میتواند بسیار زیاد باشد.
نگذاشتن زمان کافی برای صحبت کردن
نگذاشتن زمان کافی برای گفتگو نکتهای است که اکثر زوجین نادیده میگیرند. جالب است که ما طی روز با بسیاری از افراد رابطه کلامی داریم، اما با شریک زندگی خود کمتر این زمان را میگذاریم. بیایید سؤالی ریشهای در این مورد داشته باشیم! چرا جز برای بحث کردن حرفی با هم نداریم؟ و معمولاً جواب به اینجا ختم میشود که یاد نگرفتیم یا نخواستیم بدانیم که جز مشاجره، چه بسیار صحبتها که میتوان با شریک زندگی خود داشت. اما این مسئله را هم در نظر بگیریم که به طور متوسط، خانمها نیاز بیشتری به برقراری رابطه کلامی دارند و پیشنهاد این است چه خانم و چه آقا دوستانی همجنس برای خود داشته باشند که با آنها نیز صحبت کنند. بسیار طبیعی است که هر کدام نیاز به صحبت با همجنس خود را نیز داریم، زیرا بسیاری از گفتگوها قابل درکتر برای شخصی از جنس خودمان است، اما گفتگو با شریک زندگی، نباید کمرنگ باشد.
سنگینی بار مسئولیت روی دوش یکی از زوجین
هنگام ازدواج هر کدام از ما پذیرنده نقش همسریم و بعد از بچهدار شدن نقش پدر و مادر نیز اضافه میشود.
آنچه مهم است اینکه هر نقش دارنده مسئولیتهای جدید است. گاه در بین اعضای خانواده آنچه رابطه زوجین را تحت تأثیر منفی قرار میدهد درهمتنیدگی نقشها و سنگینی بار مسئولیت بر دوش یکی از زوجین است. به دفعات دیده شده است مردی علاوه بر ساعات زیاد کاری، تمامی مسئولیت خرید منزل و رفت و آمد و نظارت بر امور رسیدگی به فرزندان، تعمیر لوازم منزل و... را به عهده دارد. یا خانمهایی که تمامی امور مربوط به مسائل کودکان و جزء به جزء کارهای منزل و... را به دوش میکشند. این روش، اصولی نیست و در طولانی مدت موجب اصطکاک زیاد یکی از طرفین و کم شدن کارایی وی میشود و در پی آن رفتارهای شکایت آمیز نیز بالا میرود. در بین اعضای خانواده و زوجین تقسیم کار عامل مهمی در کسب اتحاد است. لازم است زن و مرد کنار هم به امور رسیدگی کنند. ما در عصری زندگی میکنیم که مرز نقشها جابهجا شده است! زن فقط در منزل فعالیت ندارد. یا مردها صرفاً کار سنگین فیزیکی در خارج از منزل انجام نمیدهند. بنابراین باید همکاری میان زوجین وجود داشته باشد.
صمیمی نبودن و تأثیر منفی آن برکیفیت رابطه
شاید هر کس صمیمیت را در عاملی بپندارد. آیا تا به حال به این فکر کردهاید که صمیمیت از دید شما به چه معناست؟ به شکل بسیار کلی وقتی در حضور کسی ما ضمن داشتن حرمت، حس خوب داشته و راحت باشیم، نگرانی از بودن خودمان به شکلی که واقعاً هستیم نداریم، مسائلمان را عنوان میکنیم، بدون اینکه هراسی از بر ملا شدن آن داشته باشیم، امنیت روانی داریم و در اصل آن شخص به ما حس صمیمیت میدهد. این خیلی مهم است که زوجین این حس را به هم پیشکش کنند. وقتی در جایگاه مشاور از همسران این سؤال میشود که چرا به طور مثال در مورد مسائل مهم با شریک زندگی خود صحبت نمیکنید، در جواب میگویند از فاش شدن حرفها پیش همسرم واهمه دارم، چون خیلی عصبانی میشود! یا حرفم را روزی بر علیه خودم استفاده میکند! یا این حرف به گوش دیگران نیز خواهد رسید. واقعاً چرا باید اینطور باشد.
متأسفانه در بسیاری از موارد عدم صمیمیت زیر بنای مشکلات و آفتهای دیگر زندگی مشترک است. موارد عنوان شده بخشی از عوامل بسیار زیادی است که خرده مسائل را تبدیل به مشکلات عمده میکند. بنابراین چه خوب است دو طرف سهمی در ایفای نقش مناسب برای حل تعارضات داشته باشند. در نظر داشته باشیم، زندگی مشترک فقط همزیستی نیست. افراد بناست یکدیگر را برای رسیدن به هدفهای والای انسانی یاری کنند. در واقع هر شخص هنگام ازدواج خواه ناخواه حامل مشکلات و مسائلی از زندگی در خانواده پدریاش است. این طبیعی است، اما بعد از زندگی مشترک خوب است روش سازنده و جدیدی متناسب با زندگی جدید شروع شود، به دور از تعصب و پیش داوری. زیباست همیشه در زندگی مشترک مشتاق یادگیری برای زندگی بهتر باشیم.