چه در خانواده، چه در محیط کار و چه در عرصههای مهم و کلان سیاسی-اجتماعی، افراد با انتقاد مواجه میشوند. بدون شک هیچ کس نمیتواند ادعا کند در مجموعهای فعالیت میکند و مورد نقد واقع نمیشود. پس این یک موضوع طبیعی است، اما آنچه میتواند غیرطبیعی در نظر گرفته شود این است که افراد واکنشهای غیر منطقی یا توأم با هیجان زدگی یا حتی آمیخته با خشم و انتقام به انتقادپذیری نشان دهند. تصور کنید نخبه دانشگاهی ما وارد وزارتخانهای شده یا مدیریت یک ارگان حساس به وی سپرده شده است و به طور طبیعی با حجمی از انتقادات روبهرو شود. اگر پیشتر تمرین انتقادپذیری نکرده باشد و به عبارتی دقیقتر در این موقعیت قرار نگرفته باشد و با ظرافتهای کار آشنا نباشد ممکن است واکنشی بروز دهد که بحرانآفرین باشد و برای جامعه، خودش و دیگران دردسر درست کند. یکی از مزایای کار در تشکلهای دانشجویی این است که فرد بارها در معرض انتقاد قرار میگیرد. از نقد رفتارها و گفتارها گرفته تا نقد افکار و ایدهها و حتی انتقاد به نحوه انجام کار. پس چه خوب میشود فرد قبل از اینکه ناگهان به وی مسئولیتی سپرده شود و در معرض انتقادهای مخالفان یا منتقدان قرار گیرد (چه انتقادها درست باشد و چه غلط) مدتی چند در مکانی همچون تشکلهای دانشجویی در این موقعیت گیر افتاده باشد تا بتواند با پختگی و درایت، اوضاع را کنترل و علاوه بر آرام کردن فضا از انتقادات دلسوزانه و درست استفاده مفید کند!
جمعگرایی بهجای منزوی شدن
زندگی مدرن و عصر ارتباطات باعث شده است افراد بهجای ارتباطات حضوری، بهسمت فضای مجازی روی بیاورند و در عرصههای اجتماعی حضور کمتری داشته باشند و حتی گاه در خوابگاهها و دانشکدهها هم هر کس سرش در گوشی خودش باشد و به نوعی منزوی شود. کار در تشکلهای دانشجویی این حسن را دارد که همیشه دوستانی خوب و هم عقیده کنارت هستند که بتوانید تنهاییهای خود را با آنها پر کنید و منزوی نشوید.
اقدامات گروهی
یک ضربالمثل ساده هست که میگوید یک دست صدا ندارد، درست هم است. ابتدا باید گفت به طور کلی با دو دسته دانشجو مواجه هستیم. یک دسته که تحت هر شرایطی فقط نظارهگر و تماشاچی هستند و علاقهای به تأثیرگذاری در فضای دانشگاه ندارند و هر بلایی هم که سرشان بیاید با کمال میل میپذیرند، چون به قول خودشان حوصله دردسر ندارند. یک دسته دیگر کسانی هستند که اگر در محیط دانشگاه اتفاقی افتاد (مثبت یا منفی) دوست دارند نسبت به آن واکنش نشان دهند. حال این اتفاقات میتواند صنفی یا فرهنگی یا سیاسی یا علمی باشد. برای مثال اگر توهینی به مقدسات صورت گرفت یا تصمیمی در دانشگاه یا حتی در سطح کلان کشور بر خلاف اصول عدالت و ارزشهای دینی و انقلابی کشور گرفته شد، بلافاصله دوست دارند واکنش نشان دهند و اعتراض خود را اعلام کنند. البته با توضیحاتی که تا اینجا داده شد به طور قطع دانشجویان باید سعی کنند جزو دسته دوم قرار گیرند و نه اول، یعنی نسبت به محیط پیرامون و اطراف خودشان و آنچه در کشور رخ میدهد بیتفاوت نباشند. ولی بعد از پذیرش این موضوع که دانشجو باید کنشگر و فعال باشد و نه بیتفاوت و بیخیال، باید سراغ این رفت که حال این تأثیرگذاری خود را چگونه بروز دهد.
برای مثال اگر دانشجویان نسبت به تنظیم سندی کلان در حوزه فرهنگی یا سیاسی کشور انتقادها یا نقطه نظراتی داشته باشند آیا میتوان تک تک این پیام را به گوش مسئولان رساند؟ یا چرا راه دور برویم، فرض کنیم دانشجویان در آستانه محرم و صفر قصد برگزاری یک برنامه مذهبی – اعتقادی و یک جریانسازی فکری با محور قیام امام حسین (ع) در دانشگاه را دارند، آیا تا زمانی که گرد هم جمع نشده باشند میتوانند اقدام کنند و چنین تأثیرگذاریهایی داشته باشند؟ یا عدهای تمایل دارند به نیازمندان حاشیه شهر کمک و اردوهای جهادی برگزار کنند. آیا میتوانند بدون اینکه یک تشکل یا کانون و یا یک آیین نامه و اساسنامه کاری به عنوان قانون داشته باشند بهصورت جدا جدا کار کنند؟ بله، یک دست صدا ندارد و دست یاری خداوند با جماعت است. بنابراین دور هم جمع شدن و فعالیتهای جمعی، علاوه بر فواید شخصی فراوان میتواند برکات زیادی هم برای جامعه و هم برای دانشگاه داشته باشد.
*دبیرکل اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان کشور
عضو هیئت علمی دانشگاه