کد خبر: 1038315
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۲:۵۱
چرا ایران نمی‌خواهد اشتباه بعد از امضای برجام را تکرار کند
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به رئیس‌جمهور روسیه نشان از این واقعیت راهبردی دارد که تهران به اهمیت آسیا در آینده و روابط بین‌الملل در شرایط فعلی بیش از گذشته واقف است و هر گونه تغییر در برجام یا روابط تهران با کشور‌های غربی هیچ تأثیری بر آن به عنوان یک برنامه راهبردی نخواهد داشت.
مهدی پورصفا
سرویس سیاست جوان آنلاین: اولویت‌های دولت‌ها در نظام جمهوری اسلامی ایران برای سیاست خارجی خود بعضاً تابعی از تنش‌هایی بوده که بین ایران و امریکا وجود داشته است. در کنار تغییر دولت‌ها نیز نوسان‌های فراوانی در این حوزه ایجاد می‌شود. نمی‌توان فراموش کرد که معمولاً با تغییر هر دولت پروژه‌های دولت گذشته در حوزه سیاست خارجی یا به طور کامل تعطیل یا به صورت ناقص دنبال می‌شود.

این رویه غلط در سال‌های گذشته هزینه‌های کلانی را بر کشور تحمیل کرده و گاه منجر به بدگمانی سایر کشور‌ها برای ادامه روابط خود با ایران شده است. در شرایط فعلی که تغییراتی در واشنگتن روی داده است، باز هم زمزمه‌هایی درباره تغییرات کلان بین روابط ایران و سایر کشور‌ها شنیده می‌شود.

همین نقطه ضعف قدیمی سبب شده تا مقام معظم رهبری در این باره برای نشان دادن سیاست اصولی ایران برای همکاری با بلوک شرق وارد عمل شوند و طی یک نامه مهم بر این مسئله تأکید کنند.

تأکید بر ادامه همکاری با شرق

حسین امیر عبداللهیان دستیار امور بین‌الملل رئیس مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگویی با اشاره به انتخاب این مقطع حساس برای ارسال این پیام نوشت: «این سفر با انتخاب این مقطع زمانی حساس؛ یعنی مقطعی که مستأجران جدیدی در کاخ سفید وارد شده‌اند، این پیام را به متحدان منطقه‌ای جمهوری اسلامی می‌دهد که ایران بیش از این معطل بازی افراد جدید کاخ سفید و دولت امریکا یا سه کشور اروپایی درگیر در برجام نخواهد شد و هرگونه تصمیمی در کاخ سفید، هیچ تغییری در رویکرد جمهوری اسلامی نسبت به حفظ، تقویت، توسعه و تحکیم مناسبات راهبردی تهران با مسکو و پکن و نگاه راهبردی و بلندمدت جمهوری اسلامی ایران به آسیا به‌عنوان بازیگر مهم در قرن اخیر ایجاد نخواهد کرد و زمان برای امریکا و اروپا نه رو به پایان که پایان‌یافته است.»

«طرف‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی باید این را بدانند که تحولات کاخ سفید رابطه راهبردی ما را نمی‌تواند تحت تأثیر قرار بدهد. این مقطع زمانی به‌گونه‌ای بود که از سوی رهبر انقلاب ضرورتی احساس شد مبنی بر اینکه پیامی به کشور روسیه منتقل کنند؛ پیامی راهبردی که با درک شرایط جدید بین‌المللی تنظیم شده بود. این پیام نکات بسیار مهم و دقیقی داشت که برای مقام‌های روس -با توجه به مناسبات جدید بین‌المللی در راستای استحکام روابط راهبردی و پایدار دو کشور- حائز اهمیت بود.»

در این میان سؤال مهم و اساسی شاید این باشد که چرا روابط با شرق اینچنین برای نظام جمهوری اسلامی ایران مهم است که چنین پیامی و در چنین سطحی منتقل می‌شود؟

واقعیت این است که نظام جمهوری اسلامی ایران در بخش‌هایی از سطوح تصمیم‌گیری هنوز با یک بدنه حامی غربگرا روبه‌روست که معتقد است منافع راهبردی ارتباط با غرب بسیار بیشتر است. این منطق عمدتاً با این فرض شکل گرفته است که ایران اغلب مواقع در روابط با کشور‌هایی همچون روسیه و چین وجه‌المصالحه روابط آنان با غرب قرار می‌گیرد.

این در حالیست که از طرف مقابل هم گاه انتقاداتی در همین باره به ایران وارد شده است. به عنوان مثال ایران بعد از امضای تفاهمنامه برجام در یک تغییر راهبردی بلافاصله تمام اولویت‌های اقتصادی خود را صرف ارتباط با غرب کرد.

این مسئله به همراه برخی اشتباهات دیپلماتیک سبب شد تا به تدریج سوء‌تفاهم‌هایی بین دو طرف ایجاد شود که در نهایت به حداقلی شدن روابط ایران و چین همراه با گسترده‌تر شدن تحریم‌های اقتصادی دونالد ترامپ انجامید.

حالا به نظر می‌رسد که تغییرات رخ داده در سطح روابط بین‌المللی سبب شده که ایران در حفظ روابط جدی با شرق بیش از گذشته مصمم باشد. در این باره همین بس که هم اکنون چین مهم‌ترین منبع ایران برای خرید نفت در شرایط تحریمی است.

حفظ این روابط آن هم در شرایطی که شکاف جهانی بین امریکا با روسیه و چین تبدیل به مهم‌ترین واقعیت جهانی شده، امری حیاتی است. طبیعی است که تلاش برای حفظ روابط باید از بالاترین سطح ممکن آغاز شود که نامه مقام معظم رهبری به پوتین را نیز می‌توان از همین دیدگاه مورد بررسی قرار داد.

محوری که تبدیل به واقعیتی روی صحنه شد

اوضاع جهانی امروز به صورتی است که می‌توان گفت محور مسکو-پکن-تهران که تنها روی تحلیل‌های ذهنی جای داشت، به یک واقعیت جدی تبدیل شده است. از آنجا که این تفاهم بر اساس یک نیاز مشترک در فضای امروز دنیا شکل گرفته است، پایداری بسیار بیشتری نسبت به توافقی همانند برجام دارد که بر اساس نوعی آتش‌بس موقت شکل گرفت.

وجود اراده دو کشور برای گسترش همکاری‌ها چشم‌انداز مثبتی از روابط این دو کشور ارائه می‌دهد. برخلاف برجام که تضاد منافع در بهره‌گیری طرف‌های مختلف از برداشته شدن تحریم‌ها امکان ادامه آن را با مشکل روبه‌رو کرده بود، در مورد تفاهمنامه همکاری ایران و چین امکان بهره‌مندی دو طرف به صورت یکسان وجود دارد.

ایران به عنوان ابرقدرت انرژی منطقه خاورمیانه و اتصال‌دهنده آسیا به آفریقا لنگر مناسبی برای حفظ امنیت انرژی برای چین است و در نقطه مقابل پکن به عنوان یک ابرقدرت اقتصادی که در آینده به قدرت اول دنیا در حوزه تولید ناخالص ملی تبدیل خواهد شد، می‌تواند موتور محرکی برای حرکت اقتصاد ایران باشد. بهبود وضعیت اقتصادی همان امیدی بود که ایران به برجام برای آشتی اقتصادی با غرب داشت و هرگز محقق نشد.

این چشم‌انداز به طور حتم برای امریکا هراس‌آور خواهد بود. واشنگتن امیدوار بود که بتواند ایران را با استفاده از فشار‌های اقتصادی به زانو درآورده و یک توافق جدید با تهران به امضا برساند. با این حال هم‌اکنون نه تنها هیچ دستاوردی برای مذاکره مجدد بر سر برجام حاصل نشده است، بلکه تهران به سمت چین برای یک همکاری راهبردی حرکت کرده است.

در خصوص روسیه نیز تهران و مسکو همکاری گسترده‌ای برای ایجاد امنیت در سوریه و خاورمیانه آغاز کرده اند، به گونه‌ای که می‌توان همکاری این دو را به عنوان محوری برای امنیت و ثبات خاورمیانه دانست که با توجه به شرایط فعلی پایدار بوده است.

فرصت روابط ایران با روسیه و چین

همکاری ایران، روسیه و چین نه تنها در حوزه روابط دوجانبه پیشرفت فراوانی کرده است بلکه امروز به مرحله همکاری‌های جمعی رسیده است. یکی از مهم‌ترین مظاهر این همکاری مانور مشترکی بین سه کشور است که قرار است در اقیانوس هند برگزار شود.

از آنجا که مهم‌ترین معابر دریایی چین در کنترل کشور‌های غربی قرار دارد، چین تمرکز خود را روی اقیانوس هند قرار داده است. از همین رو مانور‌های نظامی جدی بین امریکا و برخی کشور‌های آسیایی برگزار شده است. با توجه به اینکه ایران برنامه جدی‌ای برای حضور در اقیانوس هند به عنوان بخشی از راهبرد حفظ امنیت ملی خود دارد، این مانور سه‌گانه پیامی جدی در خصوص ابتکار دو طرف برای ایستادگی در مقابل طرف غربی است. طبیعی است که روسیه هم علاقه فراوانی برای همکاری با ایران و چین در این حوزه دارد کما اینکه در مانور سه کشور در دریای عمان نیز حضور پیدا کرد.

مقابله با سلطه مالی امریکا

نکته دیگر درباره همکاری سه کشور تلاش برای گسترش روابط اقتصادی برای مقابله با سلطه مالی و اقتصادی امریکاست. هم اکنون چین مهم‌ترین وارد‌کننده انرژی در دنیا محسوب می‌شود و توافق‌های مهمی بین روسیه و چین برای مبادلات انرژی وجود دارد. متأسفانه از آنجا که مهم‌ترین اولویت ایران تأکید بر خام‌فروشی به خصوص در بازار‌های کشور‌های غربی بوده، عمده تلاش در راستای امضای قرارداد با کشور‌های غربی بوده و نگاه راهبردی به شرق مورد غفلت قرار گرفته است.

طبیعی است که در صورتی که ایران بتواند وارد همکاری‌های انرژی و اقتصادی جدی با دو کشور چین و روسیه شود بسیاری از آسیب‌های تحریم کاهش پیدا می‌کند.

برای نمونه کافیست بدانید که چین روزانه نزدیک به ۲ میلیون بشکه نفت از روسیه وارد می‌کند که تقریباً به اندازه صادرات ایران قبل از وضع شدن مجدد تحریم‌هاست. بسیاری از روشنفکران و تحلیلگران خارجی بر این نکته تأکید می‌کنند که قرن ۲۱ قرن آسیاست و بهره‌برداری از این فرصت می‌تواند زمینه‌ساز حل بسیاری از مشکلات اقتصادی ایران در عرصه سیاست خارجی شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار