سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: باید خیلی مرد باشی و غیرت در وجودت باشد که با وجود زخمها و مجروحیتهای جنگ تحمیلی، دوباره رخت رزم به تن کنی و وارد میدان شوی. پیشکسوتان دفاع مقدس را باید در زمره بزرگترین و غیورترین مردان تاریخ ایران نوشت. آنها که نمیدانستند خستگی، درد و ترس چیست و عمرشان را در راه دفاع از وطن وقف کردند. گویی آنها به دنیا آمده بودند تا وجودشان امنیت به بار آورد و مانعی در برابر دشمنان باشند.
جانبازی در جنگ تحمیلی
شهید مصطفی تاشموسی اولین شهید مدافع حرم شهرستان رامسر است که در بهمن ۱۳۹۴ به فیض شهادت نائل آمد. روزی که تصمیم گرفت به عنوان رزمنده مدافع حرم پا به سوریه بگذارد، ترکشهای عملیات کربلای ۱۰ هنوز در دست و پاهایش بود.
زندگی مصطفی از همان دوران نوجوانی با جهاد، کار و تلاش معنا پیدا کرده بود. هنوز به سن تکلیف نرسیده بود که عازم جبهه شد و نزدیک به ۵۰ ماه سابقه حضور در جبهه را داشت.
دورههای آموزشی تخصصی ش. م. ر و بی. ام. پی را با معدل و کیفیت عالی گذراند و در این امر خبره بود.
زمانی که جنگ در سوریه شروع و تهدید تروریستها مبنی بر حمله به حرم اهلبیت (ع) جدی شد، دیگر آرام و قرار از مصطفی رفت. او نمیتوانست بنشیند و شاهد خرابی و هتک حرمت تروریستهای تکفیری و داعشیها به حریم آلالله باشد.
شهید تاشموسی که عمری را در جهاد و رزمندگی گذرانده بود، آدم نشستن و کاری نکردن نبود. وجودش مملو از غیرت و مردانگی بود و نمیتوانست نسبت به اتفاقات پیرامونش بیتفاوت باشد.
اعزام به سوریه
شهید تاشموسی از رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا بود که در بهمن ۱۳۹۴ تصمیم گرفت به صورت داوطلبانه، برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) و مبارزه با نیروهای تکفیری به سوریه برود.
شهید با پافشاری، سماجت و پیگیریهای فراوان و توسل به اهل بیت (ع) از قرارگاه قدس تهران به سوی جنوب استان حلب سوریه اعزام شد.
در آن زمان شهر حلب وضعیت خوبی نداشت و تروریستها تا حدودی کنترل شهر را در دست داشتند.
باید جلوی پیشروی و نفوذ تروریستهای مسلح گرفته میشد تا به سمت دیگر شهرهای سوریه حرکت نکنند.
آنها که مصطفی را از زمان جنگ میشناختند از عشق و علاقه او به شهادت آگاه بودند. میدانستند او همچون دوستان شهیدش شوق پرواز دارد و آدم ماندن روی زمین نیست.
شهید تاشموسی به این استان اعزام شد و خیلی زود پس از گذشت ۱۴ روز از زمان اعزامش، در مبارزه با تروریستهای داعشی به شهادت رسید.
شهید تاشموسی در سحرگاه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ در ساعت ۸:۳۰ صبح به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به آرزو و هدف دیرینه خود رسید.
شهید تاشموسی از همان دورانی که در هشت سال دفاع مقدس حضور داشت به دنبال شهادت بود و انگار قسمتش این بود که بماند و در دفاع از حرم آلالله به شهادت برسد.
پیکری که برنگشت
پیکر شهید جاویدالاثر تاشموسی به دست تروریستهای تکفیری میافتد و پس از گذشت سالها هنوز پیکر مطهر این شهید به خانه برنگشته و خانواده چشمانتظار بازگشت پیکر عزیزشان هستند.
در روزهایی که بحث مبادله پیکر شهید مطرح بود، خانواده شهید با قاطعیت گفتند هرگز چنین کاری را نخواهند کرد و هیچوقت با تروریستها مبادلهای انجام نخواهند داد.
شهر حلب در نهایت با مقاومت رزمندگان مدافع حرم آزاد شد و زمانی که خبر این آزادی در تمام دنیا پیچید، پسر شهید در فضای مجازی نوشت: «در بهار آزادی جای شهدا خالی، در بهار آزادی جای پدرم خالی...»
شهید مدافع حرم تاشموسی در وصیتنامهاش حضور در سپاه پاسداران را بهترین دوران زندگیاش میداند و چنین مینویسد: «خداوند را شاکرم و خوشحالم که مرگم را اینگونه رقم زد و تنها خواسته من این بود و از خانوادهام میخواهم که نگران و ناراحت نباشند، زیرا میدانم اینگونه برایم بهتر است و خوشحالترم... طی سالها زندگی، بهترین دوران را در سپاه داشتم و بهترین دوستان را در سپاه انتخاب کردم و بهترین آدمها در روی زمین پاسداران میباشند و امیدوارم در جمع شهدای پاسداران قرار بگیرم. افتخار میکنم که سربازی کوچک برای حرمین خانم حضرت زینب (س) و خانم حضرت رقیه (س) اگر قبول کنند باشم و از هیچکس دلخوری ندارم.»