هر کس که با خودروی شخصی در خیابان یا کوچههای تهران رانندگی کند به سادگی از خرابی وضعیت آسفالتها با خبر میشود. وضعیت در برخی معابر آن قدر وخیم است که انگار آدم را در حالت ویبره قرار داده باشند، با این حال مسئولان شهری عین خیالشان هم نیست که هر روز وسایل نقلیه زیادی به علت افتادن در چاله و چولههایی که گاه وضع خطرناکی دارند دچار خسارت میشوند.
پلیس در چند روز گذشته گزارشهایی درباره وخامت آسفالت برخی معابر از جمله بزرگراه بابایی اعلام کرده که وسایل نقلیه با سرعت زیاد داخل این چالهها میافتند و کنترل وسیله نقلیه از دست راننده خارج شده و باقی ماجرا. از سوی دیگر بارش باران در بسیاری از معابر سبب پر شدن این چالهها شده و منجر به ایجاد حادثه برای رهگذران و وسایل نقلیه میشود.
روی سخن در این باره متوجه شهردار و اعضای شورای شهر مستقر است که زمانی که هنوز به مناصب خود تکیه نزده بودند مدام از آسمان و ریسمان شهر گلایه داشتند، اما از زمان تصدیگریشان از جمله حالا که مجالشان رو به افول نهاده همه چیز را به امان خدا رها کردهاند که اگر وسایل نقلیه یا رهگذران به داخل چالهها افتادند و خسارت دیدند و سرنشینانشان راهی بیمارستان شدند به درک که اگر غیر از این بود همتی برای رفع این همه خرابیها که هر روز انباشتشان بیشتر میشود صورت گرفتهبود. موضوع دیگر اظهار نظرهای مطرح شده از سوی پلیس است که اعلام شدهبود در صورت بروز چنین حوادثی دستگاههایی که در ایجاد حادثه نقش داشتهاند به دستگاه قضایی معرفی میشوند و این دستگاهها باید پاسخگوی کوتاهی خودشان باشند که امیدواریم پلیس به جای تعامل با شهرداری به وظیفه قانونیاش عمل کند.
هر روز بر دامنه خسارتهایی که به واسطه این خرابیها به مردم وارد میشود افزوده میشود و مشخص نیست که تا چه زمانی میتواند ادامه داشته باشد؛ شاید اگر خودروی مسئولی به داخل این چالهها بیفتد و واژگون شود، بشود زودتر نسبت به رفع خطر آن امیدوار بود تا اینکه بخواهد از مسیر قانونیاش رفع خطر شود.