کد خبر: 1039977
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۸:۳۴
نگاهی به مجموعه داستان «نغمه هور»
رامین جهان‌پور
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: مجموعه داستان «نغمه هور» نوشته فاطمه باقریان از ۱۷داستان کوتاه خوش‌خوان با درونمایه جنگ ایران و عراق تشکیل شده است. نویسنده از زاویه دید‌های متنوعی استفاده کرده است. داستان‌ها هم به صورت اول شخص روایت می‌شوند، هم به شیوه دانای کل. اما این داستان‌ها چند تا مشکل کوچک دارند که اگر نویسنده آن‌ها را مراعات می‌کرد به ماندگاری آن‌ها می‌افزود. گاهی نویسنده‌های ما داستان‌های زیبایی می‌نویسند و انصافاً سوژه‌های خوبی را برای نوشتن انتخاب می‌کنند و حتی ساختار داستانشان هم محکم است، اما متأسفانه قواعد و تاکتیک‌های نگارش در داستان‌نویسی را رعایت نمی‌کنند. این موضوع دو حالت دارد؛ یا از این مقوله کلاً بی‌خبرند یا در چاپ داستانشان شتاب‌زده عمل می‌کنند و قبل از اینکه قصه را به یک نویسنده حرفه‌ای و باتجربه برای خواندن بدهند و نکته و نظراتش را جویا شوند، آن را به چاپ می‌سپارند. در داستان اول قصه (صدای سفر) که راوی آن زنی به اسم ساراست دو شخصیت وجود دارد؛ یکی سارا و دیگری همسرش رضا. در سراسر داستان مونولوگ‌های سارا را می‌بینیم. در اینجا از پیرنگ و محتوای داستان نمی‌خواهم صحبت کنم، اما این داستان کوتاه نثر و پرداختی نامنسجم دارد. این همان مشکلی است که خیلی از نویسندگان نوپا راحت از کنارش می‌گذرند. نویسنده این داستان کوتاه تکلیفش را با مخاطب روشن نکرده که می‌خواهد داستانش را به زبان محاوره و شکسته بنویسد یا کتابی. وقتی این دو زبان باهم ادغام می‌شود، نثر از حالت یکدستش خارج می‌شود. در قسمتی از داستان صدای سفر این گونه می‌خوانیم: «هیاهوی گنگی در اطرافم پابرجاست...» در ادامه این طور می‌خوانیم: «دلم می‌خواد چرخی بزنم و دلیل این همه هیاهو رو ببینم!» به همین راحتی نویسنده در یک پاراگراف از دو سبک نوشتاری استفاده کرده است؛ کتابی و محاوره. این تغییر روایت در داستان‌های دیگر مجموعه هم به چشم می‌خورد. در داستان دوم کتاب یعنی «شب، مهتاب، پرواز سرخ» هم این اتفاق افتاده است: «گوش‌هایش را تیز کرده. [کرد]تا با هر صدای کوچکی واکنش نشان دهد. خدا کند که کسی این طرف نیاید، وگرنه تمام کارهایش نقش برآب می‌شد!». در این پاراگراف ما هم دخالت نویسنده را می‌بینیم و هم به هم‌ریختگی و نامفهمومی جمله را. نویسنده جمله «خداکند که کسی این طرف نیاید» را باید از ذهن و فکر کاوه می‌گفت نه از زبان خودش. یکی دیگر از ایرادات قصه، استفاده بی‌مورد از نقطه‌چین در لابه‌لای جملات و کلمات است: «.. عصبانیت چند دقیقه پیشش را فراموش کرد... دستی به پیشانی خاک‌آلود او کشید... صدای زمزمه‌های کوتاهی را شنید...» این مورد را تقریباً در تمام داستان‌های کتاب می‌بینیم. علامت «نقطه چین» بیشتر در دیالوگ و مونولوگ‌های شخصیت‌های داستان کاربرد دارد نه در نثر نویسنده، آن هم به کرات. اما از واقعیت که نگذریم این مجموعه داستان حسن‌هایی هم دارد، یکی اینکه داستان‌های کوتاه کتاب واقعاً داستان کوتاه هستند نه خیلی کم که بشود به آن‌ها داستانک گفت و نه خیلی بلندتر از حد استاندارد که نتوان نام داستان کوتاه را بر آن‌ها گذاشت. این نکته‌ای است که خیلی از کوتاه‌نویس‌ها رعایتش نمی‌کنند. با ابهامی که نویسنده به بطن همه داستان‌هایش داده تا قصه‌ها را از حالت آشکار خارج کند، سبب می‌شود تا مخاطب به پاراگراف آخر داستان نرسد و نتواند پایان آن را تشخیص بدهد. موضوع بعدی طراحی زیبای جلد کتاب است که با متن آن کاملاً همخوانی دارد. «نغمه هور» در ۷۵ صفحه توسط انتشارات عطران در سال۱۳۹۹ منتشر شده است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار