کد خبر: 1040637
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۳:۱۳
نگاهی به رمان لاگجری نوشته رضا استادی
لاگجری پس از کتاب‌های هیچ وقت نامزد نبودیم، بدون تو غیرممکن بود، خونه خالی و حمام تُرکی پنجمین اثر داستانی رضا استادی است که به بازار نشر عرضه شده است.

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: حاصل دو دهه فعالیت این نویسنده و روزنامه‌نگار در حوزه ادبیات داستانی صرفاً همین پنج کتاب است؛ یعنی به طور متوسط هر پنج سال یک کتاب. مشاهده کتاب‌ها نیز حاکی از این است که استادی زمان زیادی را صرف نگارش آثارش می‌کند. مشخصاً کتاب لاگجری در فاصله زمانی اسفند ۹۴ تا بهمن ۹۸ نوشته شده که این مسئله حاکی از عدم تمایل نویسنده به تولید داستان به شیوه «سری دوزی» است. کتاب‌های استادی حدفاصل میان فضای عامه‌پسند و داستان‌های جدی را پر می‌کنند. برای مخاطب دوستدار آثار عامه‌پسند کتاب‌های این نویسنده جذاب و نفس‌گیر است و برای مخاطب آثار جدی نیز لایه‌هایی پنهان و کشف نشده است.


لاگجری که به تازگی منتشر شده، در ظاهر ماجرا قصه زن و شوهر جوانی است که به طبقه مرفه و ثروتمند جامعه تعلق دارند. مزدک و مهفام زن و شوهری جذاب و دوست‌داشتنی هستند که البته ثروت و موقعیت ممتاز اقتصادی آن‌ها نه از ارث پدری ناشی شده است و نه بلیت بخت‌آزمایی برده‌اند. آن‌ها تمامی ثروت خود را از راه مشروع و قانونی با فعالیت در شرکت‌های اقتصادی به دست آورده‌اند. هر دو تحصیلکرده هستند، زبان می‌دانند و به سختی کار می‌کنند، اما وقتی مخاطب با این شخصیت‌ها همراه شده و وارد فضای کاری آن‌ها می‌شود، با لایه‌ای هولناک از اقتصاد مواجه می‌گردد. اقتصادی که در آن موفقیت و پیشرفت نه بر‌اساس توانایی و دانش، بلکه بر پایه زد و بند‌هایی شکل می‌گیرد که صرفاً افراد محدودی می‌توانند به آن نفوذ کنند و عملاَ در تار و پود این تلاش‌های به ظاهر سالم، اما در اصل ناسالم، انسان‌های شریف متعددی از بین می‌روند.


نویسنده کتاب کل داستان خود را در دو روز روایت می‌کند. این دو روز به نوعی چکیده زندگی این زوج جوان است. داستان بر زندگی این دو شخصیت استوار است و البته چند شخصیت فرعی نیز در کنار آن‌ها حضور دارند که مکمل شخصیت‌های اصلی هستند و به خوبی در تار و پود قصه تنیده شده‌اند. استادی که تجربه فعالیت در حوزه نقد و روزنامه‌نگاری سینمایی را دارد، این ۴۸ ساعت از زندگی زوج جوان را ساعت به ساعت روایت می‌کند؛ روایتی که بیشتر پهلو به پهلوی فیلم‌های سینمایی می‌زند. البته در این ۴۸ ساعت نفسگیر خبری از ملال و زندگی روزمره و عادی نیست و حتی در ساعت‌های پایانی روز هم قصه جریان دارد و بین تهران و آنکارا در رفت و آمد است و در هر سطر، پازلی از زندگی این زوج تکمیل می‌شود تا اینکه در نهایت در تصویری بزرگ و به اصطلاح بیگ پیکچر، نمایشی هولناک از سقوط اخلاقی این زوج جوان را که در دام مفسدین اقتصادی افتاده‌اند، به نمایش می‌گذارد. این رمان از سوی نشر سخن به بازار عرضه شده است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار