کد خبر: 1040832
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۳:۵۹
از تلفن معنی‌دار به نتانیاهو تا رویکرد مبهم مقابل ریاض و برجام
به نظر می‌رسد نحوه عمل دستگاه دیپلماسی بایدن در مورد خاورمیانه بیشتر حاکی از نوعی سردرگمی است، تا آن حد که باعث شده این تصور به وجود بیاید که خاورمیانه بایدن بیش از حد شلوغ شده است. این شلوغی را دست‌کم از سه جهت می‌توان دید؛ سیاست بایدن نسبت به اسرائیل و شخص نخست‌وزیر آن بنیامین نتانیاهو، اعلام بازسازی روابط امریکا با عربستان و مسئله بازگشت امریکا به برجام و احیای این توافق بین‌المللی. بایدن اوضاع را در هر سه مورد شلوغ‌تر از قبل کرده و معلوم نیست که او بعد از این چگونه خواهد توانست برنامه شفاف و روشنی در مورد خاورمیانه به اجرا درآورد.
سیدنعمت‌الله عبدالرحیم‌زاده

سرویس بین الملل جوان آنلاین: حدود یک ماه و نیم از ریاست جمهوری جو بایدن گذشته و انتظار می‌رفت خاورمیانه همانند دیگر رؤسای جمهور امریکا پر‌دردسر‌ترین عرصه در سیاست خارجی او باشد. با این وجود، اقدامات دستگاه دیپلماسی او طی این مدت نشان داد که مسئله خاورمیانه در سیاست خارجه دولت بایدن چیزی بسیار بیشتر از دردسر رؤسای جمهور پیشین است. در واقع، به نظر می‌رسد نحوه عمل دستگاه دیپلماسی بایدن در مورد خاورمیانه بیشتر حاکی از نوعی سردرگمی است، تا آن حد که باعث شده این تصور به وجود بیاید که خاورمیانه بایدن بیش از حد شلوغ شده است. این شلوغی را دست‌کم از سه جهت می‌توان دید؛ سیاست بایدن نسبت به اسرائیل و شخص نخست‌وزیر آن بنیامین نتانیاهو، اعلام بازسازی روابط امریکا با عربستان و مسئله بازگشت امریکا به برجام و احیای این توافق بین‌المللی. بایدن اوضاع را در هر سه مورد شلوغ‌تر از قبل کرده و معلوم نیست که او بعد از این چگونه خواهد توانست برنامه شفاف و روشنی در مورد خاورمیانه به اجرا درآورد.


تماس تلفنی معنادار


رئیس‌جمهور تازه‌وارد به کاخ سفید بنا بر سنت دیرین تلفن را برداشته و در روز‌های نخست کاری‌اش شروع می‌کند به تماس گرفتن با رهبران دیگر کشورها. این سنت می‌تواند نشانه احترامی باشد که او برای دیگران قائل است، اما نشانه‌ای از اولویت‌های سیاست خارجی‌اش نیز است. سه کشور همسایه امریکا اولین کشور‌هایی هستند که رئیس‌جمهور جدید با رهبران آن‌ها تماس تلفنی دارد و بعد نوبت به بریتانیا و فرانسه به‌عنوان متحدین سنتی امریکا در شورای امنیت می‌رسد. نوبت بعد بنا بر سنت متعلق به اسرائیل است که همواره به عنوان متحد استراتژیک امریکا شناخته می‌شود، اما این‌بار وضعیت به‌طور کامل تغییر کرد. یک ماه طول کشید تا بایدن حاضر بشود با نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو تماس تلفنی داشته باشد. این تأخیر با توجه به رویه رؤسای جمهور پیشین شک و تردید‌هایی را نسبت به نحوه تعامل بایدن با نتانیاهو به وجود آورد، زیرا ترامپ دو روز بعد از مراسم تحلیف، باراک اوباما یک روز، بوش پسر یک هفته و کلینتون سه روز بعد از مراسم تحلیف خود با نخست‌وزیر اسرائیل که عمدتاً همین نتانیاهو بود، تماس گرفتند. بایدن بر خلاف این سنت و حتی بعد از تماس تلفنی با رئیس‌جمهور چین و روسیه بود که حاضر شد با نتانیاهو تماس بگیرد. قبل از هر چیز این تأخیر معنادار با توجه به حمایت پرشور نتانیاهو از دونالد ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی و به‌خصوص حملات تندش به باراک اوباما قابل‌انتظار بود. در واقع، می‌توان گفت که نتانیاهو تاوان اشتباه محاسباتی‌اش را پرداخت، اما تأخیر بایدن در تماس تلفنی با او را نباید در حد یک انتقام‌جویی شخصی تفسیر کرد. در واقع، بایدن با این کار دستور کامل و مفصلش از مخالفت با سیاست نتانیاهو برای الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری، الحاق بلندی‌های جولان و شهرک‌سازی‌ها را به او گوشزد کرد و مهم‌تر از همه اینکه می‌خواست به او یادآوری کند که دولتش به دنبال راه‌حل دو دولت است، راه‌حلی که در دوران ترامپ به کلی فراموش شده بود. پس تأخیر معنادار بایدن برای نتانیاهو پیامی برای یک دوره کاری سخت با رئیس‌جمهور امریکا بود.


مشکل عربستان


تأخیر در تماس تلفنی بایدن با ملک سلمان بن‌عبدالعزیز پادشاه عربستان چندان غیرعادی نیست، اما تماس با ملک سلمان یک هفته بعد از تماس با نتانیاهو بود و باید گفت که این نیز همانند آن یکی تأخیری با‌معنا بود. حقیقت این است که دستگاه دیپلماسی امریکا حتی قبل از این تماس، معنای آن را برای حکام سعودی گوشزد کردند. سخنگوی کاخ سفید جن ساکی نزدیک به دو هفته قبل از این تماس از بازنگری در روابط امریکا با عربستان گفته بود و وزیر خارجه آنتونی بلینکن هم بر این موضوع تأکید داشت. دولت بایدن تاکنون یکسری اقدامات مقدماتی را برای این بازنگری انجام داده است. وزارت خزانه‌داری امریکا در ۲۵ ژانویه مجوز معاملات تجاری و مالی در منطقه تحت تسلط حوثی‌های یمن را صادر کرد و بایدن در سخنرانی ۴ فوریه به صراحت اعلام کرد که جنگ یمن باید متوقف شود. کاخ سفید همان روز دستور «منع موقت» فروش سلاح‌هایی را صادر کرد که ترامپ فروش آن‌ها را به نفع عربستان و امارات امضاء کرده بود و در نهایت، دولت بایدن حوثی‌ها را در روز بعد از فهرست «سازمان‌های تروریستی» خارج کرد. تمامی این اقدامات به معنای پایان دوران خوش ترامپ برای حکام سعودی بود، اما انتشار خلاصه‌ای از گزارش محرمانه اداره اطلاعات ملی امریکا در مورد قتل جمال خاشقچی طعم آن دوران را به کام سعودی‌ها تلخ کرده است. اصل این گزارش در ۲۰۱۸ و از سوی جامعه اطلاعاتی امریکا تهیه شده بود، اما دولت ترامپ حتی حاضر به انتشار خلاصه‌ای از آن نبود تا اینکه دولت بایدن روز جمعه ۲۷ فوریه ۲۰۲۱ دست به این کار زد. نکته مهم تأیید دخالت ولیعهد سعودی محمد بن‌سلمان در قتل خاشقچی است که این گزارش به آن تصریح کرده و سند رسمی دولتی مؤید این امر است. هر چند که علی‌الغلاف در روزنامه الاخبار لبنان معتقد است این کار دولت بایدن بیشتر به منظور تحقیر بن‌سلمان است و نه مجازات او، اما باید گفت که هنوز قضاوت در مورد پیامد‌های انتشار این گزارش زود است و باید دید که بازبینی کاخ سفید در روابطش با آل‌سعود به کجا خواهد رسید.


برجام مشکل‌تر از گذشته


ابهام و تردید‌ها در مورد سیاست بایدن نسبت به رژیم‌صهیونیستی، آینده مذاکرات و بازسازی روابط با آل‌سعود کمتر از ابهام و تردید‌ها در مورد برنامه او برای توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ مشهور به برجام نیست. با وجود اینکه بایدن، بلینکن و مشاور امنیت ملی امریکا جیک سالیوان، به صراحت تمام از قصد دولت جدید برای بازگرداندن امریکا به برجام گفته‌اند، اما در این خصوص نه‌تن‌ها نقشه راه مشخص و معینی ارائه نداده‌اند، بلکه اظهارات آن‌ها گنگ، مبهم و حتی متناقض بوده؛ چراکه بلینکن می‌گوید بازگشت به برجام «راه طولانی خواهد بود»، اما سالیوان می‌گوید که نباید وقت را تلف کنیم و اجتناب از بحران هسته‌ای «اولویت اصلی» است. با وجود اینکه امریکا با خروج از برجام مسئول وضعیت به وجود آمده است و این کشور است که باید با جبران گذشته راه احیای برجام را هموار کند، اما روشن است که دولت بایدن حاضر به پذیرفتن مسئولیت خود نیست و حتی با تداوم تحریم‌های دولت قبل می‌خواهد به فشار‌های امریکا بر ایران ادامه بدهد. به عبارت دیگر، تفاوت دولت بایدن با ترامپ در مورد برجام تفاوت بین ابهام و شفافیت است، زیرا ترامپ دست‌کم با شفافیت می‌گفت که برجام تمام شده و هر چند که بایدن می‌گوید قصد بازگشت به برجام را دارد، همان سیاست و روش دولت ترامپ را ادامه می‌دهد. به عبارت دیگر، بایدن سعی دارد تا از بدنامی ترامپ در خصوص برجام فاصله بگیرد، اما درست همان رفتار ترامپ را در پیش گرفته و تفاوتش با او تنها در نحوه حرف زدن است و نه عمل. این نوع رفتار بایدن باعث شده تا خوش‌بینی اولیه از بازگشت امریکا به برجام و احیای آن کم‌کم رنگ ببازد. این خوش‌بینی تا حدی بود که رئیس‌جمهور فرانسه امانوئل مکرون پیشنهاد میانجی‌گری بین ایران و امریکا را داد و مدعی شد که او در این کار نقش «واسطه‌ای صادق و بی‌طرف» را بازی خواهد کرد، اما زود پا پس کشید، زیرا با نحوه عمل کاخ سفید جایی برای میانجی‌گری باقی نمانده است. حالا وضعیت برجام با کمرنگ شدن خوش‌بینی‌ها نسبت به بازگشت امریکا به آن مبهم‌تر از قبل شده و باید گفت که برجام چنان غرق در سیاست خاورمیانه‌ای شلوغ کاخ سفید شده که بعید است بتوان آن را به راحتی نجات داد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار