کد خبر: 1043325
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۲:۴۶
حملات موشکی و پهپادی دولت نجات ملی به عمق خاک عربستان نشان داده که اهداف استراتژیک این کشور نظیر پالایشگاه‌ها، بنادر و پایگاه‌های نظامی دیگر امنیت سال‌های گذشته را ندارند و عربستان نمی‌تواند بدون توجه به هزینه‌های این حملات به تجاوز نظامی خود در یمن ادامه دهد
سیدنعمت‌الله عبدالرحیم‌زاده

سرویس بین الملل جوان آنلاین: خبر‌هایی در روز‌های اخیر منتشر شده در این مورد که تلاش‌هایی برای برقراری آتش‌بس در یمن طی یک ماه آینده انجام می‌شود. روزنامه فرامنطقه‌ای القدس العربی به نقل از یک منبع یمنی گفته است که رایزنی‌هایی برای برقرار شدن این آتش‌بس در حال اجراست تا اینکه با انجام آن طی یک ماه آینده، مذاکرات سیاسی فراگیر برای پایان جنگ از سر گرفته شود، اما دولت نجات ملی مستقر در صنعا پیش‌شرط‌هایی مطرح کرده که از جمله آن‌ها جدا کردن پرونده انسانی از پرونده نظامی است تا اینکه بازگشایی بندر الحدیده و فرودگاه صنعا، لغو محاصره و توقف عملیات ائتلاف عربی قبل از آتش‌بس انجام شود.

به نظر می‌رسد که دولت عمان به عنوان میانجی اصلی مذاکرات نیز نسبت به برقراری آتش‌بس خوشبین است؛ چراکه خبرگزاری رسمی این کشور با صدور بیانیه‌ای در این مورد ابراز امیدواری کرده و دولت عمان در بیانیه خود خبر از به نتیجه رسیدن مذاکرات در آینده‌ای نزدیک داده است. ابراز خوش‌بینی دولت عمان حکایت از دست برتر دولت صنعا و پذیرش پیش‌شرط‌هایش دارد؛ چراکه سعودی‌ها و دولت مورد حمایتشان قبول کرده‌اند این یمن همان یمنی نیست که شش سال قبل به آن حمله کردند.


تغییر موازنه


اولین و مهم‌ترین نکته‌ای که در خصوص مذاکرات فعلی و احتمال برقراری آتش‌بس باید در نظر داشت، این است که نه این مذاکرات نخستین مذاکرات و نه آتش‌بس احتمالی نخستین آتش‌بسی است که از زمان شروع تجاوز نظامی ائتلاف عربی به رهبری سعودی‌ها به یمن انجام شده است. سابقه مذاکره و آتش‌بس به حدود هفت ماه بعد از شروع تجاوز نظامی سعودی‌ها به یمن بازمی‌گردد که مذاکراتی در اواخر دسامبر ۲۰۱۵ به میانجی‌گری نماینده وقت سازمان ملل در امور یمن اسماعیل ولد الشیخ و در ژنو سوئیس انجام شد، اما نه آن مذاکرات و نه مذاکرات بعدی منجر به آتش‌بس پایدار در یمن شد تا مجالی برای از سرگیری جدی فرایند سیاسی فراهم شود. در واقع، سعودی‌ها در آن موقع و همچنین در مراحل بعد چنان به موفقیت نظامی خود در یمن اعتماد داشتند که فقط برای حفظ ظاهر به نمایندگان دولت هادی اجاز رفتن به ژنو و انجام مذاکرات را می‌دادند، اما در واقع امر به چیزی کمتر از تصرف صنعا، خلع سلاح نیرو‌های دولت نجات ملی یمن و بازگرداندن دولت دست نشانده خود به صنعا رضایت نمی‌دادند. شش سال مقاومت نیرو‌های یمنی به خوبی نشان داده که این اهداف سعودی‌ها دست نیافتنی است و نه تنها حتی به این اهداف نزدیک نیز نشده‌اند بلکه اختلاف در جبهه داخلی خود به خصوص از سوی جدایی‌طلبان جنوبی باعث شده تا وضعیت میدانی حتی در مناطق تحت تصرف نیرو‌های مورد حمایت‌شان نیز متزلزل بشود. از سوی دیگر، تحولات چند سال اخیر در عرصه میدانی و توانایی نیرو‌های یمنی برای حمله به اهداف استراتژیک سعودی در عمق خاک سعودی‌ها باعث شده تا موازنه قدرت در جنگ یمن به هیچ وجه مشابه شش سال قبل و زمان آن دور از مذاکرات نباشد.


تغییر در عرصه بین‌المللی


یکی از واقعیت‌های جنگ یمن طی شش سال گذشته، مربوط به خارج از واقعیت‌های میدانی جنگ و حمایتی می‌شد که از سعودی‌ها و ائتلاف تحت رهبری آن از سوی قدرت‌های غربی و به خصوص امریکا می‌شد. در واقع این حمایت بود که باعث شد تا شورای امنیت سازمان ملل به دلیل فشار امریکا نه تنها مانع جنگ‌افروزی سعودی‌ها نشد بلکه چند روز بعد از تجاوز نظامی سعودی‌ها با یمن با تصویب قطعنامه ۲۲۶۱ مجوزی به سعودی‌ها داد تا یمن را تحت محاصره کامل هوایی، زمینی و دریایی دربیاورد و بزرگ‌ترین بحران انسانی هزاره اخیر را رقم بزند. در واقع، شورای امنیت با صدور این قطعنامه عامل مستقیم قحطی و مرگ و میر هزاران کودک یمنی شد؛ چراکه حامیان غربی سعودی‌ها تصور این را داشتند که کار یمن و دولت صنعا با این محاصره یکسره خواهد شد. چیزی که نه اعضای شورای امنیت و نه سعودی‌ها تصورش را نمی‌کردند، مقاومت و پایداری یمنی‌ها بود، زیرا با وجود تمام مصائب ناشی از این محاصره، یمن باز حاضر به تسلیم نشد و نیرو‌های یمنی توانستند با حفظ موقعیت خود، اوضاع را در درازمدت تغییر دهند. در واقع، بیانیه شورای امنیت در ۱۹ مارس گذشته نشان می‌دهد که این شورا رویکردی متفاوت از قطعنامه ۲۲۱۶ در پیش گرفته است. هرچند که این شورا هنوز جنایات سعودی‌ها را در یمن نادیده می‌گیرد و حرفی از نقض توافق‌الحدیده از سوی سعودی‌ها نمی‌زند، اما رویکردش دیگر همانند قطعنامه ۲۲۱۶ به طور کامل در جهت محاصره و جنگ نیست و با تعدیل در این رویکرد، حالا از لزوم مذاکره و ورود کشتی‌های حامل کمک‌های بشردوستانه و سوخت به بندر حدیده می‌گوید.


آزمون بایدن


بیانیه شورای امنیت قبل از هر چیز گویای تغییر در نگاه حامیان سعودی‌ها و به خصوص دولت امریکا است. سعودی‌ها طی این شش سال و به خصوص چهار سال از ریاست جمهوری دونالد ترامپ برخوردار از حمایت بی‌قید و شرط تسلیحاتی، اطلاعاتی و لجستیکی امریکا در جنگ یمن بودند، اما آمدن بایدن به کاخ سفید اوضاع را برای آن‌ها تغییر داد. هرچند که دموکرات‌ها در زمان دولت باراک اوباما عامل اصلی این جنگ بودند و ریاض با اتکا به حمایت آن دولت تجاوز نظامی خود را به یمن شروع کرد، اما به دلیل مخالفت همه‌جانبه آن‌ها با ترامپ و سیاست‌های دولتش، موضع خود را در مورد جنگ یمن به طور کلی تغییر دادند و حتی دو بار در کنگره تلاش کردند تا مانع حمایت تسلیحاتی امریکا از سعودی‌ها بشوند. دولت بایدن از این جهت خود را موظف به ادامه این سیاست می‌داند و به همین جهت بود که بایدن در ابتدای ریاست جمهوری خود اعلام کرد: «جنگ یمن باید متوقف شود و ما همه حمایت‌های خود را از عملیات‌های تهاجمی در آنجا متوقف می‌کنیم.» تصمیم بایدن به قطع حمایت از سعودی‌ها در جنگ یمن نخستین گام در آزمون او در قبال جنگ یمن است، اما باید توجه داشت که مراحل واقعی آزمون او و دولتش بعد از این است. نکته مهم در این آزمون رفع محاصره یمن به عنوان عامل اصلی بحران انسانی است و اینکه مسئله محاصره و رنج مردم یمن به عنوان اهرم فشار علیه دولت نجات ملی یمن به کار گرفته نشود. به عبارت دیگر، بایدن در صورتی می‌تواند در این آزمون اقدام مثبتی انجام دهد که سیاست امریکا را به طور کلی تغییر داده و اجازه ندهد تا محاصره و رنج مردم یمن گروگان سعودی‌ها برای امتیازگیری از دولت نجات ملی یمن باشد. این اشتباهی بود که امریکا و شورای امنیت با قطعنامه ۲۲۱۶ مرتکب آن شد و حالا زمان جبران آن است.


موقعیت دولت یمن


در این میان، نباید فراموش کرد که موقعیت دولت یمن نسبت به گذشته موقعیتی متفاوت در آتش‌بس و مذاکرات دارد و همین موقعیت باعث می‌شود تا بتواند به صورت جدی‌تر از موضع قدرت حرف بزند. قبل از هر چیز، نیرو‌های دولت نجات ملی با پیشروی در استان مارب توانسته‌اند وضعیت میدانی را به طور کامل به نفع خود تغییر دهند. باید توجه داشت که استان مارب به لحاظ جغرافیایی گلوگاه تردد کالا از شمال به جنوب و شرق به غرب یمن است. گذشته از اینکه برخورداری از صنایع قابل توجه نفت و گاز و رونق کشاورزی و سد مارب و شبکه آبیاری، آن را مبدل به قطب اقتصادی یمن کرده است. علاوه بر این، پیشروی دولت نجات ملی صنعا در استان مارب به معنای تسلط آن بر بیش از ۹۰ درصد از سرزمین و جمعیت یمن شمالی است. از سوی دیگر، حملات موشکی و پهپادی دولت نجات ملی به عمق خاک عربستان نشان داده که اهداف استراتژیک این کشور نظیر پالایشگاه‌ها، بنادر و پایگاه‌های نظامی دیگر امنیت سال‌های گذشته را ندارند و عربستان نمی‌تواند بدون توجه به هزینه‌های این حملات به تجاوز نظامی خود در یمن ادامه دهد. در واقع، ناامنی سعودی‌ها به حدی رسیده که حتی دولت کوچک بحرین هم ناچار شده با صدور بیانیه‌ای به آن تسلی خاطر بدهد. دولت نجات ملی با توجه به این واقعیت هاست که پیش‌شرط رفع محاصره، توقف عملیات ائتلاف و بازگشایی بندر حدیده و فرودگاه صنعا را به عنوان پیش‌شرط هر آتش‌بسی روی میز گذاشته است، زیرا خود را در ابتدای هفتمین سال جنگ در موقعیتی برتر از گذشته می‌داند و طرف‌های مقابل آن نیز می‌دانند که این یمن دیگر همان یمن شش سال قبل نیست.

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۱
0
0
سلام: اگر متجاوزان جنایت پیشه آل سعود بخواهند دست ازجنگ ، شرارت و خونریزی مردم مظلوم یمن بردارند،ارتش و کمیته های مردمی یمن باید پیوسته اهداف نظامی ، نفتی ،اقتصادی ،شریان های حیاتی ،و حتی کاخ های ظلم و جورحاکمان عربستان را هدف حملات ویرانگرقرار دهند تا تجاوز گران به ترس و وحشت افتاده و دست از تجاوز و ماجراجویی علیه ملت ستمدیده یمن بردارند جمهوری اسلامی وسپاه پاسداران بر اساس آموزه های دینی نباید فرقی بین این ملت ستمدیده بافلسطین و حزب الله لبنان،سوریه عراق و... قائل شوند وباید در این راستاپشتیبانی راهبردی نظامی و رفع محاصره اقتصادی به ملت بی پناه یمن را در دستور کار قرار دهند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار