کد خبر: 1043943
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۳:۵۱
چرایی ناکامی ۳۰ ساله تیم‌های فوتبال ایران در کسب عنوان قهرمانی آسیا در گفت‌وگوی «جوان» با بیژن ذوالفقار‌نسب
اول باید ببینید منظورتان از توان چیست. توان فنی است یا توان فوتبال ایران در تمام زمینه‌ها را در نظر می‌گیرید. ایران در مقایسه با ۱۰، ۱۵ کشور آسیایی عقب‌تر است و با در نظر گرفتن این مسئله در نتیجه‌گیری هم عقب می‌ماند
دنیا حیدری

سرویس ورزش جوان آنلاین: تا پای فینال می‌روند، اما دستشان به جام نمی‌رسد و این داستان ۲۹ سال است که تکرار می‌شود، بی‌آنکه تغییری ایجاد شده یا پیشرفتی حاصل شود تا همچنان مجبور به ورق زدن صفحات تاریخ و شخم‌زدن خاطرات قهرمانی پاس باشیم. آخرین‌بار حضور پرسپولیس در فینال بود که فوتبال ایران را به بالا بردن جام قهرمانی امیدوار کرد، اما داستانی که پیشتر برای استقلال، ذوب‌آهن و سپاهان تکرار شده بود، در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ برای پرسپولیس هم تکرار شد؛ چرا‌که به باور بیژن ذوالفقارنسب کارشناس فوتبال، در ایران زیرساخت‌های لازم را ندارد و به درستی مدیریت و حمایت نمی‌شود که نتیجه‌ای اصولی بگیرد.

۲۹ سال از آخرین قهرمانی ایران در لیگ قهرمانان آسیا می‌گذرد. چرا طی این سال‌ها هیچ یک از باشگاه‌های ایران نتوانستند موفقیت پاس را تکرار کنند؟


ورزش به‌خصوص فوتبال از پدیده‌های قابل‌توجه جوامع بین‌المللی است که نتیجه‌گیری و ماهیت حقیقی ورزشکاران و باشگاه‌ها و نحوه مدیریت و حمایتی که از آن‌ها می‌شود، تعیین‌کننده سطح کیفی آن‌ها در عرصه‌های بین‌المللی است و چنانچه ما حدود ۳۰ سال است که نتوانستیم در لیگ قهرمانان آسیا به‌عنوان قهرمانی دست یابیم به این دلیل است که ضعیف‌تر از دیگران هستیم، اما نمی‌خواهیم بپذیریم. ما حتی نمی‌توانیم به تماشاگران خود نیز به خوبی سرویس بدهیم و تا زمانی که در همه زمینه‌ها ارتقا پیدا نکنیم، نمی‌توانیم قهرمان شویم؛ چراکه قهرمانی به این سادگی‌ها نیست و آن زمانی هم که قهرمان می‌شدیم، درست است که خوب بودیم، اما دیگر کشور‌ها هم ضعیف بودند و نمی‌توانستند با اقتدار در مسابقات حاضر شوند.


پنج حضور در فینال و هفت حضور در نیمه‌نهایی رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا نمی‌تواند شانسی باشد، اما چرا نهایت کار باشگاه‌های فوتبال ایران رسیدن به نیمه نهایی یا فینال است؟


بله، ما حضور در نیمه‌نهایی و فینال لیگ قهرمانان آسیا را هم تجربه کرده‌ایم، اما باید واقع‌بین باشیم. ۸۰ درصد موفقیت‌های ما به دلیل شایستگی‌ها و ارزش‌های اخلاقی بازیکنان ما بوده که خیلی بیشتر از ظرفیت‌های خود ظاهر شدند و توانستند موفقیت‌هایی را که نام بردید، رقم بزنند؛ چراکه انسان مثل لیوان نیست که ظرفیت مشخصی داشته باشد. شما در یک لیوان یک لیتری نمی‌توانید یک و نیم لیتر آب بریزید، اما ظرفیت انسان‌ها اینگونه نیست. این همان داستان شگفتی‌سازی‌هایی است که گا‌هاً در ورزش و فوتبال دنیا شاهد هستیم که در واقع تلاش فراتر از ظرفیت افراد باعثش می‌شود. مثل بازی با استرالیا که هیچ کس تصورش را هم نمی‌کرد ایران استرالیا را در زمین حریف کنار بزند، اما تیم ایران فراتر از حد تصور ظاهر شد و موفق شد؛ چون بیش از ظرفیتی که داشت نشان داد و ما چنانچه به عنوان‌های نایب قهرمانی رسیدیم و حضور در فینال را تجربه کردیم؛ به دلیل تلاش فراتر از حد تصور بازیکنان است و در برخی موارد نیز مدیریت بالای کادرفنی که توانسته خواسته‌هایش را به خوبی دیکته کند.


یکی از مسائلی که به شدت ذهن دوستداران فوتبال را درگیر می‌کند، این است که باشگاه‌های ایرانی که تا پای فینال یا نیمه‌نهایی پیش می‌روند، سال بعد اگر از کسب سهمیه باز نمانند، در همان ابتدای راه کنار می‌روند و حتی موفق به صعود از مرحله گروهی هم نمی‌شوند. دلیل این افت چیست؟


به نکته خوبی اشاره کردید. بخش عمده این افت به دلیل حمایت نشدن طولانی‌مدت است. در فوتبال ایران کسی به دنبال برنامه‌ریزی یا حمایت طولانی‌مدت نیست. حمایت مادی و معنوی است. نگاه کنید مدیریت باشگاه‌های ایران به چه شکل است. یک مدیر چند سال در یک باشگاه حضور دارد. یک بازیکن خوب کار می‌کند، فصل بعد تیم‌های اروپایی یا حتی آسیایی حاشیه خلیج‌فارس او را می‌برند. نه اینکه این موفقیت نباشد، نه، اما اجازه نمی‌دهد که یک تیم برنامه‌ریزی حساب‌شده‌ای را برای ادامه مسیر موفقیت طی کند. کسی برنامه‌ریزی ۱۰ ساله یا حتی پنج ساله ندارد. یکسال یک باشگاه پول دارد. از حاشیه دور است، آرامش دارد، سال بعد ندارد. همه این‌ها در این افت‌های فاحش و موفقیت‌های هراز‌چندگاه تأثیر مستقیم دارد. وقتی تفکر یک تیم موفق تغییر کند، نمی‌توانیم انتظار تکرار موفقیت را داشته باشیم؛ به همین دلیل گاهی شاهدیم تیمی که تا پای فینال رفته یا به نیمه‌نهایی رسیده است، سال بعد یا حتی دستش از کسب سهمیه هم کوتاه می‌ماند، یا مثلاً از مرحله گروهی هم در صورت کسب سهمیه صعود نمی‌کند.


امکانات، زیرساخت‌ها و حرفه‌ای بودن تا چه اندازه می‌تواند در موفقیت تیم‌های آسیایی و موفق نبودن تیم‌های باشگاهی ایران تأثیرگذار باشد؟


بسیار حائز اهمیت است. باشگاهی که امکانات و زیرساخت‌های لازم را داشته باشد، مدیری کارآمد امور آن را اداره کند، بتواند به طور اصولی و حرفه‌ای کار‌های خود را پیش ببرد، از کارشناسان و مربیان خوب بین‌المللی استفاده کند، بدون تردید می‌تواند در مسیر موفقیت گام بردارد و امسال اگر تا پای فینال رفت، سال بعد به قهرمانی برسد، اما وقتی یکسال اوضاع بر وفق مراد است. مدیری به خوبی مدیریت می‌کند، اما سال بعد اوضاع تغییر می‌کند، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم، امسال اگر نیمه‌نهایی را تجربه کردیم، سال بعد به فینال و سال بعد به قهرمانی برسیم. شما نگاه کنید فوتبال در دنیا خودکفاست؛ یعنی خرجش را خودش در‌می‌آورد، اما در ایران عمده باشگاه‌ها دولتی هستند و دولت هم این ظرفیت را ندارد که همه‌ساله از همه تیم‌ها حمایت‌های همه‌جانبه داشته باشد. باشگاه‌های ایرانی نمی‌توانند درآمدزایی کنند. دخل و خرجشان با هم نمی‌خواند. گاه حتی در پیدا کردن زمین تمرین با مشکل مواجه هستند. مشخص نیست درآمد‌های تبلیغاتی و تلویزیونی آن‌ها کجا و در چه مؤسساتی خرج می‌شود که دستشان را نمی‌گیرد. چطور این تیم‌ها و باشگاه‌ها باید بتوانند همپای باشگاه‌هایی پیش بروند که تمام این امکانات را به طور مداوم دارند؟ چطور وقتی تا این اندازه آماتور هستیم، می‌توانیم انتظار قهرمانی داشته باشیم؟


آیا می‌توان با نادیده گرفتن صعود به نیمه‌نهایی‌ها و فینال‌ها گفت که فوتبال باشگاهی ایران توان قهرمانی را در آسیا ندارد؟


اول باید ببینید منظورتان از توان چیست. توان فنی است یا توان فوتبال ایران در تمام زمینه‌ها را در نظر می‌گیرید. ایران در مقایسه با ۱۰، ۱۵ کشور آسیایی عقب‌تر است و با در نظر گرفتن این مسئله در نتیجه‌گیری هم عقب می‌ماند. ما نسبت به ۱۰، ۱۲ کشور در آسیا کمتر سرمایه‌گذاری می‌کنیم؛ یعنی در سرمایه‌گذاری ضعیف‌تر از کشور‌هایی نظیر عربستان، امارات، قطر، ژاپن، کره‌جنوبی و جدیداً چین هستیم. توان جذب مربیان تراز اول دنیا را به دلیل تحریم‌ها و مشکلات مالی نداریم. استفاده از بازیکنان خارجی ممنوع است و وقتی هم نبود داستان‌های دیگری داشت که به جای بازیکن خوب یکسری بازیکن ضعیف را به واسطه دلال‌ها و عدم نظارت جذب می‌کردیم، اما کشور‌هایی که نام بردیم با سرمایه‌گذاری و جذب مربیان تراز اول دنیا به سوی موفقیت و کسب قهرمانی در آسیا و نظایر آن گام برمی‌دارند. وقتی از این منظر نگاه کنیم، بله ما توان قهرمانی را در آسیا نداریم و نمی‌توانیم این را منکر شویم.


اینکه تیم‌ها تا فینال می‌روند و گاهی با وجود آنکه می‌توانند، دستشان به جام نمی‌رسد، چه اندازه به برنامه‌ریزی و نحوه نگرش آن‌ها برای کسب قهرمانی ارتباط دارد؟


تیم‌های ایرانی عمدتاً دولتی هستند و مدیران آن‌ها به نوعی کارمندان دولت حساب می‌شوند که شریک یا ذینفع نیستند. بله کسی بدش نمی‌آید بی‌دردسر قهرمان شود، اما تلاشی در این راستا آنطور که باید نمی‌کنند؛ ضمن اینکه گاهی شاهدیم افرادی زمام امور باشگاه‌ها را به دست می‌گیرند که برای نمونه دندانپزشک هستند و تا قبل از آن دو ساعت در جلسات ورزشی حضور نداشتند. از این افراد چه انتظاری می‌توان داشت، وقتی عملکردشان حتی مورد انتقاد هواداران ۱۰، ۱۲ ساله نیز است؛ ضمن اینکه هیچ نظارتی هم بر عملکردشان نیست و کسی آن‌ها را بازخواست نمی‌کند که با توجه به هزینه‌هایی که شده، چرا موفقیتی حاصل نشده است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار