کد خبر: 1044057
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۲:۵۸
ضرورت ریشه‌کنی فقر و آسیب‌های اجتماعی در کلام رهبری
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: تقریباً در تمام پیام‌های نوروزی مقام معظم رهبری و همچنین بسیاری از فرمایشات ایشان موضوع ریشه‌کنی فقر و برقراری عدالت اجتماعی به عنوان عوامل مؤثر در دستیابی به جامعه متعالی اسلامی مورد تأکید قرار گرفته است. ایشان همچنین بیاناتی صریح درباره ضرورت شناسایی دلایل مؤثر در بروز آسیب‌های اجتماعی دارند و مسئولان را موظف به ریشه‌کنی فقر و دیگر علل آسیب‌ها و بزهکاری‌ها در جامعه کرده‌اند. برخی فرمایشات راهبردی ایشان در ادامه می‌آید.

*کاد الفقر ان یکون کفرا. جامعه‌اى که در آن فقر باشد، بیکارى باشد، مشکلات معیشتى غیرقابل حل وجود داشته باشد، اختلاف طبقاتى باشد، تبعیض باشد، شکاف طبقاتى باشد، حالت آرامش ایمانى پیدا نمی‌کند. فقر، انسان‌ها را به فساد می‌کشاند، به کفر می‌کشاند؛ فقر را باید ریشه‌کن کرد.

* هر کاری در کشور صورت می‌گیرد، باید با هدف رفع فقر و محرومیت و ایجاد رونق در زندگی عموم مردم- نه بخشی از مردم و قشر‌های خاص- باشد. در چنین فضایی است که مردم می‌توانند به اهداف والای نظام اسلامی - یعنی معنویت و تکامل روحی و تعالی اخلاقی - دست پیدا کنند.

* انسان وقتی به متن جامعه می‌رود، می‌بیند که در خود تهران و شهر‌های بزرگ - حالا چه برسد به جا‌های دوردست - انصافاً افراد ضعیف زیادند؛ کسبه ضعیف، دستفروشان، مشتغلان به مشاغل کم‌اهمیت و احیاناً کاذب، خانواده‌های پرجمعیت و کم‌درآمد و محرومیت‌های بسیار بالا؛ واقعاً این‌ها در جامعه ما وجود دارد و همه این‌ها برخلاف مقاصد انقلاب است؛ اصلاً انقلاب برای این بود که این‌ها برداشته و برافکنده بشود.

* علاج فقر به شکل اصولی در هر جامعه‌ای، از راه استقرار عدالت اجتماعی و نظام عادلانه در محیط جامعه است... این یک وظیفه دولتی و حکومتی است، اما مردم هم به نوبه خود وظیفه سنگینی بر دوش دارند. اجرای برنامه‌های اجتماعی فقط در بلندمدت و میان‌مدت و به‌تدریج امکان‌پذیر است، اما نمی‌شود منتظر ماند تا برنامه‌های اجتماعی به ثمر برسد و شاهد محرومیت محرومان و فقر گرسنگان در جامعه بود. این وظیفه خود مردم و همه کسانی است که می‌توانند در این راه تلاش کنند.

* باید کاری بشود هرکس خودش را موظف بداند که انفاق کند. آن کسانی که بیشتر درآمد دارند، نسبت انفاق را بیشتر کنند. آن کسانی که کمتر درآمد دارند، باب را نبندند؛ به همان نسبت انفاق کنند... روح انفاق و نیکوکاری باید در جامعه توسعه پیدا کند و جزو ایمان مردم بشود و هرکس بنا را بر این بگذارد که در اموالش - «و فی اموالهم حق للسائل و المحروم» - واقعاً برای محرومان حق قائل باشد... در جامعه اسلامی باید این را به عنوان یک فرهنگ دربیاوریم.

* همه باید خود را موظف به مواسات بدانند؛ مواسات یعنی هیچ خانواده‌ای از خانواده‌های مسلمان و هم‌میهن و محروم را با درد‌ها و محرومیت‌ها و مشکلات خود تنها نگذاشتن؛ به سراغ آن‌ها رفتن و دست کمک‌رسانی به سوی آن‌ها دراز کردن. امروز این یک وظیفه جهانی برای همه انسان‌هایی است که دارای وجدان و اخلاق و عاطفه انسانی هستند؛ اما برای مسلمانان، علاوه بر اینکه یک وظیفه اخلاقی و عاطفی است، یک وظیفه دینی هم است. به همسایه‌ها و فقرا رسیدگی کنید... جوانان اجتماعات خانوادگی تشکیل دهند و کمک‌های افراد خانواده را جمع کنند و در درجه اول به مصرف فقرا و نادار‌های همان خانواده و فامیل برسانند و اگر نیازی نبود، به فقرای دیگر رسیدگی کنند.

* در جامعه ما باید عادت کمک به ضعفا که یک عادت اسلامی است، روزبه‌روز بیشتر شود. صدقاتی که مردم می‌دهند، اطعام‌هایی که می‌کنند و کار‌های بزرگی از قبیل وقف و حبس و امثال آن‌ها که انجام می‌شود، از سنت‌های حسنه اسلامی است. این سنت‌ها به حیات اجتماعى طیب کمک می‌کند؛ بنابراین نباید بگذارید در جامعه تعطیل شود.

* درست است که ما در کشور در درجه اول مسئله اقتصاد را داریم و خود مشکلات اقتصادی هم [به عنوان]یکی از آن عوامل ریشه‌ای این مفاسد، مورد توجه ماست، اما مسئله مفاسد اجتماعی با شرحی که در جلسه قبل داده شد، یکی از بیماری‌هایی است که هر روزی که بر آن بگذرد و علاج نشود، عمق بیشتری پیدا می‌کند و علاجش دشوارتر خواهد شد؛ بنابراین مسئله فوق‌العاده مهم است.

* یک اشکالی که در کار‌های بلندمدت هست و آن اینکه غالباً مجریان علاقه‌ای به کار‌هایی که تأثیراتش بلندمدت است، ندارند؛ طبیعت انسان است...، چون مردم این آسیب‌ها را در زندگی لمس می‌کنند... وقتی می‌بینید یک دولتی است که دنبال علاج این آسیب‌ها است، نفس این تلاش مردم را خرسند می‌کند، راضی می‌کند، امیدوار می‌کند.

* ما مردم را باید عائله خودمان بدانیم. ما مسئولان کشوریم دیگر... این ملت، این کشور، این مرزها، این فضای زندگی، عائله ماست. به مسئله آسیب‌های اجتماعی در سطح کشور جوری نگاه کنیم که اگر این آسیب در داخل خانواده خود ما بود، آن‌جور نگاه می‌کردیم. اگر بنده یک بچه معتاد داشته باشم، چه حالی دارم؟ اگر کسی در خانه یک دختر فراری از خانه داشته باشد، چه حالی دارد؟ تصورش را بکنید، اگر این دختر از خانه دیگری هم فرار کرد، ما باید همان احساس را به خودمان تلقین کنیم ولو طبیعتاً نداشته باشیم... ما باید به این قضیه در سطح جامعه حساس باشیم و به فکر علاج باشیم... ما در واقع اهتمام‌مان به وضعیت مردم مثل اهتمام‌مان به داخل خانواده خودمان باشد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار