اوایل تیرماه ۱۳۹۲ همراه بود با روزهای پرالتهاب تغییر و تحویل دولت دهم به یازدهم که منتخب جدید فرصت محدودی برای قطعی کردن انتصاب وزرای خود یا انتخاب داشت و مهمترین آن برای وزارت امور خارجه بود. همه توصیههای طیف اصلاحطلب بر روی یک نفر دور میزد که رزومهای مختصر، اما خودشیفتگی بالایی در این باره داشت که از عادات ثانویه او بود تا هر گزینهای را با دست عقب بزند و با پا پیش بکشد! و آن شب در یکی از خانههای بالای پایتخت معدودی انگشتشمار از دوستان و فامیل دورهمی داشتند و محور سخن بر انتخاب متولی سیاست خارجی کابینه دور میزد که همان یک نفر به شدت با انتخاب خودش مخالفت کند و بگوید: بارها از من خواهش و تمنا شده تا این سمت را بپذیرم، اما زیر بار نرفته و نخواهم رفت! آن شب و شبهای بعد هم به همین منوال در جایجای پایتخت سپری میشد تا بالاخره در مرداد همان سال مراسم تحلیف نهایی برپا و کابینه همراه با حضور پررنگ همان فردی که حاضر به پذیرش مسئولیت با دست نبود به کمک پا تشکیل گردد! منوچهر متکی وزیر اسبق امور خارجه پس از انتشار فایل سهساعته پیرامون نشست کاملاً محرمانه ظریف اظهارنظر بلندی دارد که خلاصه آن بدین مضمون است: «مصاحبه ظریف کاری مطالعه شده و از پیش تعیینشده جریان اصلاحات بود که در آن از او استفاده ابزاری شد!»
این کلام آقای ظریف که گفته هیچوقت میدان فدای دیپلماسی نشده و این دیپلماسی است که فدای میدان شده نشان میدهد که ایشان نه از میدان برداشت و تعریف درستی دارد و نه از دیپلماسی. کافی است ایشان به امریکا نظری بیندازد و ببیند که میدان و دیپلماسی در آن چگونه با یک خطمشی و رویکرد شانهبهشانه تکمیلکننده هم هستند.
مشکل آقای ظریف این است که فکر میکند حوزه نظامی در این کشور یک مقوله و حوزه دیپلماسی مقوله دیگری است. آنچه مطرح است این نیست که یکی از این دو فدای دیگری شود. بلکه آنچه مدنظراست این است که آیا این دو حوزه در راستای هم و در مسیر سیاستهای کلی نظام و آنچه که حکم جلودار است و رهبری تعیین میکند، حرکت میکند یا نه؟ این تفکر دولت است که «بیهمگان به سر شود، بیغرب به سر نمیشود»! و این نگاه همان موضوعی است که امام خمینی (ره) برای شکستن آن وارد عرصه شدند. همان موضوعی که تقیزادهها فریاد زدند: «تا زمانی که از نوک پا تا فرق سر فرنگی نشویم، پیشرفت نمیکنیم».
این مبنای تئوریک این تفکر و شاه پهلوی هم مصداق عملی این سرسپردگی بود. نکته اینجاست که متخصص بودن در مذاکره و حرفهای بودن شرط لازم است، اما کافی نیست که شرط کافی مذاکره مسیر را درست انتخاب کردن و نگاه را بهدرستی متمرکز کردن است. از چنین دیپلماتهایی تنها در سایه یک نگاه درست میتوان استفاده کرد. روسها مدتهاست برداشت خود از روابط با ایران را تحت محوریت نگاه پوتین تعریف کردهاند و این تعریف درست و واقعبینانه است.
بسیار متأسفم از این مصاحبه و مطالب نیمهراست و نیمهدروغی که در این صوت منتشرشده کنار هم قرار گرفتهاند. به نظر میرسد آنچه درباره این صوت اتفاق افتاده هم در قسمت انجام و هم در قسمت انتشار کاری مطالعه شده، طراحیشده و از پیش تعیینشده جریان اصلاحات بود» که معلوم نیست آیا قرار است مصاحبه زنده ابزاری باشد برای ارائه تاریخ شفاهی یا اصولاً نوعی فرار به جلوی بدون هزینه بهمنظور دریافت ۱۰ میلیون آرای تضمینشده به ادعای خودشان برای این طیف در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم که خرافات عدد نحس سیزده تداعی تا برای حصول نتیجه چهرهها را مخدوش کنند! ظریف یک دیپلمات و معاملهگر ورزیده از بالاست که شاید امروز برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری همانند بهار سال ۹۲ از قبول نامزدی امتناع میورزد تا شاید این آزمون بدون خطا، اما در گذشته موفق بار دیگر کارساز باشد!
چگونه میتوان باور داشت در مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری همچون سازمان خصوصیسازی و بانکهای ملی و مرکزی عمل شود تا فایلی از بایگانی حفاظتشده آن که چند فرد معدود و محدود به آن دسترسی دارند عازم آنتن رسانههای بیگانه و معاند گردد و دبیر آن بلافاصله استعفا داده تا سخنگوی دولت جای او بنشیند مگر اینکه همه اینها یک سناریو و یا بازی سیاسی از پیش طراحیشده باشد؟!
*روزنامهنگار پیشکسوت