کد خبر: 1046719
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۲۱:۱۶
حسن رشوند
امروز که به پرونده منطقه از کشور‌های سواحل دریای مدیترانه یعنی فلسطین، لبنان و سوریه گرفته تا کشور‌های متصل به این جبهه همچون عراق و آن سوتر، یمن سرافراز در گذرگاه استراتژیک باب‌المندب و فراتر از همه این‌ها به افغانستان و پاکستان رجوع و میوه‌های به بار نشسته آن را نظاره می‌کنیم، تازه می‌فهمیم که «میدان» حاج قاسم این شهید مقاومت، چه بلایی را بر سر جبهه دشمن آورده است. «رابرت فیسک» سرمقاله نویس روزنامه انگلیسی «ایندیپندنت» در اوج مذاکرات هسته‌ای و رفت و آمد‌های دیپلماتیک، گفته بود «نتیجه مذاکرات هسته‌ای ایران و ۵+۱ هرچه باشد، ایران قدرتمند‌ترین کشور منطقه خواهد بود» و در تشریح وضعیت کشور‌های منطقه تأکید کرده بود «در شرایطی که عربستان سعودی در منطقه به دنبال قلدری کردن و وزرای اسرائیلی رفتار‌های دیوانه‌وار و داعش به کشتار در منطقه مشغول است، ایران همچون یک صوفی نجیب رفتار می‌کند و از دریای مدیترانه، منطقه خلیج فارس را مدیریت می‌کند». آن روز برای خیلی افراد این جمله رابرت فیسک به عنوان یک تحلیلگر رسانه‌ای در غرب، نه یک تحلیلگر داخلی که در کانتکس باور‌های دینی و آموزه‌های انقلاب اسلامی تربیت شده و سخن می‌گوید، باور پذیر نبود یا شاید هم دولتی‌ها و اصلاح طلبان چنین اظهاراتی را از آورده‌های برجامی خود که هنوز هیچ ثمره‌ای از آن ظهور و بروز نیافته بود، تعبیر و تفسیرمی کردند. امروز که هم خوش‌بینی برجام باوران و نتیجه رفتار غرب در برجام را دیده‌ایم و این سو نیز تلاش‌های حاصل از تفکر «میدانی» حاج قاسم و جبهه مقاومت را رصد می‌کنیم، در می‌یابیم آنچه تاکنون برای ایران در منطقه و فراتر از آن یعنی قدرت فرامنطقه‌ای ایران تأثیر داشته است همین نگاه میدانی و حمایت از جریان مقاومت بوده است. آن روز افرادی همچون رابرت فیسک افق پیش روی جبهه مقاومتی را که مبدع آن امام بزرگوار و رهبر فرزانه و حکیم انقلاب بودند و پیش برنده آن نیز شهید سلیمانی بود، می‌دیدند و می‌دانستند حرکتی که از ۲۰۰۶ با جنگ ۳۳ روزه حزب‌الله با رژیم صهیونیستی شتاب گرفته، می‌رود تا جبهه‌های جدیدی را در منطقه باز کند و پیروز نهایی این جبهه‌های جدید فقط جریان مقاومت و مدیریت هوشمندانه حاج قاسم تحت لوای ایران مقتدر است. ترور سردار سلیمانی این ذهنیت را برای امریکایی‌ها به وجود آورد که فقدان ایشان منجر به مشکلات گسترده‌ای در جبهه مقاومت خواهد شد. امریکایی‌ها با تکیه بر استراتژی زدن سر و فاصله بین بدنه و سر، مترصد ایجاد یک نوع انشقاق و گسست در جبهه مقاومت بودند تا مرحله دوم اقدامات خود یعنی ضربه زدن به گروه‌های مقاومت در نبود وجود سر یا رهبری واحد برای کاهش قدرت این گروه‌ها را آغاز کنند، اما فقدان سردار شهید سلیمانی هرچند ثلمه بزرگ و فراموش نشدنی برای همیشه تاریخ خواهد بود، اما نه تنها خللی در اراده مقاومت ایجاد نکرد، بلکه موجبات حرکت گسترده‌تری از جانب جبهه مقاومت در حوزه‌های مربوطه شد.

تصور امریکا و رژیم صهیونیستی آن بود که با شهادت فرماندهان مقاومت، جبهه مقاومت دچار گسست، شکاف و کاهش توان خواهد شد و با اقدامات نظامی و سیاسی می‌توانند گستره و کیفیت جغرافیایی تثبیت شده محور مقاومت را کاهش دهند. امروز که مقاومت گروه‌های فلسطینی و شلیک موشک‌های مقاومت به حیفا و مهم‌ترین مرکز هسته‌ای رژیم صهیونیستی دیمونا و شهرک‌های صهیونیستی را می‌بینیم – آن‌هم نه با حضور حاج قاسم شهید، بلکه با گذشت کمتر از یک و نیم سال از شهادت آن بزرگوار و فرماندهان مقاومت- نه تنها خللی در مأموریت‌های جبهه مقاومت ایجاد نشده است، بلکه این جبهه براساس اقدامات راهبردی سردار سلیمانی دستاورد‌های گسترده‌ای کسب کرده است که هیچ کس را یارای انکار آن نیست.

مقاومت در یمن امروزه به مرحله‌ای از پیشرفت و توان رسیده که مثال‌زدنی است. عربستان که روزی قرار بود چهل روزه پایتخت یمن را تصاحب کند، اکنون در منجلابی از گرفتاری‌ها قرار گرفته که توان خروج از آن را ندارد. پیشرفت‌های نظامی و میدانی یمنی‌ها قابل مقایسه با سال‌های گذشته نیست و این توان نظامی و میدانی در عرصه‌های مختلف خود را نشان داده است. اکنون نیرو‌های یمنی در حرکتی کاملاً راهبردی، راهبرد خود را از حالت پدافندی به آفندی تغییر داده‌اند و همین امر منجر به یک جنگ فرسایشی برای ائتلاف سعودی شده است.

حملات یمنی‌ها به مراکز ائتلاف سعودی در مرکز یمن و حمله به مراکز حساس عربستان سعودی نمونه‌ای از اقدامات آفندی انصارالله و جبهه مقاومت یمن است. پیشرفت‌های تکنولوژیکی در کنار دستیابی به انواع موشک‌های نقطه‌زن و تغییر مناسبات از موضع پدافندی به آفندی مهم‌ترین دستاورد‌های جبهه مقاومت و حاصل تفکر میدانی حاج قاسم است. ائتلاف سعودی به هیچ عنوان به این موضوع واقف نبود که یمنی‌ها بتوانند چنین تحرکاتی را در زمینه میدانی به منصه ظهور برسانند. این استراتژی از این جهت برای یمنی‌ها مهم بود که تنها راه مقابله با حملات عربستان سعودی را در ایجاد یک تغییر موازنه قوا در زمینه میدانی می‌دیدند. چنانچه یمنی‌ها به همان پیشرفت‌ها و اقدامات ابتدایی قانع می‌شدند، به هیچ وجه ائتلاف سعودی تن به هیچ گونه مذاکره سیاسی که امروز برای آن دست و پا می‌زنند، نمی‌داد.

به صراحت می‌توان گفت که اکنون ثمره تفکر میدانی حاج قاسم خود را بروز داده و میوه آن به ثمر رسیده است و حاصل این تفکر بوده است که جمهوری اسلامی ایران توانسته از سواحل مدیترانه، منطقه خلیج فارس را مدیریت کند و امریکا را در حوزه‌های نفوذش مجبور به عقب نشینی نماید و گروه‌های مقاومت فلسطین رادر برابر رژیم صهیونیستی یکپارچه کرده و چنان وحشتی را به دل افسران صهیونیستی بیندازد که آن افسر بلند پایه در جلسه فرماندهان خطاب به مقامات صهیونیستی فریاد بزند که صدای پای ایرانی‌ها و نور سیگار و بوی آن را در مرزهایمان می‌بینیم و استشمام می‌کنیم؛ بنابراین آنچه به دست آورده ایم از میدان بوده است. مبادا با مذاکره‌ای که دشمن از هم اکنون در «وین» چشم به آن دوخته و با وقاحت تمام می‌گوید در ازای توقف موقت و نه لغو برخی تحریم‌های برجامی، خواستار تخریب سانتریفیوژ‌های نسل‌های جدید ir۴، ir۶، ir۹ و... ایران شده اند، به نقطه‌ای برسیم که همه این دستاورد‌های میدانی حاج قاسم و جبهه مقاومت در قبال هیچ آورده‌ای به تاراج برود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار