سرویس تاریخ جوان آنلاین: استاد فقید، حجتالاسلام والمسلمین علی دوانی، تاریخنگار شهیر اسلام و انقلاب اسلامی، در دوره جوانی خویش، به سُرایش اشعاری متنوع در باب مقولات مذهبی، تاریخی و اجتماعی دست میزد که چند مورد از آن، در آثار و مطبوعات دینی آن دوره بازتاب یافته است. یک دهه قبل، مجموعه این سرودهها در قالب اثری تحتعنوان «یادی از دلدادهای»، از سوی نشر رهنمون، در اختیار علاقهمندان قرار گرفت. فرزند فرزانهاش دکتر محمد رجبی دوانی، در دیباچهای بر این اثر، در باب تاریخچه این اشعار و علت عدم تداوم سرایش آنها چنین آورده است: «تاریخ سرایش اشعار گردآوری شده، سالهای بین ۲۰ تا ۳۰ سالگی، یعنی اوان شکوفایی ادبی و علمی آن استعداد درخشان را دربرمیگیرد و البته غالباً به سنین ۲۰ تا ۲۵ سالگی وی تعلق دارد. با آنکه این طلیعه تابناک از فوران ذوقی سرشار خبر میداد، ولی چنانکه میدانیم فقدان دروس ادبیات فارسی و یا متون درسی فارسی در برنامه رسمی حوزههای علمیه و به عبارتی، تباین تعلیمات سنتی حوزوی با شعر و ادبیات فارسی به جهت روح بحثی حاکم بر معارف و علوم قدیمه و همچنین تنگناهای متعدد زندگی سخت طلبگی، مجالی برای بروز یا رشد چنین استعدادهای هنری و ادبی باقی نمیگذارد و همچون دانشگاههای بوروکرات خارج و داخل، هنرمند و شاعری در دامان خود نمیپرورد. تنها کسانی که به یمن نبوغ خویش، ظهوری خلاف آمد عادت- و آن هم بیرون از محیط رسمی و برنامه درسی- دارند، در اوقات خوش فراغت خویش- که به ویژه در اوایل و اواخر کار و بار عمر دست میدهد- مجال ابراز جلوههایی از ذوق هنری و ادبی خداداد خود را مییابند. اشعار آغاز و پایان عمر پربرکت امام خمینی (ره)، نمونه بارز و شاهد صادق این مدعاست. البته روحانیونی هم که در مدت عمر سراسر جنبوجوش خویش، از سرودن شعر باز نایستادهاند، کمشمار نبوده و نیستند، ولی نسبت به کل مجموع و روال معمول، بسیار اندک و مسستثنی مینمایند. متأسفانه همین گروه نیز به دلیل غلبه روح حصولی و بحثی بر وجه حضوری و ذوقی معارفی که موضوع تحصیل، تدریس و تحقیق آنها قرار میگیرد، هرگز خود را مجاز نمیدانند که آثار شاعرانه خویش را نشر دهند! هزاران افسوس که این ذوق سرشار در بدایت فوران خویش، در مسیری از پیش تعیین شده برای هر طلبه، همچون هزاران هزار استعداد درخشان دیگر، جاری میشود و با وجود آنکه فراتر از یکصد جلد تصنیف، تألیف، ترجمه و تصحیح درخشان را پدید میآورد - که هر کدام در جای خود ابداع و نقطه آغازی از لحاظ موضوع یا طرز بیان است و مورد تقدیر فراوان اعاظم گذشته و حال قرار میگیرد-، ولی دیگر ارتباطی با عالم شعر و شاعری ندارد. به شهادت افراد خانواده دمساز وی، همراه با افول ناخواسته اختر شعر او، اشتغال به سایر هنرها نظیر قصهنویسی، خطاطی، نقاشی و ذوقیاتی همچون گردآوری تمبر، تصاویر و اسناد نادر و امثال ذلک نیز، به تدریج کمرنگ شد و در مسیر زندگی علمی و عملی او قرار نگرفت. البته همانها نیز مانند باقیمانده اشعار، هر چند تنها به یک دهه از حیات وی تعلق دارند، ولی مجموعههایی جذاب و قابل اعتنا محسوب میشوند. امید داریم کسانی که کتاب «نقد عمر» با اهمیت و سراسر عبرت این نابغه روستاییزاده خودساخته را که مشحون از حوادث پرفراز و نشیب تاریخ معاصر اوست میخوانند، در قیاس با این دفتر، بر دیگر وجوه شخصیت درخشان علامه والایی که میتوانست بسی بیشتر بر زوایای تاریک دوران ما بتابد، وقوف یابند و اقران و امثال او را که در حجرهها و زاویههای حوزهها و دانشگاهها و بیش از آن در کنج خانهها شمعوار در سکوت خلوت خویش میسوزند و میسازند، دریابند و در جایگاه شایسته ایشان قرار دهند.»