درحالیکه آل سعود در باتلاق جنگ یمن گیر افتاده و بهزودی مقاومت مردمی یمن تکلیف جنگ ۷۲ ملت علیه خود را با پیروزی نهایی در مأرب جشن خواهد گرفت، رسیدن به تفاهم میان تهران و ریاض در صدر محافل خبری منطقه قرار گرفته است.
البته ایجاد دوستی میان کشورهای مسلمان منطقه امری واجب است، رهبر انقلاب اسلامی (حفظه الله تعالی) در تابستان سال گذشته در نصیحتی دلسوزانه به سران عرب فرمودند: «به جای تکیه به برادر مسلمان خود، چوب حراج به عزت خود زدهاید» این رهنمود قابل توجه فرازی از دست یاری و حمایت ایران از مسلمانان در برابر شبیخون دشمن است.
اما از سویی اقدامات اخیر برخی مقامات دولتی در ایجاد یک تفاهم پر شتاب با عربستان نیز قابل بحث است، جایی که اسحاق جهانگیری در یک گفتوگوی شبانه در فضای مجازی ادعا میکند باید هر چه سریعتر با سعودی تفاهم کرد. سؤال قابل تأمل آن است که دولت مستقر چه نیازی به تفاهم سریع با ریاض دارد؟ باز کردن درها به سوی ریاض نه با اقدامات عجولانه که باید با ذکاوت، هوشیاری، تأمل و از سر اقتدار و عزتمندی جمهوری اسلامی باشد.
در موقعیت منطقهای، علاوه بر آنکه سعودیها در یمن به زانو درآمدهاند؛ اختلافات گسترده شاهزادهها در عربستان، همانند آتش زیر خاکستر دوباره در حال شعله گرفتن است تا جایی که بن سلمان مجبور شده است چند نفر از پرنسهای معترض را دوباره به قدرت بازگرداند.
تا پیش از آن که ارتش سعودی با خفت و خواری به دستوپا بیفتد و اختلافات سیاسی درونی آتش به پا کند؛ سران آل سعود هر نوع درخواست دوستی و همکاری از جانب ایران را رد کرده و میگفتند مسئله یمن مربوط به اعراب است و به ایرانیها ربطی ندارد.
زمستان سال ۹۵ وقتی رئیسجمهور به کویت سفرکرد و پیغام آشتی به سران عرب خلیج فارس داد، پسر پادشاه سعودی در واکنش به این اقدام اعلام کرد جنگ را به درون ایران میکشاند و امیر ابوظبی نیز در اقدامی ضد ایرانی جزایر سهگانه را متعلق به کشور انگلیسی زاده دانست.
امریکاییها با طرح این موضوع که باید رژیم سعودی درون مرزهایش و ایران در خارج از آن کنترل شود، تمایل به تفاهم میان ایران و عربستان دارند. طبیعتاً سعودی با آن وضعیت داخلی و خارجی از این ایده استقبال میکند، اما جمهوری اسلامی با مدد دست توانای سپاه پاسداران و نیروی قدس آن، مانع از دیپلماسی انفعالی در منطقه شده است. این نیرو چنان عظمتی به ملت ایران داده که با پشتوانه آن دیگر هیچ شروری حتی تا ۵ هزار کیلومتری مرزهای ایران (پایگاه امریکاییها در اقیانوس هند) جرئت فتنهانگیزی ندارد و دوران آنکه دولتهایی با چهره قاجاری بخواهند منافع ملی ایران را به خارجیها بفروشند، به پایان رسیده است.
دولت آل سعود هم در میدان و هم در دیپلماسی شکستهای سنگینی خورده است، این دولت خودفروخته برای آنکه بتواند در جهان اسلام باقی بماند نیاز به بازسازی رفتارهای گذشته دارد و یک تفاهم سریع با آنها کفایت کننده این ماجرا نیست. نظام جمهوری اسلامی مدتها قبل دست دوستی بهسوی این دولت دراز و آنها رد کردهاند، این گروه حاکم خبیث باید برای بازگشت به میز، هزینههای رجوع دیرهنگام خود را بپردازند تا ایران از سر مسلمانی و برادری درخواست آنها را مورد عنایت قرار دهد:
۱- پدر تروریسم منطقهای باید دست از شرارت بردارد. عربستان بر اساس نیازهای خود دست رابطه دیپلماتیک بهسوی ایران دراز کرده، از این رو آنها باید خباثت گذشته خود را ترک کنند، تعهد به آن دهند و تمامی همکاریها با گروههای تروریستی سلفی و تکفیری را قطع و آن را اعلام رسمی کنند.
۲- دولت سعودی رسماً باید شکست در یمن را بپذیرد و تمامی نیروهای رسمی و گروههای وابسته به خود را از مرزهای قانونی این کشور خارج و با عذرخواهی از مردم مظلوم یمن تمامی خسارتهای وارده را جبران کند.
۳- پس از تفاهم سعودی با دولت قطر و برداشته شدن تحریمهای دوجانبه منافع ملی ایران در استخراج گازی لحاظ نشده است. تا پیش از آشتی مجدد میان برادران بزرگ و کوچک؛ دوحه برداشت برابر از میدانهای گازی با ایران را پذیرفته بود و تفاهم جدید با عربستان باید برداشت ایران را بهصورت کامل تأمین کند.
۴- ریاض در طول چند سال گذشته با پول پاشی در بغداد زمینه اقدامات ضد ایرانی را پدید آورده است. لازم است عربستان رابطه خود را با نیروهای مزدور قطع کند. آل سعود باید اجرای سناریوی انگلیسی تفرقه میان شیعه و سنی را برای همیشه کنار بگذارد.
۵- عربستان سعودی در لبنان ۱۰میلیارد دلار خرج کرد تا یک دولت وابسته به خود را روی کار آورد. سعودیها باید به کارشکنی علیه نیروی بر حق و مردمی حزبالله پایان دهند.
۶- رژیم آل سعود در سالهای گذشته جنایتهای غمباری علیه شیعیان کشور خود به ویژه در شهرهای قطیف و احساء انجام داده است. این رژیم جلاد باید زمینه آزادی، سلامت و زندگی آرام مردمان مظلوم این مناطق را فراهم آورد.
در منطقه همکاری میان برادران مسلمان امری واجب است، اما جهان اسلام دیگر اعتمادی به رژیم آل سعود ندارد. سعودی و متحدانش پس از پایان همکاری با ترامپ باید تاوان اقدامات گذشته خود را بدهند و سران جوان آن تجربه آموزی کنند. این هزینه به معنای آن نیست که نظام جمهوری اسلامی دست آنها را نخواهد گرفت، ایران بنا بر اصل برادری و سنت اسلامی حافظ حریم مردم مسلمان منطقه است، اما این اصل بدان معنا نیز نخواهد بود که بدون هیچ پیششرطی آنها را بپذیرد. سران سعودی باید بدانند طی سالهای گذشته آنها چنان پرونده آلودهای از خود به جای گذاشتهاند که درهای رحمت و یاری نظام به سوی آن به بسته شده است؛ البته این بسته بودن درها به معنای قفل شدن آن نیست، بازندگان در میدان و دیپلماسی باید نجاست ترامپ را از خود پاک و دست خود را به سوی ایران دراز کنند.