کد خبر: 1046892
تاریخ انتشار: ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۰:۴۶
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «انّ الْعَبْدَ لِیحْرِمُ نَفْسَهَ الرّزقَ الحَلالَ بِتَرک الصَّبْرِ وَ لاِیزُدادُ عَلی ما قُدِّرَ لَهُ؛ جز این نیست که بنده به سبب صبرنکردن و شتاب‌زدگی رزق حلال را بر خود حرام می‌کند، در حالی که بیش از آنچه مقدرش بوده، به دست نمی‌آورد»
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: کسب رزق و روزی حلال از سفارشات موکد معصومین (ع) است و خود نیز یک دم از کار و تلاش در این مسیر فروگذار نکرده‌اند. داستان‌های این امر واجب نیز در جای خود زیبا و عبرت‌انگیز است که در ادامه گزیده‌ای از آن را می‌خوانید.

شتاب در کسب روزی

حضرت علی (ع) روزی نزدیک در مسجد از استر پیاده شد و آن را به شخصی سپرد و وارد مسجد شد. آن شخص لجام استر را بیرون آورد و فرار کرد. امیرالمؤمنین (ع) در حالی که دو درهم را در دست داشت تا مزد سارق لجام را بدهد، از مسجد خارج شد. دید مرکب بدون لجام است. حضرت بر استر سوار شد و دو درهم را به غلامش داد تا برای آن مرکب لجامی بخرد. غلام به بازار آمد و همان لجام را در دست یک نفر دید. معلوم شد که دزد آن را به دو درهم به آن شخص فروخته و رفته است. غلام این مطلب را به آن حضرت گزارش داد.
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «انّ الْعَبْدَ لِیحْرِمُ نَفْسَهَ الرّزقَ الحَلالَ بِتَرک الصَّبْرِ وَ لاِیزُدادُ عَلی ما قُدِّرَ لَهُ؛ جز این نیست که بنده به سبب صبرنکردن و شتاب‌زدگی رزق حلال را بر خود حرام می‌کند، در حالی که بیش از آنچه مقدرش بوده، به دست نمی‌آورد.»

زحمت برای کسب روزی حلال

فضل بن‌ابی‌قره گوید: «ما بر امام صادق (ع) وارد شدیم در حالی که او روی دیواری مشغول کار بود.»
عرض کردیم: «خداوند ما را فدای شما گرداند اجازه دهید ما این کار را برای شما انجام دهیم یا اینکه غلامان آن را انجام دهند.» امام (ع) فرمود: «نه، بگذارید خود آن را انجام دهم، زیرا من دوست دارم که خداوند عزوجل مرا ببیند در حالی که با دست‌های خود کار می‌کنم و و با زحمت دادن به خود در طلب مال حلال هستم.» آنگاه فرمود: «امیرالمؤمنین (ع) برای تحصیل حاجت خود تلاش می‌کرد و دوست داشت که خداوند او را ببیند که خود را در طلب حلال به زحمت انداخته است.»

۲ درهم حلال بهتر از ۲ هزار درهم حرام

امام صادق (ع) می‌فرماید: در قوم موسی (ع) مرد فقیری بود که همسرش اصرار می‌کرد به دنبال کسب و درآمدی برود تا زندگی بهتری داشته باشند؛ و او به هر طرف که روی می‌آورد، نتیجه‌ای نمی‌گرفت تا اینکه یک روز از روی اخلاص از خداوند متعال کمک خواست. در خواب دید که از او پرسیدند: آیا دو درهم حلال می‌خواهی یا ۲ هزار درهم حرام؟ گفت: دو درهم حلال مرا کفایت می‌کند. گفتند: در زیر سرت دو درهم حلال قرار داده شده است. از خواب بیدار شد و آن را برداشت. با یک درهم آن یک ماهی خرید و به سوی منزل آمد. همسرش از کار او ناخرسند بود و از روی ملامت سوگند خورد که به آن دست نمی‌زند. مرد خود ماهی را آماده پختن کرد. ناگاه دو دانه «دُر» در شکم ماهی یافت. آن‌ها را به ۴۰ هزار درهم فروخت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار