سرویس تاریخ جوان آنلاین: اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، حلقهای دیگر از سلسله پژوهشهایی است که در باب جایگاه و سبک زیست زنان ایرانی در دوره سلطنت قاجار به نگارش درآمده است. خوشبختانه در این فقره، اسناد و مدارک، به وفور وجود دارد و مجال تحقیق در باب آن گسترده است. علاوه بر این به دلیل سرایت دیدگاههای تجددمآبانه و نیز مناظر منتقدان آن به این عرصه، این موضوع آوردگاه دگراندیشی و گفتگو نیز هست و علائم آن، در بسیاری از این دست آثار، از جمله اثر معرفی شده، وجود دارد.
«تاریخ خانمها» توسط بنفشه حجازی به نگارش درآمده و انتشارات قصیدهسرا نیز آن را منتشر ساخته است. مؤلف در بخشی از دیباچه خویش بر این اثر، در باب محورهای مورد بحث در آن، چنین آورده است:
«عصر قاجار، دوره مهمی در تاریخ ایران است. دورهای که پس از عصر صفوی، مجدداً یک حکومت مرکزی پایدار بنیان نهاده شد و سر سلسله قاجارها، ایران را -که پس از سقوط صفویه، دچار مصایب افشاریه و جانشینان کریمخان زند شده بود- دوباره یکپارچه کرد و با ایجاد مرزهای ثابت، به ایرانیان احساس وحدت سیاسی و سرزمینی بخشید، احساسی که به تدریج با دستاندازی قدرتهای خارجی و سوءسیاست جانشینان آقامحمدخان و از دست رفتن بخشهایی از ایران، از آن کاسته شد. این دوره، دوره گسترش مناسبات سیاسی-اقتصادی و فکری با غرب بود، گسترشی یکسویه که منجر به تحمل خواست و اراده غربیان بر ایرانیان شد و اگر چه تغییرات اجتماعی- اقتصادیای به واسطه رابطه با غرب پدید آمد، اما ساختارهای جامعه عصر قاجار نسبتاً پایدار ماند. تأسفبارتر از همه اینکه عدهای از جهانگردان و مستشرقین، فساد قدرت حاکم بر ایران را به پای مردم ایران گذاشتند. شاهان قاجار که در داخل مالک جان و مال و حیثیت مردم بودند، در برابر این دو قدرت، تا به حد شگفتیآوری از خود زبونی و ناتوانی نشان میدادند.
در این میان، وضعیت زنان چه به عنوان بخشی از خاندان سلطنتی، خاندانهای قدرتمند غیرایلاتی، ایلاتی، بازاریان و دهقانان با مختصر تفاوتی میان زنان شهری و ایلی، درباری و عوام، همچنان تحت اقتدار و اختیار خانواده بود، بدون تأثیر بر جهان بیرون از خانه و حرمسرا. انبوه مدارک و اسناد متناقض، پنهانکننده و مخدوشگر حقایق تاریخی این دوره هستند، اما آنچه قابل توجه است، این است که هر شاه و امیر و حاکمی، طرفداران خود را داشته که اعمال او را از زاویه روزنامههای خود، درج و تفسیر کردهاند. تفاوت اندیشه و مرام آنان، باعث شده که مصایب همه مورد اشاره واقع شود، مگر مصیبت زنان!
در اثر حاضر، بررسی وضعیت زنان در این دوره، با تأمل بسیار صورت گرفته، چراکه درباره این دوره، کتابهای متعددی به وسیله محققان ایرانی و غیرایرانی نوشته شده است، اما نگارنده برای یکدست بودن کل تحقیق، به روش قدیم خود پایبند است و آیینه اسناد را با کمترین اعمال نظر یا شرح و بسط، در مقابل خوانندگان قرار میدهد و چنان که روش همیشگی اوست، تصویری تا حدامکان واقعی از زنان و وضعیت آنان در دوره مورد بررسی ارائه میکند و از نشان دادن قساوت قلب برخی از زنان و اعمال ناشایست آنان نیز ابایی نداشته و کتمانی نمیکند، چه اینکه نتیجهگیریهای او، برخاسته از مدارک است.»