بين تصورات اقتصادي با حقايق اقتصادي گاهاً فاصله قابل ملاحظهاي وجود دارد. از اینرو براي اينكه تصورات اقتصادي مبتني بر حقايق اقتصادي باشد بايد در اين حوزه كسب اطلاع، دانش و تجربه كرد.
بهطور نمونه بارها گفته شده كه بانكها با اين همه منابعي كه در دستشان است، چرا به توليد كمك نميكنند تا مشكل منابع مالي توليد حل و فصل شود. سپس با اشاره به حجم كل نقدينگي 3500هزار ميليارد توماني ميگويند اگر نيمي از اين حجم نقدينگي هم به بخش توليد تزريق شود، اقتصاد دچار تحول بزرگي میشود.
يك خطاي فاحشي كه مدتهاست در جامعه تكرار ميشود مربوط به منابع بانكي است و حتي در ادوار رقابتهاي انتخاباتي، عدهاي با اشاره به مجموع انواع سپردههاي بانكي ميگويند اين همه منابع در بانك است و چرا اين منابع به بخش توليد و مولد اقتصاد ايران هدايت نميشود.
در واكنش به اين دست سخنها بايد گفت همه منابعي كه در بانكها وجود دارد، متعلق به خود بانك نيست. به بيان عاميانه آن بخش از منابع بانك را كه متعلق به سهامدار يا سهامداران اصلي بانكهاست، سرمايه ميناميم و بخش ديگر نيز متعلق به سپردهگذاران بانكي است.
از آنجايي كه كفايت سرمايه بانكها در ايران بسيار پايين است، ميتوان نتيجه گرفت كه عمده منابع بانكها متعلق به سپردهگذاران حقيقي و حقوقي است. بدين ترتيب ماهيت منابع بانك امانت و بدهيهاي سوددار است، پس بايد ناظري بالای سر بانكها و مؤسسات اعتباري غيربانكي باشد تا اين منابع كه ماهيت اماني و بدهي هزينهزا دارد، به انحراف نرود. از سوي ديگر تمامی سپردههاي بانكي وجوه نقد نيست كه بانكها بتوانند با تكيه بر آن تسهيلات بدهند. بخش زيادي از سپردههاي بانكي پيش از اين تسهيلات داده شدهاند و بانكها بر اساس دريافت اقساط تسهيلات بانكي و همچنين دريافت سپرده جديد بانكي به وجوه نقد دست پيدا ميكنند. البته بايد توجه داشت كه مطالبات معوق بانكي يا تسهيلاتی كه اميدي به بازگشتشان نيست يا براي زنده كردن آنها بايد هزينههاي حقوقي انجام گيرد، جريان وجوه نقد بانكها را با اخلال مواجه ميكند.
براي اينكه تصويري از وضعيت نقدينگي كل اقتصاد و منابعي كه در بانكها قابليت تسهيلاتدهي دارد، ترسيم شود بايد گفت نقدينگي كل 3500هزار ميليارد تومان است، ميزان شبهپول كه همان سپرده مدتدار بانكي است نیز به شكل تقريبي حدود2500هزار ميليارد تومان است، اما بايد در نظر داشت كه بخش زيادي از شبهپول سالهاي سال است كه در بانكها وجود دارد و بانكها به پشتوانه همين منابع، سالانه اقتصاد را تأمين مالي ميكنند. البته نبايد از ياد ببريم كه شبهپول زمان ماندگاري متفاوتي در بانكها دارد، مثلاً بخشي از شبهپول قرضالحسنه پسانداز است و بخش ديگر آن هم سپردههاي كمتر از يكسال، يكسال، دو سال و... است.
با توجه به وضعيت ترسيم شده در مورد شبهپول بايد گفت عمده منابع بانكي ماهيت بدهيهاي سوددار دارد و بانكها نميتوانند به پشتوانه كل رقم شبهپول به اقتصاد تسهيلات بدهند و اصلاً چنين امكاني هم وجود ندارد. كمااينكه بانكها در سال 99 با وجود بيش از 2500هزار ميليارد تومان شبهپول، به طور نسبي تنها هزارهزار ميليارد تومان تسهيلات بانكي ارائه كردند كه فرهاد دژپسند، وزير اقتصاد در واكنش به ادعاي بانكها مبني بر تأمين مالي اقتصاد ايران، ميگويد بخش زيادي از تأمين مالي بانكها نوسازي تسهيلات پيشين است. اظهارات وزير اقتصاد يك دغدغه بسيار جدي است براي بخش پول و بانك اقتصاد ايران كه ستون اصلي تأمين مالي بهشمار ميرود و با تكيه بر تشكيك وزير اقتصاد در مورد تأمين مالي حقيقي سالانه بانكها، جا دارد وضعيت شبكه بانكي شفاف شود.
كل اقتصاد ايران در حالي چشم اميد به سيستم بانكي دارد كه اين سيستم دچار اخلال جدي شده است. از اينرو براي اينكه اقتصاد بتواند از امكان تأمين مالي ارزانقيمت برخوردار شود بايد مشكل سيستم بانكي حل و فصل شود که در غير اين صورت اخبار غلطاندازي از وضعيت تأمين مالي اقتصاد ايران مخابره ميشود و امكان دارد سياستگذاران را در حوزه برنامهريزي و تصميمسازي با انحراف روبهرو كند.