با نيم نگاهي به آمار و ارقام رشد جمعيت نرخ باروري و رشد سالمندي در كشور ميتوان دريافت جمعيت ابر بحران كشور در دهههاي آينده خواهد بود.
جوانان امروز كه در سنين 30 تا 40 سالگي قرار دارند تا دو سه دهه آينده جمعيت سالمندان كشور را تشكيل خواهند داد و چيزي نزديك به يك سوم جمعيت كشور خواهند بود. نكته چالش برانگيز ماجرا اينجاست كه خيل عظيم جمعيت سالمندان در دهههاي آينده به دليل فقدان جمعيت جوان جامعه، كسي را ندارد كه مورد حمايت و پرستاري آنها قرار گيرند. در واقع اگر بحران جمعيت با همين شرايط فعلي پيش برود، درصد سالمندان از درصد جوانان و نيروي فعال جامعه پيشي خواهد گرفت.
در اين ميان اين چالش نيز همچون بسياري از موضوعات كلان ديگر به دلايل مختلفي به وجود آمده است و براي برطرف كردن آن لازم است ابعاد مختلف موضوع جمعيت مورد واكاوي قرار گيرد.
در كنار تشويق خانوادهها به افزايش جمعيت و فرزندآوري بيشتر، يكي از موضوعات زير بنايي كه در مسئله جمعيت بايد مورد توجه قرار گيرد موضوع تشكيل خانواده و ازدواج جوانان است.
طبق آمارهاي مختلف منتشر شده بين 11 تا ۱۳ ميليون جوان مجرد در كشور وجود دارد كه درصدي از اين افراد از سنين مناسب ازدواج عبور كردند. اگر در ميانگين اين آمار ۱۲ميليون جوان مجرد را در نظر بگيريم، ميبينيم ظرفيت بالقوه براي افزايش جمعيت با ازدواج اين جوانان فراهم خواهد شد و اين 6ميليون زوج هركدام دستكم دو فرزند داشته باشند، ۱۲ميليون نفر به جمعيت كشورمان اضافه خواهد شد.
از اين گذشته مجرد ماندن اين افراد و رسيدن آنها به سن تجرد قطعي، معضلات اجتماعي متعددي ايجاد خواهد كرد. از سوي ديگر زندگي فردي اين افراد هم در صورت تجرد قطعي تحت تأثير قرار خواهد گرفت و تنهايي، افسردگي و بيماري در كمين افرادي است كه تا پايان عمر مجرد باقي ميمانند.
همچنين مجرد ماندن اين جوانان و بيتوجهي به بحث ازدواج آنها ميتواند جايگاه خانواده را تنزل دهد و زمينهساز بروز طيف گستردهاي از آسيبهاي اجتماعي شود.
بنابراين فراهم كردن زمينههاي ازدواج جوانان مجرد ضرورتي اجتناب ناپذير است كه توجه به آن و سر و سامان دادن به اين جوانان، بسياري از آسيبهاي اجتماعي و همچنين معضل جمعيت را تا حد زيادي حل و فصل خواهد كرد.
اگر سوابق توجه به موضوع ازدواج جوانان را مورد بازبيني قرار دهيم با قانون ساماندهي ازدواج جوانان مصوب سال ۱۳۸۴ مواجه ميشويم؛ قانوني كه در ۱۳ بند ابعاد مختلف چالشهاي ازدواج جوانان را مورد واكاوي قرار داده و تلاش دارد تا جوانان بيشتري را به خانه بخت بفرستد.
اين قانون اما تا به امروز كه ۱۶ سال از تصويب آن ميگذرد اجرايي نشده و شايد تنها بندهايي نظير نامگذاري روز ازدواج حضرت زهرا(س) و حضرت علي (ع) تحت عنوان روز ملي ازدواج بخش نمادين اجرا شدن اين قانون باشد.
سالهاي بعد هم دولتهاي بعدي هرگز خود را ملزم به اجراي اين قانون ندانستند اما هر دولتي به فراخور حال خود، طرح تازهاي را در اين حوزه به نمايش گذاشت. دولتهاي نهم و دهم نيز در قالب سازمان ملي جوانان برخي طرحها را در حوزه ازدواج و سر و سامان دادن جوانان اجرايي كردند.
به طور نمونه «سامانه ساماندهي ازدواج جوانان» موسوم به «ساج» يكي از حركتهايي بود كه در زمينه سر و سامان دادن جوانان و ازدواج اتفاق افتاد. حالا اما از «ساج» هيچ خبري نيست و اين سامانه نتوانست براي ازدواج و به خانه بخت فرستادن جوانان دم بخت كاري از پيش ببرد.
دولت يازدهم و دوازدهم اما حتي حركتي نمايشي در حوزه ازدواج و سر و سامان دادن جوانان هم انجام نداد و به طور كلي ازدواج جوانان در اين دولت مسكوت باقي ماند.
به تبع اين موضوع بحران جمعيت نيز جديتر شده و سال ۹۸ براي نخستين بار رشد جمعيت كشورمان به زير يك درصد رسيد؛ اتفاقي كه امسال همچنان ادامه يافته و رشد جمعيت كشورمان را به حدود شش دهم درصد رسانده است. حالا بهارستانيها از ابتداي تشكيل مجلس يازدهم طرح تعالي جمعيت و خانواده را در دستور كار خود قرار داده و بحث گسترش مراكز همسريابي را نيز در اين طرح گنجاندهاند. طرحي كه بنا دارد با محوريت خانواده مراكز همسريابي و ازدواج را گسترش دهد و جوانان دم بخت را به يكديگر معرفي كند. بديهي است موفقيت يا عدم موفقيت چنين طرحهايي براي سر و سامان دادن جوانان دم بخت بستگي به چگونگي طرحريزي و نقشه راه دارد و از حالا نميتوان نظر قاطعي در اين باره ارائه كرد. همچنانكه تاكنون پژوهشي براي براي روشن كردن درصد عوامل مختلف در كاهش آمار ازدواج جوانان صورت نگرفته است.