حمید خوشآیند، تحلیلگر مسائل بینالملل، طی یادداشتی به بررسی رویکرد جدید سیاست خارجی ترکیه پرداخت. چکیدهای از یادداشت او را در ادامه آوردهایم:
دولت ترکیه در هفتههای اخیر، در حال شکلدهی به چارچوبهای خاصی در روابط خارجی خود است که میتوان آن را با شاخصهای «چرخش عملگرایانه»، «توازنبخشی» یا «اصلاح سیاست خارجی» مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد.
نشانههای چرخش عملگرایانه
برای نخستین بار از سال ۲۰۱۸ به اینطرف شاهد «دعوت رسمی» دولت ترکیه از وزیر انرژی رژیم صهیونیستی جهت شرکت در مجمع دیپلماسی آنتالیا بودیم. این سفر بعداً به موازات گسترش درگیریها در غزه لغو شد. علاوه بر این و درحالیکه رابطه بین امارات و ترکیه از سال ۲۰۱۶ رو به تیرگی نهاده بود که بیشتر آن به نقش دو کشور در درگیریهای لیبی مربوط میشود، در یک تماس تلفنی وزیر امور خارجه ترکیه با همتای اماراتی خود گفتگو داشت. از طرف دیگر اخبار متعددی نیز در خصوص برقراری تماسهای سیاسی و دیپلماتیک ترکیه با عربستان (سفر وزیر خارجه ترکیه به ریاض) و مصر منتشر شده است، در حالی که بعد از سال ۲۰۱۳ و سرنگونی دولت مرسی، روابط ترکیه با مصر قطع شده بود و بعد از قتل خاشقچی روابط دولت ترکیه با عربستان نیز حالت تهاجمی به خود گرفته بود. عقبنشینی ترکیه از فعالیتهای اکتشاف انرژی در آبهای مورد مناقشه مدیترانه شرقی از مصادیق دیگر چرخش ترکیه در سیاست خارجی است.
عوامل مؤثر در رویکرد جدید
الف) عوامل بینالمللی: روی کار آمدن دولت بایدن و اتخاذ رویکردهای خاص منطقهای و سیاستهای تنبیهی و سختگیرانه نسبت به دولت ترکیه پیرامون سیاستهای آنکارا در سوریه، لیبی، مدیترانه شرقی و موضوع خرید سامانههای موشکی اس ۴۰۰ از روسیه، مهمترین عامل مؤثر بینالمللی است. حتی اتخاذ رویکردهای نرم و مصالحهجویانه دولت اردوغان نسبت به رژیم صهیونیستی هم از این نظرگاه قابلبررسی است. به این معنا که ترکیه از طریق گشودن باب تعامل با تلآویو، درصدد به دست آوردن حمایت دولت بایدن است.
ب) عوامل منطقهای: فعالیتهای گسترده دیپلماتیک کشورهای مختلف برای بهبود روابط خارجی و توسعه همکاریهای دو یا چندجانبه ازجمله عوامل مؤثر منطقهای است. این در حالی است که دولت ترکیه بر اثر برخی رویکردهای تهاجمی در منطقه نیز بهنوعی دچار انزوا شده است. اینکه ترکیه حاضر به گفتگو و عقد قراردادهای اقتصادی و… با رژیم صهیونیستی، یونان، مصر، عربستان و برخی کشورهای دیگر شده، به تلاش برای گنجاندن دوباره این کشور در معادلات منطقهای تفسیر میشود.
ج) عوامل داخلی: سیاستها و اقدامات تهاجمی منطقهای دولت آنکارا در سالهای گذشته قاعدتاً «آثار مخربی» نیز بهویژه در عرصههای اقتصادی ترکیه داشته که موجب شده دولت اردوغان با کاهش فزاینده محبوبیت مردمی در داخل مواجه شود که در انتخابات پیش رو یک امتیاز منفی است.
آثار و پیامدها
رویکرد تعاملی ترکیه با کشورهایی مانند عربستان، امارات، مصر یا یونان، قطعاً نقش مهمی در «محدودسازی یا رفع مناقشات منطقهای» که ترکیه در این سالها یکی از عوامل ایجادکننده آن بوده است، خواهد داشت. همین که یکی از عوامل مهم منازعه و مناقشه رفتار خود را در چارچوب همزیستی و همکاری بازتعریف کند، به شکلگیری ترتیبات صلحآمیز منطقهای که جمهوری اسلامی ایران نیز همواره درصدد آن بوده است، کمک قابلتوجهی میکند، اما در خصوص توسعه مناسبات دوجانبه با رژیم صهیونیستی با توجه به اینکه ترکیه یک کشور مهم اسلامی است باید قدری با تأمل به موضوع نگاه کرد. این مسئله در گام نخست «برای تلآویو یک فرصت است» که برخلاف مصالح جهان اسلام است.
چشمانداز
دولت اردوغان در تلاش برای تعمیق و گسترش روابط با کشورهای اسلامی از یکسو و رژیم صهیونیستی از جانب دیگر است. این امر موجب «تشدید بدبینی افکار عمومی مسلمانان به دولت ترکیه» میشود، آن هم در شرایطی که مسئله فلسطین افقهای روشنی در پیش رو دارد. از طرف دیگر، برقراری مجدد روابط دوستانه با رقبای منطقهای هم با توجه به تناقضاتی که بهخصوص در یک دهه اخیر در سیاست خارجی ترکیه در خصوص همسایگان و کشورهای اسلامی وجود داشته است، کار چندان آسانی به نظر نمیرسد. سرنوشتی که سیاست «تنش صفر با همسایگان» به آن دچار شد و در مقاطعی به «تنش حداکثری با همسایگان» تبدیل شد، واقعیاتی است که هر کشوری در بازتعریف روابط منطقهای خود با ترکیه تا زمانی که نشانههای اعتماد کامل ظهور و بروز نیابد، نادیده گرفته نمیشود.
علاوه بر اینها، عادیسازی روابط ترکیه با عربستان، مصر، امارات، رژیم صهیونیستی تا حدود زیادی به معنای پشت کردن به سیاستهای ایدئولوژیک حزب عدالت و توسعه است. این مسئله موجب بروز انتقاداتی از اردوغان میشود که نگاه ابزاری به اخوانالمسلمین دارد.