کد خبر: 1051713
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۶
اثری که هم اینک در معرفی آن سخن می‌رود، بازخوانی تاریخچه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی منطقه «الهیه شمیران» را موضوع خود قرار داده است. این پژوهش توسط امیر سعید الهی انجام شده و مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران به تازگی، آن را روانه بازار نشر ساخته است. مؤلف در دیباچه این اثر در ترسیم قلمرو تحقیق خویش چنین آورده است:
محمدرضا کائینی
«تخریب مداوم بافت تاریخی محله‌های قدیم تهران و خم شدن آن‌ها در زیر ضربه‌های برج‌سازان و سازندگان بزرگراه‌ها و پروژه‌های نوسازی از یکسو و اغتشاش گسترده‌ای که گذشت زمان در خاطره‌سازی از فرهنگ سنتی و دیرپای این دیار ایجاد می‌کند، رفته رفته به گسست فرهنگی بزرگی میان ما و میراث پدرانمان می‌انجامد. بی‌تردید آگاهی از فرهنگ گذشتگان، از حقوق و نیازمندی‌های نسل‌های بعدی هر جامعه به شمار می‌رود که چه بسا بدون آن برخورداری از روند آرام و دلنشین در گذران عمر مقدور نیست. در جهان امروز یادمان‌های گذشته، چه در شکل نرم و چه در فرم سخت، جزئی از فرهنگ هر جامعه شناخته می‌شود و بنابراین در جامعه ما که منافع مادی قشر‌های سوداگر شهری قاطعانه کمر به نابودی این یادمان‌ها بسته است، ضروری است که با گام‌هایی هرچند کوچک، خاطره آن‌ها را به پایداری کشاند. ییلاقاتی که از دوران قاجار، توسط شاهزادگان و درباریان در اطراف تهران سربر افراشته‌اند، هر یک از هویت و تاریخ ویژه‌ای برخوردارند و گرچه اطلاعات مناسبی از پیشینه ییلاقاتی چون: کامرانیه، فرمانیه، اقدسیه، قیطریه، صاحبقرانیه، مجیدیه، دروس، قلهک، داودیه، زرگنده و... در دست است، اما پیشینه برخی از این مناطق از جمله الهیه شمیران، همچنان در پرده‌ای از ابهام پوشیده شده و آگاهی‌های جسته و گریخته‌ای هم که از آن داریم، در بیشتر موارد مخدوش و نادرست است. از این رو در این نوشتار کوشیده‌ایم که با گردآوری اطلاعات مستند و تاریخی در مورد منطقه خوش آب‌و‌هوای الهیه که امروزه بهای سکونت در آن ابعاد نجومی یافته است، تا آنجا که ممکن است پیشینه آن را به خاطره دیرپای تاریخ بسپاریم.»
این پژوهش، مصدر به فصلی است که به واقع، باب سخن در باب «الهیه شمیران» را می‌گشاید. این بخش اشاراتی دارد به شکل‌گیری و توسعه این منطقه ییلاقی و ایضاً پیامد‌هایی که رشد آن، با خود داشته است:
«پس از آنکه تهران در ۱۲۸۴ ق، از حصار شاه طهماسبی فراتر رفت و گسترش یافت، قشر‌های میانی اعیان و اشراف، درصدد خرید و ساخت مکانی برای خود در ییلاق‌های پیرامون تهران برآمدند. البته پیش از آن بسیاری از درباریان و شاهزادگان قاجار، برخی از ییلاق‌های مرغوب پیرامون تهران و دور از مرکز شهر را به طور عدوانی یا با پرداخت بهای اندکی، تصرف و به نام خود کرده بودند تا بتوانند از تابستان‌های گرم و طاقت‌فرسای تهران گریخته و از هوای فرح‌بخش و خنک آن نواحی، بهره گیرند، به‌ویژه که تابستان‌ها هم آب آشامیدنی، به اندازه کافی در تهران پیدا نمی‌شد. به نوشته کنت گوبینو که از ۱۲۷۱ تا ۱۲۸۰ ق (جز دوران کمی) نخست نایب اول سفارت و سپس وزیرمختار فرانسه در تهران بود: اعیان و اشراف و تجار ایران، اراضی خارج شهر را به بهای ارزان خریداری کردند و خیابان و باغ به وجود می‌آوردند و عمارات کوچک و بزرگ می‌سازند و تجار، کاروانسرا‌های زیبا احداث می‌کنند. علت آنکه اقدامات فردی در اصلاحات خیابان‌ها و باغ‌ها و سایر چیز‌ها مؤثر می‌شود، ارزانی خواروبار و زمین در ایران می‌باشد، به طوری که می‌توان گفت: اراضی اطراف شهر تهران اصلاً صاحب ندارد! ملک‌التجار تهرانی در خارج شهر تهران باغی احداث نموده که ده‌هزار متر مربع مساحت آن است و زمین این باغ بزرگ را سابقاً به بهای ۵۰ تومان خریداری کرده که به پول فرانسه ۵۰۰ فرانک می‌شود. حال اگر شخصی بخواهد در شهر پاریس چنین باغی را احداث نماید فقط باید ۵ میلیون فرانک در بهای زمین آن بپردازد!
منطقه الهیه -که امروزه در ضلع غربی جاده قدیم شمیران (شریعتی) و در نزدیکی تجریش قرار دارد- در منابع قدیم به صورت‌های خُلازیر، خُرازین، خلاذیل، خولازیر، خودآذین، خلازیل، خورآذین، خواردین، خورآزین و خوردین آمده است و نباید آن را با روستای خلازیل، خلازیر یا خورازیل در جنوب غربی تهران امروزی اشتباه کرد. گمان می‌رود که خُلازیر، تغییر یافته کلمه قُلازیر باشد، زیرا در قدیم، قلعه‌ای در جنوب تپه خلازیر وجود داشت. به گفته عبدالله شهبازی تهران‌پژوه معاصر: خورآذین نام تاریخی و کهن محله الهیه است. محله الهیه امروزی -که اکنون با انبوهی از برج‌ها و آپارتمان‌های بلندمرتبه اشغال شده- در گذشته تپه‌های بلندی بود که به آن خورآذین می‌گفتند. در ریشه‌شناسی این واژه، به کلمه خورآبه یا همان پرستشگاه‌هایی می‌رسیم که پیش از رواج دین زرتشت در ایران وجود داشتند. در شمیرانات نیز بیش از ۳ هزار سال پیش، خورابه‌ها پرستشگاه بومیان منطقه بودند. خورابه از دو واژه خور به معنای خورشید و آبه پسوند مکان تشکیل شده است. بومیان شمیرانات به این پرستشگاه‌ها، خورابه یا جایگاه خورشید می‌گفتند. اول صبح وقتی نور خورشید به قله‌های مرتفع می‌تابد، آن قله‌ای که از قله‌های اطرافش بلندتر است، زودتر از بقیه روشن می‌شود. بومیان شمیرانات هم بر فراز همان قله، پرستشگاهی می‌ساختند که به آن خورآبه گفته می‌شد. در محله امروزی الهیه نیز تپه مرتفعی وجود داشت که اول صبح با نور خورشید روشن می‌شد و بومیان قدیمی شمیرانات، به آن خورآذین می‌گفتند؛ نام کهنی که به قدمت این محله اشاره دارد. هرچند در دوران قاجار، نام این آبادی به الهیه تغییر کرد...
این تپه سرسبز و بهشت‌آسا -که بخش خاوری آن، بستر رودخانه جعفرآباد (رودخانه دربند یا نهر زرگنده) است و در اقلیمی نیمه‌خشک و سرد واقع شده و حدود پنج ماه از سال، در شرایط یخبندان قرار دارد، در نوشته‌های اعتمادالسلطنه خُلازیر نامیده شده است. اما سال‌ها بعد روی نقشه بلوکات اطراف تهران که در ۱۳۲۸ ق توسط مهندس عبدالرزاق بغایری کشیده شده است، نام این روستا به صورت خُرآزین در بالای زرگنده دیده می‌شود و از ویژگی‌های آن، وجود زمین‌های کشاورزی و باغ‌های تولید صیفی‌جات و میوه بوده است، ولی پس از جنبش مشروطه، این محدوده رفته‌رفته ییلاقی‌نشین و سپس در دهه ۱۳۵۰ مسکونی شد. به هر روی ۳۰ سال پس از حضور الهی‌ها، یعنی از ۱۳۱۵. ق (آغاز دوران مظفری) است که این منطقه به الهیه مشهور شد و روی نقشه‌های بعدی تهران در دوران پهلوی دوم، به نام تپه الهیه و در برخی منابع این دوره، با عنوان مزرعه الهیه از آن یاد شده است و امروزه به آن، محله الهیه می‌گویند که (همراه با باغ فردوس)، یکی از محله‌های ناحیه ۷ منطقه یک شهرداری به شمار می‌رود، ولی جا دارد که محله‌ای مستقل از باغ فردوس شمرده شود.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار