خلقت و آفرینش آدمی به گونهای است که همیشه کمالگرا بوده و به دنبال بهترینها میباشد. کمال واقعی و عینی آدمی نیز از طریق به کارگیری استعدادها، رفتارها و عملکردهای او امکانپذیر است. هر انسانی به صورت آگاهانه و کاملاً اختیاری میتواند با رفتار و عملکرد خود به کمال واقعی برسد. بر همین سیاق در سرشت انسان غرایز و استعدادهای فراوانی نهفته شده است تا با رشد و شکوفایی آنها در موقعیتهای گوناگون برای زندگی خود تابلوهای شاهکارانهای خلق کند. انسان از طریق به کارگیری استعدادها و تواناییهای خود و با استفاده از روشهای مناسب از نیروها و غرایز درونی خویش همیشه میتواند راه مطلوب را پیدا کند و از تمام مراحل زندگی خویش بهترین و شایستهترین استفاده ممکن را ببرد. در این رابطه انسان با الگوپذیری از افراد موفق میتواند برای خود الگوی مناسبی پیدا کند. الگوپذیری در آدمی به خصوص در میان قشر جوان از نکات مهمی است که میتواند زندگی هر شخص را متحول و دستخوش تغییر کند.
تغییر مسیر الگوبرداری جوانان
در گذشتههای نه چندان دور جوانان معمولاً به خانواده خود اعم از پدر، مادر و در بعضی مواقع به خواهر و برادر خود تأسی میکردند. عمدتاً مدپذیری و الگوبرداری از خانواده داشتند، اما امروزه با توجه به شرایط متأثر از گسترش جوامع بشری، فراگیر شدن وسایل ارتباطی و محیطهای مجازی و در بعضی مواقع که در اکثر خانوادهها به وفور دیده میشود و آن جدایی جوانان از محیط خانواده و در یک کلمه جدایی فرزندان از کانون گرم خانواده است، روند و کانال الگوپذیری جوانان تغییر کرده و بسیاری نیز از گروه همسن و سالان خود الگوبرداری میکنند و آنها را بیشتر قبول دارند. گاهی این الگوبرداری به حدی شدید و قوی است که حتی در مکالمات روزمره و صحبت کردن آنان تأثیرگذار بوده است و این برای جوان حکم سم را دارد.
تنوع الگوبرداری در حوزههای مختلف
اینکه جوانان بتوانند برای خود در زندگی الگوی مناسب و خوبی را انتخاب کنند کمک و همیاری والدین را میطلبد. الگوپذیری یکی از توانمندیهای مهم در زندگی هر فردی است که در عین حال ریشه در ذات و نهاد آدمی دارد. شیوه الگوپذیری در هر انسانی میتواند متفاوت و منحصربهفرد باشد و همچنین در زندگی فردی و اجتماعی هر شخصی میتواند تأثیرات متفاوت و مختلفی به جای بگذارد.
الگوپذیری در جوانان میتواند در حیطهها و زمینههای مختلف باشد. بعضی از جوانان از لحاظ دینی و مذهبی فردی را الگو و سرمشق خود قرار میدهند تا از طریق او و سرمشق گرفتن از او خود را به هدف برسانند و کسی که از لحاظ دینی الگوپذیری انجام میدهد در حقیقت از طریق او میخواهد به فضایل انسانی و سجایای اخلاقی دست پیدا کند.
گاهی جوانان از فردی الگوبرداری میکنند که زمینه هماهنگ شدن با جامعه و اجتماع را برای خود میسر کنند و این الگوپذیری میتواند در بسیاری زمینههای دیگر باشد.
آسیبهای الگوبرداری اشتباه
گاهی یک الگوپذیری اشتباه میتواند موجب آسیب رساندن به جوان شود و این آسیب میتواند از لحاظ اجتماعی، فرهنگی و حتی در قدرت تصمیمگیری فرد نقش داشته باشد.
الگوپذیری به معنی تابعیت و پیروی از یک مدل واحد و عینی است که شخص برای خود انتخاب میکند، البته این پیروی و نمونهبرداری کردن در تمام مراحل زندگی به چشم میخورد، اما در دوران جوانی بیشتر و مشهودتر است و خود را مشهودتر نشان میدهد. الگوپذیری و به دنبال مد و مدگرایی رفتن در جوانان یک رفتار کاملاً اجتماعی است که میتواند باعث تغییر سلایق و فرهنگ جامعه شود. این تغییر سلایق گاهی با کلیت خانواده تناقض دارد.
وقتی جوان بدون هیچ کنکاش و پرس و جویی از فردی تبعیت میکند و او را الگوی خود قرار میدهد، این میتواند آسیبهای اجتماعی و به دنبال آن آسیبهای فردی به همراه داشته باشد. جوان حتی با شخصیت فرد برگزیدهاش همانند سازی میکند یعنی دوست دارد از هر لحاظی خود را شبیه او سازد. مثلاً خود را شبیه یک هنرپیشه، خواننده و... کند و در هر زمینهای بی قید و شرط و کورکورانه از او تقلید و الگوبرداری کند. بیتردید اگر این الگوبرداری غلط باشد، تبعات منفی بسیاری برای جوانان خواهد داشت.
کمک به جوانان برای الگوبرداری صحیح
الگوبرداری در دوران کودکی گاهی میتواند ناآگاهانه و تقلیدی و حتی از روی اجبار باشد که اکثر مواقع هم والدین به جواب مطلوب از طرف فرزند خود نمیرسند. مثلاً دیده شده است والدین کودکان خود را اجبار میکنند که از فلانی و فلان شخصی که خود والدین دوستش دارند و دوست داشتهاند که شبیه او بشوند و نشدهاند، تبعیت کنند یا الگوبرداری کنند.
شاید به اجبار و برخلاف نظر کودک این کار صورت پذیرد، اما کم کم به حیطه فراموشی سپرده میشود یا اینکه الگوبرداری کمرنگ و کمرنگتر میشود، اما در دوران جوانی این موضوع کاملاً آگاهانه و در اکثر مواقع با تدبیر انجام میشود چراکه جوان مطالعه کرده و از تجربیات دیگران و والدین و بزرگترها بیشتر استفاده میکند و اگر به او کمک شود میتواند سرمشق و الگوی خوبی را برای خود انتخاب کند.
جوانی هر فردی مهمترین دوران زندگی اوست؛ دورهای که شخصیت او تا حد زیادی شکل گرفته و از لحاظ کمالات نیز به رشد قابل توجهی رسیده است. دوران جوانی همزمان با بدو ورود جوان به جامعه است و او خود را با دریایی از مشکلات و افراد گوناگون مواجه میبیند که باید خود را باور داشته باشد و بتواند از فکر و عمل خود به نحو احسن استفاده کند.
بیتردید در دوران جوانی افراد سعی میکنند خود را بیشتر به دیگران نشان دهند حال میتواند از لحاظ فکری یا عملی یا حتی مهارتی باشد. در این دوران جوانان با الگوپذیری از افراد دیگر و فرد مورد علاقه خود میخواهند رفتار، منش و عملکرد خود را شبیه او سازند و البته این دیدگاه غیر قابل قبول است و الگوپذیری باید متناسب با عقل و منطق باشد.
جوانان به دنبال این هستند که یک سرمشق و الگویی پیدا کنند تا بتوانند از او الگوبرداری کنند. گاهی اوقات دیده شده است که جوانان ناخواسته و بدون مطالعه از افرادی سرمشقگیری میکنند که اصلاً مناسب آنان نیست.
بزرگترها باید به جوانان کمک کنند تا آنان بتوانند سرمشق خوبی برای خود انتخاب کنند. بیتردید الگوبرداری و سرمشقگیری باید از افرادی باشد که نزد مردم از مقبولیت اخلاقی و اجتماعی برخوردارند و مشهور به بیاخلاقی و فساد نیستند.