اگر سخنان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در برنامه تلویزیونی مناظره را جلوهای از کلیت طرحهای آنها برای در دست گرفتن کشور بدانیم، فقدان طرح و ایده برای حوزه فرهنگ، نگرانکننده خواهد بود.
مناظرههای تلویزیونی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، مهمترین بخش از فضای تبلیغاتی بود که میتوانست در اختیار هر یک از نامزدهای محترم انتخابات قرار بگیرد. سه دوره برگزاری مناظره تلویزیونی فرصتی بود تا هر یک از نامزدهای انتخابات آرا، اندیشهها و برنامههای خود را تبیین کنند. قسمت دوم برنامههای مناظره با رویکرد مسائل فرهنگی و اجتماعی برگزار شد و در آن جلسه نه تنها سؤالات مجری برنامه، بلکه نظرات و گفتگوهای انجام شده از سوی نامزدها، هیچکدام نه به موضوعات فرهنگی اشاره داشت و نه نشانهای از دغدغههای فرهنگی را در خود داشت. متأسفانه بخش فرهنگ و هنر، در تمام آن جلسه که قرار بود به صورت اختصاصی به موضوع فرهنگ پرداخته شود، در یک تغافل آشکار به فراموشی سپرده شد.
اگرچه صاحبنظران، منتقدان و اهالی فرهنگ در شبکههای اجتماعی به این موضوع انتقاد کردند و آن را نشانهای از اهمیت ندادن به فرهنگ در میان نامزدها و مظلومیت فرهنگ و هنر عنوان کردهاند، ولی نکته بارز این است که صداوسیما به عنوان میزبان و طراح برنامه مناظره هم از کنار موضوع فرهنگ گذشت و آن را به دست فراموشی سپرد.
حلقه مفقوده فرهنگ، نقدهای رسانهها را نیز در پی داشت. اینکه چرا از بین جمعی هفت نفره که قرار است یک نفر ریاست قوه مجریه را بر عهده بگیرد، هیچکس نخواست وارد مقولات فرهنگی شود، جای سؤال دارد. آیا نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، اصلاً برنامهای در حوزه فرهنگ داشتهاند؟! نگاهی گذرا به برنامههای انتخاباتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ به خوبی نشان میدهد که حلقه اصلی مفقوده در برنامههای کاندیداها، فرهنگ و هنر است و به جای آن، تمرکز اصلی هر یک از نامزدها بیشتر بر موضوعات اقتصادی، سیاسی و روابط بینالمللی است. هرچند در شرایط فعلی و با توجه به مشکلاتی که مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند، تأکید بر مباحث اقتصادی و سیاست خارجی چندان هم دور از انتظار نیست، اما بیاعتنایی به امر فرهنگ نیز مسئلهای نگرانکننده است. در این میان، اما فارغ از برنامههای هر یک از نامزدها برای حل مشکلات سیاسی و اقتصادی، انتظار میرفت که تاکنون به گوشهای از دغدغهها و مشکلات عرصه فرهنگ و هنر کشور نیز به صورت جدی اشاره میشد؛ آنهم در شرایطی که فعالان این حوزه در بخشهای مهمی، چون نشر، سینما، تئاتر، موسیقی و رسانه در دوران کرونا آسیبهای بسیاری را متحمل شدند و همچنان هم روزهای دشواری را میگذرانند.
در ستادهای انتخاباتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نیز، خبری از مشاور یا مشاوران در امور فرهنگی و هنری دیده نشد! این مسئله در حالی پیش آمد که معمولاً یکی از بخشهای مهم و تأثیرگذار در ستادهای انتخاباتی، بخشی بود که به دنبال همراه کردن هنرمندان و ایجاد فضای همراهی چهرههای شناخته شده با نامزد مورد نظر بود. شاید یکی از دلایلی که امسال کمترین توجه به موضوع فرهنگ و هنر شد، فعال نبودن چنین بخشی در ستادهای انتخاباتی است. محو شدن حضور هنرمندان در فعالیتهای انتخاباتی، عجیب بود. چند ماه پس از آنکه در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، چهرههای هالیوودی در کارزار انتخاباتی دو حزب حضور داشتند و در اردوی دموکراتها چهرههای سرشناس هالیوودی بر ضد ترامپ فعالیت میکردند، انتخابات ریاست جمهوری در ایران با کمترین میزان حضور تبلیغاتی اهالی هنر همراه شد. علت دور شدن هنرمندان از سیاست و فعالیتهای انتخاباتی را میتوان در دو نتیجه معکوس و ناامیدکننده در دورههای انتخاباتی قبلی دانست، که وعدههای نامزد پیروز انتخابات در حوزه فرهنگ و هنر عملی نشد و آنچه هنرمندان از حمایت مادی و معنوی رئیسجمهور از اهالی هنر انتظار داشتند، به بار ننشست.
فردا روز انتخابات است و با اعلام نتایج آن، یکی از نامزدهای محترم با انتخاب مردم مسئولیت تشکیل دولت را برعهده خواهد گرفت. امید است نامزد پیروز در انتخابات، در برخورد با مسئله فرهنگ و هنر، کمبودها و کمکاریهای صورت گرفته در دوره مبارزات انتخاباتی را جبران کند. وضعیت فرهنگ و هنر در شرایطی است که بخشی از هنرمندان نسبت به آینده شغلی و معیشتی خود در اوج ناامیدی قرار دارند. طیفی از هنرمندان به دلیل وضعیت کرونا مدتهاست که از فعالیت فرهنگی و هنری دور شده و حتی مجبور شدهاند برای تأمین معاش خود به طور کلی فعالیت فرهنگی را کنار بگذارند. سرانه مطالعه در ایران هنوز آنقدر پایین است که صحبت از کتابخوانی در کشور باعث شرمساری میشود، کمبود فضاهای فرهنگی و هنری در سراسر کشور نسبت به سرانه جهانی، کاملاً به چشم میآید. دولت سیزدهم، مسئولیت همه کمکاری دولتهای گذشته در حوزه فرهنگ را برعهده خواهد داشت و مردم از دولت جدید انتظار تغییر دارند، این تغییر چه در اقتصاد و معیشت و چه در فرهنگ و هنر باید پیگیری شود و چه بهتر که از همان ابتدای کار دولت جدید استراتژی فرهنگی خود را مشخص کند و نشان دهد که همه بیتوجهیها به حیطه فرهنگ و هنر در طول تبلیغات انتخابات، به دلیل هیجانات سیاسی و بحرانی بودن معیشت و اقتصاد مردم بوده است.