یکی از چالشهای عموم والدین با فرزندان نوجوان و جوانشان موضوع الگوپذیری آنان است. بیتردید اگرجوان یا نوجوان شما ناآگاهانه دست به الگوبرداری اشتباه زد این وظیفه شما و الدین است که با صحبت و متوجه کردن او با مسائل و مشکلاتی که امکان بروزش برای او قطعی است او را از کارش منصرف سازید. شما میتوانید با رفتار صحیح جوان خود را در کانون گرم خانواده حفظ نمایید. هیچگاه برای تأیید یا رد مسئله که همان الگوی فرزندتان است از خشونت استفاده نکنید، چراکه جواب منفی میگیرید و شما را به هدف نهایی نمیرساند.
بعضی از جوانان با هدف جلب توجه دست به الگوپذیری از آدمهای معروف میزنند، چون درصدد این هستند که جلب توجه کنند. گاهی اوقات این جلب توجه تا طرز پوشش، نوع آرایش سر و صورت و تیپزدن هم خود را نشان میدهد.
البته در بین جوانان این خصلت وجود دارد که بهخاطر رقیبشدن و اینکه بخواهند از رقیب خود در هیچ زمینهای کم نیاورند، دست به چنین کارهایی میزنند.
البته آمار مدگرایی و الگوپذیری در دختران بیشتر از پسران میباشد، چراکه آنان نسبت به محیط اطراف خود حساستر و با عاطفهتر هستند و بیشتر به دنبال تقلید میگردند و از لحاظ ظاهری و نحوه آرایش و حتی لباس پوشیدن حساسیت بیشتری نشان میدهند.
از لحاظ الگوپذیری همیشه به جوانان تأکید شده است که به دنبال یک الگوی مناسب باشند، چون علاوه بر اینکه فرد باید ویژگیهای طرف مقابل را الگو و سرمشق خود قرار دهد، همیشه و همواره رفتار او و گفتار و منش و خلف و خوی فرد الگوشده در جلوی دیدگان جوان قرار خواهد گرفت، چراکه الگوها در هر برهه از زمان و از هر لحاظی بر جوانان تأثیرگذار میباشند و از لحاظ رشد شخصیت، تکوین شخصیت و سرنوشت آنان مؤثر هستند.
گاهی اوقات الگو برای جوانان حکم یک راهنما را دارد که برای پیمودن راه و راهنماییکردن جوان استفاده میشود. در حقیقت او ندانستهها را به فرد یاد میدهد و او را برای رسیدن به سر منزل مقصود راهنمایی میکند اینکه جوانان فردی را برای خود الگو قرار میدهند باعث میشود که افکار و رفتار آنان منسجمتر و هماهنگتر و از لحاظ عملی رفتارشان و کردارشان پختهتر باشد.
در اینجا باید گفت چرا انسان نیازمند یک الگو است و باید در زندگی خود الگو داشته باشد و چرا این نیاز در جوانان بیشتر است.
از دید روانشناسان جوان و نوجوان به دنبال کمال و کمالگرایی هستند و همین گزینه کمالگرایی در آنان هست که دوست دارند خود را شبیه و مانند فرد موردنظرشان سازند و در اصطلاح از واژه همانندسازی و شبیهسازی استفاده میکنند.
جوانان دوست دارند با الگوبرداری از فرد مورد نظر، خود را به شخصیت، اخلاق و رفتار او نزدیک سازند و بتوانند از خود یک شخصیت کامل و منحصر به فردی خلق کنند، شخصیت یک مرد و یک زن کامل.
وقتی جوان برای خود یک الگو برگزیند و گرایش به الگوی خود داشته باشد همیشه افکار خود را نظم بخشیده و آنها را منسجمتر میسازد.
الگوبرداری در جوانان یعنی اینکه آنان به یک آرامش ظاهری از دید خود برسند، چون گاهی اوقات دیده شده است که جوان از طریق خانواده خود در بعضی مواقع یا اکثر مواقع طرد میشود. یعنی دیدگاه و نظر جوان و فرزند در خانواده مهم نیست. در اینطور مواقع فرزند به الگو و طرف مقابل خود که خارج از خانواده میباشد روی میآورد تا بتواند جای خالی این تضادها و دیده نشدنها را پر کند.
وقتی جوان میبیند که از طرف فردی که بیرون از خانواده است، حمایت میشود و حرفش خریدار دارد مسلماً به او روی میآورد حتی اگر در بعضی مواقع این الگو دست به اشتباهاتی هم بزند.
باید این نکته را یادآور شوم که جوانان و نوجوان و کلاً قشر جوان همیشه به دنبال تنوعپذیری و تنوعطلبی میباشند. این مقوله همزمان با بروز صفات ثانویه در فرزندان خود را نشان میدهد. در حقیقت آنان با تنوعطلبی و تنوعپذیری دوست دارند که به هویت خود دست پیدا کنند. هویتی که برای خود ناشناخته است و به دنبال کشف آن هستند.
ناگفته نماند که همیشه مد و الگوپذیری به خودی خود اشتباه و ناپسند نیست. در بعضی مواقع دیده شده است که جوانان از یک الگوی خاصی پیروی میکنند و آن بسته به نوع محل سکونت، اداب و معاشرت، تحصیلات و حتی نوع برخورد خانواده میتواند شدت یا ضعف داشته باشد. بعضی از جوانان بهخاطر حس کنجکاوی دست به تقلید و الگوپذیری میزنند، بعضیها بهخاطر اینکه بخواهند خود را در بین مردم نشان دهند، دست به این کار زده و بعضی ازجوانان هم بهخاطر اینکه خود را پیدا کنند چه از لحاظ معنوی و مادی دست به الگوبرداری میزنند.
در آخر به شما والد گرامی میگویم که سعی کنید با رفتار و منش خود و طرز درست برخوردکردن با فرزند خود او را شیفته خانواده سازید، نگذارید که او بیمبالات بزرگ شود و بیبند و باری را یاد بگیرد. بیایید برای او الگوی خوبی باشید، از هر لحاظی فرزند خود را تأمین سازید و برایش ارزش قایل شوید.
به دیدگاهش احترام بگذارید و او را در جلسات خانوادگی خود شریک کنید. سعی کنید در تصمیمات مهم زندگی علاوه بر مشورت با همسر، از فرزندان خود هم کمک بخواهید. گاهی اوقات از آنها راهحل بخواهید و با طرح یک پرسش یا یک معما در خانواده جوان خود را به سفره مشورت با والدینش دعوت کنید.
اگر جوان یا نوجوان شما نا آگاهانه دست به الگوبرداری اشتباه زد با صحبتکردن با او و متوجهکردن او با مسائل و مشکلاتی که امکان بروزش برای او قطعی است او را از کار خودش منصرف سازید.
شما میتوانید با رفتار صحیح جوان خود را در کانون گرم خانواده حفظ نمایید. هیچگاه برای تأیید یا رد مسئله که همان الگوی فرزندتان است از خشونت استفاده نکنید، چراکه جواب منفی میگیرید و شما را به هدف نهایی نمیرساند.
با گذشت زمان و بازکردن مشکل سعی کنید با فرزند خود صحبت کرده و او را آگاه سازید. در آخر باید بدانید که بهترین الگو برای جوانان و نوجوانان والدینشان هستند.
* روانشناس بالینی و مشاور