با آتشسوزی مشکوک بیمارستان امام حسین (ع) در ناصریه با صدها کشته و زخمی، برگ جدیدی برای تحولات پیش رو در عراق قرار گرفت تا آنچه سفیر انگلیسی در عراق اعلام کرده بود، که این کشور آمادگی اجرای انتخابات را در اکتبر (مهرماه) ندارد، محقق شود. مقتدیصدر و وزرای وی در کابینه مصطفی کاظمی که بیشترین سهم را در کابینه در اختیار داشته و با حمایت فراکسیون صدری از کاظمی، یک کودتای امریکایی و غربی و استعماری تا امروز در عراق اجرا شده است، شوک جدیدی در روند اجرای انتخابات ایجاد کردند. آمدن کاظمی اساساً با دستهای مشکوک عراقی و غیرعراقی بود و آنچه کاظمی در یک سال و نیم گذشته نیز به اجرا گذاشته، کاملاً در عرصه داخلی و مناسبات خارجی در چارچوبهای مطلوب امریکایی-غربی-صهیونیستی دنبال شده است. کاظمی از یکسو با رانت دادنهای مالی و ساختاری و چینش افراد در ساختار قدرت اجرایی و امنیتی و اقتصادی بهگروههای حامی و از سوی دیگر با نابود کردن تمامی ظرفیتهای مالی، اقتصادی و امنیتی و با هدف ناامید کردن جامعه از هرگونه خلاصی از فساد و ناکارآمدی و تأثیر آن بر انتخابات و بهویژه در استانهای شیعی و کاستن از سهم قدرت گروههای انقلابی و جهادی شیعه و ایجاد یک فراکسیون اکثریت و کسب نخستوزیری کاملاً دستنشانده امریکا، عمل کرده است. پیچیدگیهای گسترده عراق و جامعه و جریانهای سیاسی و قومیتی و مذهبی، در مسیری که تیم غربی برای کودتای حکومتی برنامهریزی کرده بود، به پیش نرفته و لذا، دستور کار غربی برای به تسلیم واداشتن استقلال و اراده ملی و مقاومت ضداشغالگر بر این قرار گرفت که روند «بیدولتی» در عراق، فرصت جدیدی برای فشار بیشتر به مردم و غربیها که نیازمند ساماندهی اوضاع خود و متحدان خود در عراق هستند، قرار خواهد داد. مقتدی صدر در موضعی طلبکار و بهجای پاسخگویی به دلیل حمایت از کاظمی و فسادی که از طریق وزرای کابینه و منتسب به جریان صدر حاصل شده، خود را از انتخابات و هرگونه حمایت از دولت کاظمی و دولت بعدی کنار کشید. اینکار چراغ سبزی جدید برای عدم اجرای انتخابات در مهرماه است که پارلمان نیز طبق قانون خود را قبل از آن منحل خواهد کرد و عملاً دولت دستنشانده کاظمی بدون هرگونه مانع یا دستگاه نظارتی و قانونی در قدرت باقی خواهد ماند. همین پروژه تشدید بحران از طریق «طرح بیدولتی» در لبنان نیز در جریان است و سعد حریری پس از ۹ ماه بازی با زمان و اصرار بر یک کابینه امریکایی و حذف جریانهای ملی و انقلابی و تکیه بر آشفتگی بیشتر اقتصادی و فشار بر مردم، استعفا داده و اعلام کرده در رایزنیهای پارلمان لبنان برای معرفی نخستوزیر جدید نیز شرکت نمیکند! در افغانستان نیز امریکاییها با تکمیل پازلهای امنیتی و سیاسی و نظامی و اقتصادی و خروج نیمبند از این کشور، سیاهچالهای از بحرانهای گوناگون، از جنگ داخلی و درگیر کردن همسایگان افغانستان، تا تکرار تصویر حاکمیت طالبان بر مردم و آواره کردن میلیونها شهروند در جریان است. سیرک و کارناوال نفاق و تروریستهای آنان نیز در فضای مجازی که با حضور و حمایت غربی- صهیونیستی - سعودی انجام گرفت، دستور کار ویژهای برای ایران نیز تدارک کرده است. این تصویر منطقهای بحرانسازیهای جدید، که به نوعی برای پوشش دادن به یک شکست استراتژیک جدید و آغاز جابهجایی و خرج امریکا از برخی مناطق است، توسط انگلیس و رژیم صهیونیستی و با حمایت مالی سعودی و بوقهای رسانهای آنها در حال اجرا است. کارشکنی، مانعسازی و تهی کردن برخی ظرفیتهای مالی کشور و رها کردن بازار برای سبقت گرانی بیشتر و... در ایران نیز نمیتواند، رخدادی خود بهخودی ارزیابی شود.