کد خبر: 1056255
تاریخ انتشار: ۲۸ تير ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۰
۲۹ تیر ۱۳۶۶ سالروز تصویب قطعنامه ۵۹۸ از سوی شورای امنیت سازمان ملل
قطعنامه ۵۹۸ در ۲۹ تیرماه ۱۳۶۶ از سوی شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسید، اما یک سال بعد در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ توسط ایران پذیرفته شد. طی این یک سال، اتفاق‌های بسیاری در صحنه سیاسی و همینطور میدان نبرد رخ داد که باعث پذیرش قطعنامه از سوی ایران شد. مسائل سیاسی آنقدر پیچیده و گسترده هستند که پرداختن به آن‌ها مجال بسیاری می‌طلبد. در این فرصت سعی کردیم نگاهی به اتفاق‌هایی بیندازیم که در حد فاصل تیر سال ۶۶ تا تیر سال ۶۷ در جبهه‌های جنگ رخ داده بود.
علیرضا محمدی

قطعنامه ۵۹۸ در ۲۹ تیرماه ۱۳۶۶ از سوی شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسید، اما یک سال بعد در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ توسط ایران پذیرفته شد. طی این یک سال، اتفاق‌های بسیاری در صحنه سیاسی و همینطور میدان نبرد رخ داد که باعث پذیرش قطعنامه از سوی ایران شد. مسائل سیاسی آنقدر پیچیده و گسترده هستند که پرداختن به آن‌ها مجال بسیاری می‌طلبد. در این فرصت سعی کردیم نگاهی به اتفاق‌هایی بیندازیم که در حد فاصل تیر سال ۶۶ تا تیر سال ۶۷ در جبهه‌های جنگ رخ داده بود.

متصرفات ایران تا تیر ۶۶
تیرماه ۱۳۶۶ وقتی که شورای امنیت قطعنامه ۵۹۸ را به تصویب رساند، ایران در گوشه و کنار خاک عراق، مناطقی را به تصرف خود درآورده بود. اگر بخواهیم به مهم‌ترین این مناطق اشاره کنیم، باید کمی به عقب‌تر برگردیم. یعنی به پاییز سال ۶۱ و عملیات محرم که در شمال خوزستان و جنوب ایلام انجام گرفت. مشخصاً منطقه شرهانی پذیرای رزمندگانی بود که در آبان ماه ۱۳۶۱ علاوه بر آزادسازی ۷۰۰ کیلومتر از خاک کشورمان، ۳۰۰ کیلومتر از خاک عراق را نیز به تصرف خود درآوردند.
عملیات محرم پس از ناکامی در عملیات رمضان، توانست تا اندازه‌ای کفه ترازو را به سمت نیرو‌های ایرانی سنگین‌تر کند. پس از آن تا زمستان سال ۶۲، ورود موفقی از سوی رزمندگان به خاک عراق صورت نگرفت. نهایتاً در اسفند ۶۲ عملیات خونین خیبر می‌رفت تا ایران را به ساحل دجله برساند و جاده العماره – بصره را قطع کند. اما با مقاومت نیرو‌های دشمن، ایران به تصرف دو جزیره مصنوعی مجنون شمالی و جنوبی بسنده کرد. وسعت این جزیره مجنون چیزی در حدود پنج الی شش کیلومتر عرض و ۱۶ یا ۱۷ کیلومتر طول بود. مجنون به لحاظ وسعت اهمیت زیادی نداشت، اما موقعیت استراتژیک آن در جبهه جنوبی و همین طور ذخایر نفت و گازی که در آنجا وجود داشت، باعث شده بود این جزیره مصنوعی و کوچک، برای دو طرف آنقدر اهمیت داشته باشد که عراق بزرگ‌ترین بمباران شیمیایی خود تا آن لحظه جنگ را انجام بدهد و ایران نیز با شهدای بسیار آن دو را حفظ کند.
مجنون استراتژیک
تا اینجای کار، دو منطقه کوچک از خاک عراق به اشغال ایران درآمده بود. مناطق متصرفی ایران در عملیات محرم، از لحاظ استراتژیکی آن قدر‌ها برای عراق اهمیت نداشت. اما اشغال مجنون توسط ایران، خطر نفوذ مجدد ایران از منطقه هور و قطع جاده حیاتی العماره – بصره را به صدام یادآوری می‌کرد. چنانچه در زمستان سال ۶۳، ایران بار دیگر از همین دو جزیره به عنوان جای پایی استفاده کرد تا خود را به ساحل دجله برساند. هرچند عملیات بدر نیز ناموفق بود، اما لزوم بازپس‌گیری مجنون از ایرانی‌ها را برای عراقی‌ها گوشزد می‌کرد.
پس از ناکامی در عملیات بدر که اسفندماه ۱۳۶۳ انجام گرفت، یک عملیات عجیب و پیچیده توانست اوضاع جنگ را برای بعثی‌ها به مراتب ترسناک کند. عبور ایران از اروندرود در بهمن ماه ۱۳۶۴، منجر به تصرف شهر فاو و در کل ۷۰۰ کیلومتر از خاک دشمن شد. این بار نیز وسعت منطقه اشغالی زیاد نبود. اما شبه‌جزیره فاو که، چون دماغه‌ای از خاک عراق فاصله می‌گرفت و به دل خلیج فارس فرو می‌رفت، امکان دستیابی این کشور به آب‌های آزاد را فراهم می‌ساخت. اما با اشغال شهر و شبه‌جزیره فاو، ارتباط عراق با خلیج فارس قطع می‌شد؛ لذا ۷۰ روز تمام تانک‌های دشمن تلفات دادند تا ایران را از این شبه‌جزیره بیرون سازند که موفق نبودند.
تا اینجای کار، جزیره شمالی و جنوبی مجنون (می‌توان این دو جزیره را یکی حساب کرد) و شبه‌جزیره فاو، دو نقطه استراتژیکی بودند که ایران از عراق گرفته بود. فاو آنقدر برای بعثی‌ها اهمیت داشت که در بهار سال ۶۵ سعی کرد با اشغال مجدد شهر مهران، روحیه از دست رفته سربازانش را برگرداند و با تبلیغات بسیار، اشغال مهران را مقابل تصرف فاو توسط ایرانی‌ها قرار دهد. مهران در تیرماه همان سال ۶۵ با فرمان امام آزاد شد. سپس در دی ماه ۶۵، ایران بزرگ‌ترین عملیات برون‌مرزی خود را با نام کربلای ۵ انجام داد. در این عملیات، موانع عظیم دشمن در شرق بصره و منطقه پنج ضلعی در هم شکسته شد و ایران نیمی از راه بصره را پیمود.
قطعنامه ۵۹۸
پس از عملیات کربلای ۵ بود که دو بلوک شرق و غرب، مجدداً روی مسئله جنگ ایران و عراق با هم به توافق رسیدند. این بار آن‌ها سعی کردند به هر طریق ممکن، ایران را از ادامه جنگ برحذر دارند؛ لذا تصویب قطعنامه ۵۹۸ در تیرماه ۱۳۶۶ یکی از اثرات پیشروی ایران در شرق بصره به شمار می‌رود.
در قطعنامه ۵۹۸ بسیاری از شروط ایران مورد تأیید قرار گرفته بود. مسئله اسرای جنگی و مشخص شدن وضعیت آن‌ها که همواره مورد تأکید ایران بود، در این قطعنامه لحاظ شده بود. همچنین مسئله تعیین متجاوز و متعاقباً تنبیه او و پرداخت خسارت به کشور قربانی تجاوز از دیگر بند‌های این قطعنامه بود که منجر شد ایران برخلاف دیگر قطعنامه‌های شورای امنیت، آن را رد نکند. اما موضوعی که باعث شد کشورمان این قطعنامه را در حالت نه رد و نه پذیرش قرار دهد، درج بند اتمام جنگ پیش از تعیین متجاوز بود. ایران عنوان می‌کرد که ابتدا باید متجاوز تعیین و سپس آتش بس برقرار شود.
در یک نگاه کلی، تا زمان تصویب قطعنامه ۵۹۸، ایران در عملیات‌هایی، چون محرم، مسلم بن عقیل، والفجر ۴ و... مناطقی از خاک عراق در جبهه میانی را به تصرف خود درآورده بود. همچنین در عملیات خیبر، والفجر ۸ و کربلای ۵ نیز نقاط استراتژیکی را در جبهه فوق‌العاده حساس جنوب به اشغال درآورده بود. وسعت مناطق اشغالی در جبهه جنوب هرچند زیاد نبود، اما برای دو طرف اهمیت بسیاری داشت.
تغییر موازنه در جبهه‌ها
سال ۶۶ ایران در موضع قدرت از پذیرش صریح قطعنامه ۵۹۸ سر باز زد. اسفند ماه همین سال نیز در جبهه غرب، عملیات بزرگ والفجر ۱۰ انجام گرفت که باعث تصرف سه شهر و ۷۰ روستا در استان سلیمانیه عراق شد. وسعت منطقه تصرف شده در عملیات والفجر ۱۰ حدود هزار کیلومتر مربع بود. بیش از هر عملیات برون‌مرزی دیگر. در این زمان به نظر می‌رسید که ایران در اوج قدرت خود قرار دارد. اما واقعیت‌های پشت پرده از چیز‌های دیگری حکایت می‌کرد.
محسن رضایی فرمانده وقت سپاه، بعد‌ها اعلام کرد که زمان انجام عملیات والفجر ۱۰ فرماندهان ایرانی به خوبی می‌دانستند که ارتش عراق در پی دست و دلبازی ابرقدرت‌ها در فروش تسلیحات پیشرفته، قدرت بسیاری یافته است؛ لذا انجام عملیات والفجر ۱۰ در یک منطقه نه چندان مهم و استراتژیک تنها به جهت سرگرم کردن دشمن و کشاندن او به شمال جبهه‌ها بود تا توجهش از مناطق استراتژیک جبهه جنوبی منحرف شود. از سوی دیگر، صدام نیز پیش از اتمام سال ۱۳۶۶ در گفتگو با یک روزنامه کویتی، اظهار داشته بود که ایران در این گوشه و آن گوشه، مناطقی از کشورش را اشغال کرده است. اما به زودی آن‌ها را وادار می‌کند که در خاک خودشان اتمام جنگ را بپذیرند.
آغاز سال ۶۷
با آغاز سال ۱۳۶۷، آنچه فرماندهان از آن بیم داشتند، در صحنه عمل خود را نشان داد. عراق در یک حرکت زیرکانه، شکست در جبهه غرب (عملیات والفجر ۱۰) را پذیرفت و با انتقال نیرو‌های زبده گارد ریاست جمهوری و لشکر‌های زرهی به جبهه جنوب، توجه خود را به شبه‌جزیره فاو متمرکز کرد. آن روز‌ها از سطح فرمانده گروهان به بالا، گزارش‌های نگران‌کننده‌ای از تجمیع نیرو‌های دشمن مقابل خط پدافندی شبه‌جزیره فاو به فرماندهان رده‌های بالاتر اعلام می‌شد. اما مشخص نبود چرا فرماندهان به تقویت خط پدافندی فاو اقدام نکردند.
نهایتاً در آخرین روز‌های فروردین سال ۶۷، چند لشکر زرهی دشمن در پناه بمباران شدید شیمیایی، ظرف ۳۶ ساعت مدافعان فاو را پس زدند و این جزیره را پس از حدود ۱۴ ماه، مجدداً پس گرفتند. با اشغال دوباره فاو توسط عراقی‌ها، یکی از برگ‌های برنده مهم ایران از دست رفت. سپس عراق اعلام کرد که هدف بعدی او، بازپس گرفتن متصرفاًت ایران در منطقه شلمچه و شرق بصره است. چهارم خردادماه ۱۳۶۷، این وعده دشمن محقق شد. خط تقویت شده شلمچه در کمتر از هشت ساعت سقوط کرد. منطقه‌ای که طی حدود ۷۰ روز از دشمن گرفته و حفظ شده بود، حالا ظرف حدود هفت ساعت سقوط کرد تا دومین برگ برنده ایران از دست برود.
درست یک ماه بعد، در چهارم تیرماه ۱۳۶۷، ارتش بعث به جزایر مجنون حمله کرد و در یک نبرد سخت و خونین، این جزیره را نیز از ایرانی‌ها پس گرفت. سردار شهید علی هاشمی، فرمانده سپاه ششم امام صادق (ع) در این واقعه به شهادت رسید و پیکر پاکش تا سال‌ها پس از اتمام دفاع مقدس در مجنون ماند.
پذیرش قطعنامه
تا روز‌های ابتدایی تیرماه ۱۳۶۷ ایران مهم‌ترین متصرفات خود در جبهه مهم و استراتژیک جنوب را از دست داده بود. همچنین در پی فشار سنگین دشمن در جنوب، ایران داوطلبانه نیروهایش در استان سلیمانیه عراق را فراخواند تا مجدداً آن‌ها را برای پدافند در برابر لشکر‌های زرهی دشمن که گویی تانک‌های پیشرفته t۷۲ شان تمامی نداشتند، به جبهه جنوب اعزام کند. همان اتفاق‌های تلخی که در عرصه سیاسی رخ داد و مجال پرداختن به آن‌ها نیست، کار را به جایی رسانده بود که در ۲۲ تیرماه ۶۷، یگان‌های زرهی دشمن با عبور از تنگه ابوقریب، می‌خواستند مجدداً نقاط حساس خوزستان را به اشغال خود درآورند و چه بسا کار جنگ را به روز‌های آغازین آن برگردانند. هرچند با مقاومت رزمندگان، عراق در پیشروی به داخل کشورمان موفقیتی به دست نیاورد، اما مجموع اتفاق‌هایی که در میدان نبرد رخ داده بود، در کنار نامه‌ها و اخباری که در صحنه سیاسی به حضرت امام داده می‌شد، باعث شد تا ایشان روز ۲۵ تیرماه ۱۳۶۷ با پذیرش قطعنامه موافقت کنند و سپس این موضوع در ۲۷ تیرماه به صورت علنی به اطلاع ملت ایران رسید. جنگ در آخرین روز‌های تیر ۶۷ روی کاغذ به اتمام رسیده بود. اما تنها چند روز بعد، ارتش بعث عراق مجدداً به خاک کشورمان حمله کرد و با شکستش در این عمل ناجوانمردانه، ایران با سربلندی جنگ را در صحنه نبرد به اتمام رساند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار