سرویس بینالملل جوان آنلاین: موتور جنگی طالبان در یک هفته گذشته از تب و تاب و شدت روزهای نخستین پس از آغاز خروج نیروهای امریکایی و ناتو افتاده و برعکس، روند پسگیری ولسؤالیهای (شهرستان) زیر کنترل طالبان از طرف نیروهای امنیتی و بسیج مردمی افغانستان شتاب بیشتری گرفته است. به گفته وزارت دفاع افغانستان، این نیروها تا پایان روز یکشنبه (۲۷ تیر) توانستند ۲۴ ولسؤالی را از طالبان پس بگیرند و این روند ادامه خواهد داشت.
همزمان تنشها میان رهبران سیاسی و مقامهای برجسته دولتهای افغانستان و پاکستان در هفته گذشته به اوج خود رسید؛ جایی که رئیسجمهور افغانستان در نشست ازبکستان اعلام کرد در چند هفته اخیر بیش از ۱۰ هزار نیروی جنگی از پاکستان وارد خاک افغانستان شده و در کنار جنگجویان طالبان قرار گرفته، یا اینکه به گفته معاون اول اشرف غنی، نظامیان پاکستانی هشدار دادهاند در صورتی که نیروهای افغانستانی بخواهند کنترل ولسؤالی و منطقه مرزی اسپین بولدک و گذرگاه مرزی چمن را از طالبان پس بگیرند، با حملات نظامی پاکستان مواجه خواهند شد، ادعایی که دولت پاکستان آن را رد کرد. در این بین ربوده و شکنجه شدن دختر سفیر افغانستان در اسلامآباد، تنش میان دو کشور را به اوج خود رساند تا حدی که سفیر پاکستان در کابل به وزارت خارجه افغانستان احضار شد و از سوی دیگر، افغانستان سفیر و دیپلماتهای ارشد خود را از اسلامآباد به کابل فراخواند. پاکستان میگوید هرآنچه در توان داشته جز عملیات نظامی علیه طالبان به خرج داده تا طالبان پای میز مذاکره برگردد، اما گویا این ادعاها مورد تأیید دولت افغانستان نبوده و آن را راضی نکرده است به خصوص اینکه رهبری طالبان و فرماندهان ارشد این گروه به همراه خانوادههایشان در پاکستان به سر میبرند و این روزها در شهرها، مساجد و مدارس دینی پاکستان برای حمایت از طالبان پول و نیرو جذب میشود و از سوی دیگر، از پیشرویهای طالبان ابراز خوشحالی شده است. این تنشها و فضای متشنج بین افغانستان و پاکستان قطعاً در تداوم جنگ و درگیری در افغانستان تأثیر خواهد گذاشت.
روزنه امید در تهران؛ دور تازه در دوحه
در گیر و دار این تحولات، برگزاری نشست گفتگوهای بینالافغانی برای نخستینبار در تهران با حضور هیئتهایی از طالبان و جمهوری اسلامی افغانستان توانست گره کور مذاکرات را باز کند و بنبست موجود را بشکند. این نشست با میانجیگری جمهوری اسلامی ایران توانست نقش خوبی را به عنوان کمککننده و تسهیلکننده آغاز دور جدید و متفاوت مذاکرات بینالافغانی، آن هم در بالاترین سطح ممکن در دوحه بازی کند. قرار است نشست دوم مذاکرات بینالافغانی تهران نیز در آینده برگزار شود. تداوم نقش میانجیگرایانه ایران بین دو طرف درگیر جنگ، در حالی که امریکا از یکسو به دنبال فرار از افغانستان و از سوی دیگر، به دنبال برنامهریزی جدید برای ادامه حضور غیرمستقیم در این کشور و تداوم بحران و جنگ در این کشور است، تا اندازه بسیاری میتواند خنثیکننده توطئههای موجود باشد.
نشست دو روزه مذاکرات بینالافغانی در سطح مقامهای ارشد سیاسی و مسئولان روند صلح افغانستان و طالبان (رئیس شورای عالی مصالحه ملی و رئیس دفتر سیاسی طالبان در قطر) یکشنبه شب (۲۷ تیر) با صدور یک اعلامیه و برگزاری یک نشست خبری با حضور عبدالله عبدالله و ملا برادر به پایان رسید. هرچند در این اعلامیه، برخلاف انتظاری که مردم افغانستان داشتند، هیچ اشارهای به کاهش خشونتها و حملات و همچنین برقراری آتشبس به ویژه در روزهای عید قربان نشد، اما نشانههایی از بهبود فضای سیاسی بین دو طرف، به خصوص با توجه به پیام رهبر طالبان به مناسبت عید قربان دیده میشود. همچنین در سطح بالا، دو طرف شناخت و درک بیشتر و بهتری از یکدیگر به دست آوردند.
در این اعلامیه آمده است دو طرف توافق کردهاند مذاکرات در سطح بالا در آینده نیز ادامه یابد و هر دو طرف به هیئتهای مذاکرهکننده شان دستور دادهاند روند مذاکرات را سرعت دهند. در امان ماندن تمام تأسیسات غیرنظامی و عمومی، جلوگیری از تلفات غیرنظامیان، اقدامات دوجانبه بهمنظور حفاظت از واکسیناتوران برای جلوگیری از گسترش ویروس کرونا، همکاری درباره کمکهای بشری و… از دیگر موضوعاتی هستند که دو طرف درباره آن اطمینان دادند.
اختلافنظر درباره آتشبس
با وجود این موارد مثبت در اعلامیه مشترک هیئتهای بلندپایه افغانستان و طالبان، اختلاف نظرهای جدی بین دو طرف، به خصوص عدم انعطافپذیری طالبان در پیششرطها و خواستههای خود، سبب عدم توافق دو طرف در مورد برقراری آتشبس و ادامه مذاکرات برای رسیدن به توافق نهایی صلح است.
با توجه به شرایط جنگی در افغانستان که به گفته عبدالله عبدالله مردم، قربانی اصلی آن هستند، اولویت هیئت جمهوری اسلامی افغانستان دستیافتن به توافق با هیئت طالبان در مورد آتشبس بود، اما دو طرف به این مهم دست نیافتند. اختلاف نظری که در این زمینه وجود دارد، این است که دولت افغانستان ابتدا خواهان برقراری آتش بس و سپس ادامه مذاکرات سیاسی برای رسیدن به توافق نهایی صلح است، اما طالبان همچنان بر رسیدن به توافق نهایی سیاسی و سپس برقراری آتشبس پافشاری میکنند. هرچند در این بین، طالبان یک طرح آتشبس سه ماهه را دو پیش شرط اساسی و مهم ارائه کرده است؛ یکی آزادی ۷ هزار زندانی دیگر گروه طالبان و دیگری، خارج شدن اسم رهبران طالبان از لیست سیاه سازمان ملل. اما دولت افغانستان با توجه به تجربه منفی رهایی ۵ هزار زندانی طالبان در سال گذشته، با وجودی که تعهد داده بودند به میدان جنگ برنگردند، اما عملاً رهبری حملات اخیر طالبان را به عهده داشتند، مخالف تکرار این تجربه و آزادی ۷ هزار زندانی دیگر طالبان بدون برقراری آتش بس دائمی است. قانون اساسی آینده، اعتمادسازی و نقشه راه سیاسی، سه محور اساسی این دور از مذاکرات بوده است.
فرصت جدید از دست نرود!
برای اینکه فرصت جدید مذاکرات صلح افغانستان از دست نرود، نیاز است دو طرف با انعطافپذیری درخواستها و پیششرطهای خود، زمینه برقراری آتشبس و هموار ساختن مسیر ادامه مذاکرات را فراهم کنند. در این زمینه، نقش یک میانجی کاریزماتیک و متنفذ بر دو طرف درگیر جنگ در افغانستان از اهمیت بسزایی برخوردار است، اما در این مورد هم توافق نظر وجود ندارد. دولت افغانستان، امریکا و برخی کشورهای دیگر خواهان نقش میانجیگری سازمان ملل متحدند، اما طالبان بیشتر علاقهمند به نقش میانجیگری دولت قطر در روند این مذاکرات است، کما اینکه نماینده ویژه وزارت امورخارجه قطر نیز در جریان مذاکرات اخیر در دوحه حضور داشته است. در بین این اختلاف دیدگاهها جمهوری اسلامی ایران میتواند با به دست گرفتن ابتکار عمل و دیپلماسی فعالتر، نقش یک میانجی تأثیرگذار و دارای نفوذ را در ادامه مذاکرات صلح افغانستان بازی کند، به ویژه اینکه از محبوبیت و وجاهت خاصی در بین هر دو طرف درگیر برخوردار است.
نگرانی از رویکرد مشکوک امریکا
نکته دیگری که نباید فراموش کرد، رویکرد مرموز، مشکوک و مبهم امریکا در ادامه تحولات افغانستان به خصوص مذاکرات صلح این کشور است. در طول هفتههای گذشته از یکسو امریکا نظارهگر تشدید درگیریها و خشونتها در افغانستان به ویژه پیشرویهای گسترده گروه طالبان بوده و از سوی دیگر بعد از شکست طرح برگزاری کنفرانس تعیینکننده استانبول، عملاً هیچ طرح و اقدام دیگری را در بُعد سیاسی روی میز مذاکرات بینالافغانی نگذاشته است. حال در گرماگرم تشدید حملات و درگیریها در افغانستان و بنبست در مذاکرات سیاسی، زلمی خلیلزاد، فرستاده ویژه امریکا برای صلح افغانستان، بار دیگر به منطقه برگشته است و به رایزنیهای خود ادامه داده، اما هنوز هیچ طرح جدید یا جایگزینی را علناً برای توافق سیاسی در این کشور ارائه نکرده است.
در این وضعیت، عملاً دو گمانه وجود دارد؛ یا اینکه امریکا پس از شکست طرح کنفرانس استانبول فعلاً هیچ برنامه جایگزینی برای حل بحران افغانستان ندارد و در انفعال کامل به سر میبرد یا اینکه برنامه و طرح شوم و یکجانبه دیگری را برای تداوم بحران و جنگ در افغانستان در نظر دارد که با توجه به ابراز نگرانیهای اخیر روسیه و کشورهای آسیای مرکزی در مورد امنیت مرزهای خود با افغانستان و حتی انتقال و جابهجایی گروه داعش در شمال این کشور، گزینه دوم محتملتر خواهد بود. این گمانه نیز وجود دارد که با احتمال ناکامی مجدد مذاکرات بینالافغانی برای دستیابی به توافق نهایی، یا ناکام گذاشتن آن بار دیگر اقبال به طرح کنفرانس استانبول امریکا روی آورد و این طرح، پس از مخالفتها در دولت و جریانهای سیاسی افغانستان و همچنین طالبان که منجر به اعلام چند طرح جداگانه شد، بار دیگر به عنوان آخرین و کارآمدترین راهکار روی میز مذاکرات بینالافغانی قرار بگیرد و این کشور نقش محوری و میانجیگری خود در روند صلح افغانستان را بازیابد. آنچه مشخص است، همه این طرحها میتواند برای آینده افغانستان خطرناک و نگرانکننده باشد، پس دو طرف درگیر جنگ افغانستان باید با انعطافپذیری و هوشیاری، از بازی در میدان امریکا و مهره بودن در راستای تأمین منافع این کشور خودداری کنند.
باید دید با بازگشت موازنه قدرت بین نیروهای امنیتی افغانستان و طالبان از یکسو و تسریع روند مذاکرات صلح، تحولات این کشور اینبار چگونه رقم خواهد خورد؟!