کد خبر: 1057205
تاریخ انتشار: ۰۸ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۱:۴۰

درگیری مرد میوه‌فروش با پسر شریکش با قتل مرد قصاب که برای میانجیگری وارد درگیر شده‌بود به پایان رسید. متهم که پرویز نام دارد در جلسه رسیدگی به پرونده گفت که قبل از حادثه مشروب خورده بود و مقداری هم شیشه مصرف کرده بود. دفاعیات متهم، اما از سوی قضات دادگاه پذیرفته‌نشد و او به قصاص محکوم شد.
به گزارش جوان، ۸ تیر‌سال‌۹۹، مأموران کلانتری‌۱۵۱ یافت‌آباد از مرگ مشکوک مرد جوانی در یکی از بیمارستان‌های شهر باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به ساسان ۳۳‌ساله بود که بررسی‌های اولیه نشان او در جریان نزاع با ضربات چاقوی مردی میوه فروش به نام پرویز به قتل رسیده است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، میلاد که در جریان درگیری زخمی شده‌بود مورد تحقیق قرار گرفت و گفت: «پدرم میوه فروش است، او مدتی قبل با مرد میانسالی به نام پرویز شریک شد. پرویز معتاد به مواد‌مخدر بود به همین خاطر در نبود پدرم به مغازه می‌رفتم. آن روز پشت دخل مغازه ایستاده بودم که پرویز آمد و سراغ پدرم را گرفت. او وقتی فهمید پدرم در مغازه نیست از من خواست آنجا را ترک کنم. قبول نکردم که کار به درگیری کشید و فحاشی کرد. به طرفش حمله کردم و درگیری به بیرون مغازه کشیده شد. ساسان چند مغازه آن طرف‌تر قصابی داشت. او وقتی درگیری میان ما را دید جلو آمد و در حالی‌که قصد میانجیگری داشت پرویز به او چند ضربه چاقو زد و فرار کرد. او در آن درگیری مرا هم زخمی کرد که تحت درمان قرار گرفتم.»
بعد از این توضیحات، پرویز تحت تعقیب قرار گرفت، اما مشخص شد به مکان نامعلومی گریخته است. چند روز از حادثه گذشت و تلاش‌ها برای دستگیری پرویز ادامه داشت تا اینکه مأموران او را که بر اثر تصادف در بیمارستان شهر شیروان بستری بود شناسایی و بازداشت کردند. متهم بعد از بهبودی تحت بازجویی قرار گرفت و با اقرار به قتل مرد قصاب و زخمی کردن پسر شریکش گفت: «شغلم آزاد بود و دو سال قبل با صاحب یک مغازه میوه‌فروشی در یافت آباد شریک شدم. این گذشت تا اینکه گرفتار اعتیاد شدم. آن روز بعد از خوردن مشروب و مصرف مواد‌مخدر به مغازه رفتم که دیدم پسر شریکم به مغازه آمده است. از او سراغ پدرش را گرفتم که گفت برای انجام کاری بیرون رفته‌است. به میلاد گفتم حالا که من آمده‌ام بهتر است مغازه را ترک کند، اما او قبول نکرد. با این رفتار فکر کردم به من توهین می‌کند این شد که اصرار کردم، اما او سماجت کرد و مغازه را ترک نکرد. همین بهانه‌ای شد که کار به درگیری کشید. بالاخره درگیری بالا گرفت و به بیرون از مغازه کشیده شد.»
متهم در خصوص قتل گفت: «سر و صدای ما زیاد بود و چند نفر از کاسبان هم مشغول تماشا و بعضی از آن‌ها هم قصد داشتند ما را آرام کنند. در این میان ساسان که قصاب بود و چند مغازه آن طرفتر کاسبی می‌کرد، جلو آمد و از من خواست آرام باشم. او گفت میلاد نوجوان است و باید مراعات حال او را بکنم. من که در حال خودم نبودم عصبانی شدم و گله کردم چرا از او طرفداری می‌کند. سپس در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و به طرف خودروی وانت پدر میلاد که روبه‌روی مغازه پارک بود، رفتم. شیشه خودرو پایین بود. می‌دانستم در ماشین همیشه یک چاقو برای بریدن هندوانه وجود دارد. وقتی دست به چاقو شدم ناخواسته از پشت سر یک ضربه به مقتول زدم و ضربه‌ای هم به میلاد زدم. وقتی مقتول روی زمین افتاد فرار کردم.»
او در خصوص فرارش نیز گفت: «نمی‌دانستم ضربه‌ای که به مقتول زده‌ام کاری بود تا اینکه فهمیدم در بیمارستان فوت کرده‌است. به همین خاطر از ترس به خانه خواهرم فرار کردم سپس به مشهد رفتم و ۱۵‌روز در یک مسافر خانه ماندم. بعد به شیروان رفتم و در آنجا به خاطر تصادف با موتور در بیمارستان بستری شدم. تحت درمان بودم که پلیس مرا بازداشت کرد.»
با اقرار‌های متهم وی راهی زندان شد و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
اولین جلسه رسیدگی به پرونده که در شعبه دوم دادگاه تشکیل شد بعد از اعلام رسمیت جلسه اولیای‌دم درخواست قصاص کردند. سپس مادر مقتول که عکس پسرش را در دست گرفته بود در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: «پسرم دو سال قبل از حادثه ازدواج کرده بود. او پسر سر به راهی بود و هیچ وقت با کسی درگیر نشده بود. او از روی انسانیت وارد درگیری شده بود تا مبادا اتفاق بدی بیفتد، اما خودش کشته شد. حاضر به گذشت نیستم و درخواست قصاص دارم.»
در ادامه پسر شریک متهم که در آن درگیری زخمی شده بود نیز درخواست دیه کرد.
سپس متهم در جایگاه ایستاد و با اقرار به جرمش بار دیگر ماجرا را شرح داد و گفت: «بعد از ازدواج با همسرم زندگی خوبی داشتیم، اما بچه‌دار نمی‌شدیم به همین دلیل از هم جدا شدیم. بعد از طلاق گرفتار اعتیاد شدم و شیشه مصرف می‌کردم. آن روز هم بر اثر مصرف شیشه و خوردن مشروب حال طبیعی نداشتم. باور کنید اصلاً متوجه نشدم چطور به مقتول ضربه زدم و پسر شریکم را هم زخمی کردم. پشیمانم و درخواست گذشت دارم.» در پایان هیئت قضایی وارد شور شد و با توجه به اوراق پرونده متهم را به قصاص و پرداخت دیه محکوم کرد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار