کد خبر: 1060400
تاریخ انتشار: ۰۹ شهريور ۱۴۰۰ - ۲۰:۳۰
مشروطه‌نگاران سکولار و شاه قاجار
زمانه و کارنامه محمدعلی شاه قاجار، در زمره فصول چالش‌برانگیز تاریخ مشروطیت ایران است. اثر نوانتشار «در کشاکش مشروطه و استبداد»، که اخیراً از سوی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران نشر یافته، سعی دارد تا تصویری واقعی‌تر، از این فرمانروای ایران ارائه کند.
محمدرضا کائینی

زمانه و کارنامه محمدعلی شاه قاجار، در زمره فصول چالش‌برانگیز تاریخ مشروطیت ایران است. اثر نوانتشار «در کشاکش مشروطه و استبداد»، که اخیراً از سوی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران نشر یافته، سعی دارد تا تصویری واقعی‌تر، از این فرمانروای ایران ارائه کند. دکتر موسی فقیه‌حقانی پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، در باب موضوع این اثر و در دیباچه آن، اشاراتی از این قرار دارد:
«بازنگری و بازنگاری تاریخ معاصر ایران، امری لازم و ضروری است. در این فرآیند مورخ مسئول و متعهد، باید با فاصله گرفتن از مشهورات برساخته تاریخ‌نگاری سکولار و فرقه‌ای عصر مشروطه، با تکیه بر مستندات اعم از نشریات، اسناد، کتب و خاطرات، بار دیگر به بررسی و نگارش تاریخ وقایع مهم دوره معاصر ایران اقدام کند. کتاب در کشاکش مشروطه و استبداد، تلاشی است در راستای بررسی واقع‌بینانه رخداد‌های نهضت مشروطیت ایران در مقطع حساس سلطنت محمدعلی شاه قاجار. نویسنده با پذیرفتن ریسک سخن گفتن از شخصیت و اقدامات محمدعلی شاه، می‌کوشد با سنجش ادعا‌های مطرح شده درباره او، به روایتی روشن از آن دوره مهم دست یابد. ریسک این اقدام در به چالش کشیدن روایاتی است، که از محمدعلی شاه دیوی وحشتناک ترسیم می‌کند، که همه مشکلات مشروطه را ناشی از خیره‌سری و خوی استبدادی او می‌داند. در این اثر سخن بر سر این نیست که محمدعلی شاه مستبد نبود، که بود، بلکه هدف نشان دادن سهم هر یک از جریان‌ها در ناکامی نهضتی است، که می‌توانست ایران را از مشکلات دوره قاجار برهاند و با استقرار مردم‌سالاری دینی، مانع حاکمیت سیاه حکومت کودتایی پهلوی‌ها بر ایران شود. پرداختن به افراطی‌گری انجمن‌ها و مطبوعات و انتقام‌کشی‌های فرق ضاله از قاجاریه و تکاپو‌های ایران‌ستیزانه فراماسون‌ها و کشور‌های سلطه‌گر در کنار مضرات استبداد قاجار‌ها و خام‌اندیشی‌های محمدعلی شاه، می‌تواند ما را به تحلیلی روشن از وقایع آن دوران رهنمون شود و به بسیاری از سؤالات، پاسخی درخور بدهد. از جمله اینکه چرا مراجع نجف کمر همت به سرنگونی محمدعلی شاه بستند، ولی مدتی بعد با مشاهده غلبه فراماسون‌ها و سکولار‌ها بر ایران، تقی‌زاده را بدتر از محمدعلی شاه دانستند و در نقد مشروطه غربی وافسار گسیخته نوشتند: خدا باز پدر استبداد سابق را بیامرزد، که حداقل به دین مردم کار نداشت!... یا اینکه چرا آیت‌الله حاج‌شیخ فضل‌الله نوری، با وجود همراهی‌های مؤثر در سال‌های آغازین مشروطه با این نهضت بزرگ، صف خود را از افراطیون و نفوذی‌های فرق ضاله و فراماسون‌ها جدا کرد و از باب دفع افسد به فاسد، به همراهی با محمدعلی‌شاه تن داد چراکه پیش‌بینی می‌کرد وضع ایران و اسلام با حاکم شدن سکولار‌ها و فراماسون‌ها، به مراتب بدتر از دوره حاکمیت قاجار خواهد شد. چنانکه با حاکم شدن افراطیون بر ایران، حداقل ثبات و آزادی‌ها نیز از دست رفت و مقدمات حاکم شدن دیکتاتوری رضاخانی، با عنوان دیکتاتوری منور بر ایران به دست همین افراد فراهم شد، که به مراتب بدتر و خشن‌تر از استبداد قاجار‌ها بود. در این اثر، نویسنده می‌کوشد گوشه‌ای از اقدامات گروه‌های ساختارشکن را، در کنار اقدامات دربار قاجار و تأثیر آن بر سرنوشت ایران، واکاوی کند. حاصل آنکه حکومت استبدادی قاجاریه با همه بدی‌ها و کاستی‌ها، نظام مشروطه را پذیرفت و پادشاه آن برای به دست آوردن دل مخالفان خود، طوق عضویت در جامع آدمیت را که میراث به جامانده از فراموشخانه میرزاملکم‌خان بود، به گردن انداخت! اما سیر حوادث نشان داد که اعضای لژ بیداری ایران و سرکردگان فرق ضاله و افراطیونی که آیت‌الله العظمی آخوندخراسانی آن‌ها را عشاق آزادی پاریس نامید، سودایی دیگر در سر داشتند و مشروطه را مقدمه سرنگونی قاجار و روی کار آوردن دولتی وابسته به استعمار قرار دادند...».

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار