پس از سقوط کابل و خروج شتابزده امریکا از کشوری که یک تریلیون دلار را در آن به هدر داد، این سؤال باقی میماند که حالا خاورمیانه چه میشود؟ از برخی جهات، وضعیت افغانستان بیشتر از ویتنام نگرانکننده است، زیرا بخش اعظم خاورمیانه در خطر افتادن به دام هرج و مرج است. شکست ارتش ویتنام جنوبی در سال ۱۹۷۵ ممکن بود بر تحولات کشورهای همسایهاش همچون هند و چین تأثیر بگذارد، اما عواقب آن تا حد زیادی مهار شد. افغانستان از این نظر متفاوت است چرا که وقتی اعتبار و اعتماد بهنفس امریکا در ویتنام خدشهدار شده بود، قبل از ظهور چین، همچنان نیروی نظامی غالب در غرب اقیانوس آرام بود. هیمنه یک واشنگتن تضعیفشده - که اطمینان از توانایی خود برای پایبندی به تعهداتش ندارد- اگر در نگاه کشورهای خاورمیانه شکسته نشده باشد، اما اقتدار آن بسیار زیر سؤال خواهد رفت. چین و روسیه در حال آزمودن عزم امریکا در سطح بینالمللی هستند. در خود منطقه، ترکیه و ایران در حال حاضر به دنبال پر کردن خلأیی هستند که با شکست امریکا بهوجود آمده است. پکن و مسکو به دلایل خاص خود آینده افغانستان را دنبال میکنند. برای چین، موضوع از مرز مشترک فراتر میرود؛ در حالیکه برای روسیه نگرانیهای تاریخی در مورد افراطگرایی افغانی وجود دارد که میتواند مسلمانان روسیه و کشورهای همسایهاش را آلوده کند. پس از آن پاکستان است که طی این سالها بهصورت پنهان و آشکار از طالبان حمایت کرده است. اسلامآباد در سختی شدید برای امریکا، فرصتهایی را برای خود میبیند تا نقش مهمتر منطقهای را بر عهده بگیرد. در خود افغانستان، طالبان ممکن است به تعهدات خود مبنی بر تغییر در نگرش و رویکردش عمل کند و بهدنبال ایجاد حکومت ائتلافی در کشوری باشد که از اختلافات خونین قومی و قبیلهای زخم بسیار خورده است. با توجه به نشانههای اولیه از اقدامات تلافیجویانه وحشیانه طالبان علیه دشمنانش و واکنش وحشتزده مردم افغانستان که شوکه شده بودند، باور اینکه طالبان میخواهد تغییرات زیادی انجام دهد، سخت است.
پیامدهایی برای خاورمیانه
آیا طالبان دوباره بهعنوان حکومت حامی تروریسم ظاهر میشود؟ آیا افغانستان را تبدیل به بهشت تجارت تریاک میکند؟ بهعبارت دیگر، آیا طالبان راه خود را تغییر داده و به گونهای رفتار میکند که تهدیدی برای همسایگان خود و بهطور کلی منطقه نباشد؟ از دیدگاه امریکا با خروجش از افغانستان، حالا میتوان به اصلیترین کار ناتمام در خاورمیانه یعنی زنده کردن توافق هستهای با ایران رسیدگی کرد - البته اگر اختلاف اسرائیل {رژیم صهیونیستی} و فلسطین را که بهظاهر حلنشدنی است، کنار بگذاریم. تلاش برای احیای برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) سنگ بنای تلاش دولت بایدن برای مشارکت سازندهتر در خاورمیانه است. پیشرفت برجام در حال تزلزل است. انتخاب رئیسجمهور جدید در ایران، تلاشها برای دستیابی به سازش را پیچیدهتر میکند. ادامه برجام که در اثر رفتار دونالد ترامپ متوقف شد، لایه جدیدی از عدم قطعیت - و خطر- را به محاسبات خاورمیانه میافزاید. تحولات افغانستان برای هیچکدام از طرفین قضیه به اندازه حکومت ایران مورد توجه نبود. با توجه به نگرانی تهران در مورد بدرفتاری با مردم شیعه افغانستان، روابط ایران و طالبان در برخی مواقع تیره و تار و در برخی موارد دیگر مشارکتی بوده است. ایران شیعه و طالبان بنیادگرای سنی، شریک طبیعی نیستند. در دورتر، آخرین تحولات در افغانستان توجه کشورهای خلیج فارس را به خود جلب خواهد کرد. قطر در جریان مذاکرات صلح با دولت شکستخورده غنی، پناهگاه دیپلماتیک برای طالبان فراهم کرد. این طرح ابتکاری صلح ذیل حمایت امریکا اکنون مشخص شده که مثل ردپایی بوده که طالبان بو کشیده تا به منزلگاه جاهطلبیهایش برای بازگشت به قدرت برسد. اگر هر ناظر معقول غیر از این باور داشته باشد، گیجکننده است. عربستان از تحولات افغانستان راضی نیست، زیرا به نفع ریاض نیست که اقتدار امریکا در منطقه تضعیف شود، اما سعودیها پیوندهای دیرینه خود با طالبان را دارند. در سیاست خارجی عربستان سعودی، افغانستان یک بازی با جمع صفر نیست. بهطور کلی، ضربه به موقعیت امریکا در منطقه، برای متحدان معتدل عربش نگرانکننده خواهد بود. این شامل مصر و اردن میشود. برای این دو، با تصویری که از طالبان کمینکرده در سایه دارند، رویدادهای افغانستان خبر خوبی نیست. موفقیت طالبان در افغانستان، پیامدهایی نیز برای حساسترین و قابل احتراقترین گوشه خاورمیانه خواهد داشت. هم در عراق و هم در مناطقی از سوریه که امریکا در آن حضور نظامی دارد، خروج امریکا از افغانستان نگرانکننده خواهد بود. در مورد لبنان که در همه ابعاد به یک دولت شکستخورده تبدیل شده است، نابسامانی افغانستان به تیره و تارگی آن خواهد افزود. اسرائیل پیامدهای شکست متحد اصلی خود را محاسبه خواهد کرد. بهنظر نمیرسد افزایش بیثباتی خاورمیانه به نفع اسرائیل باشد. در مرحله بعدی، بدون شک امریکا از همه تعهدات خود در خاورمیانه جز فشارهای شدید عقبنشینی خواهد کرد. این زمان برای آن است که در مورد آنچه از تجربه دردناک افغانستان میتوان آموخت، تأمل کند. درس اصلی که باید امریکا و متحدانش بیاموزند این است: جنگیدن در جنگهای مربوط به «دولت درمانده»، یک تفکر بازنده است.
«اینفورمد کامنت» (خلاصه شده)
ترجمه: مرکز مطالعات راهبری سورین