مقبولیت عمومی و تجربه اجرایی یکی از دلایل اصلی ناکامیهای مدیریتی سازمان سینمایی در دورههای گذشته عدم تعامل و گفتگو با همه طیفهای سینمای ایران بوده است؛ سینماگرانی که هر یک جهان بینی خود را دارند و برخی از آنها در دورههایی با سو نظرهایی مواجه شدند و امکان گفتمان و تعامل یا برای آنها فراهم نشد یا با تلاشهای بسیاری امکان آن فراهم شد تا به مرزهای گفتمان نزدیک شوند؛ تاکید میکنم به مرزهای آن..
محمد خزائی سالها به عنوان تهیه کننده در سینما فعالیت داشته؛ او فیلمهای استراتژیک مهمی ساخته و در عین حال در زمینه سینمای اجتماعی هم فعالیت داشته است. کارنامه حرفهای او نشان داده که خزاعی علی رغم اینکه یک تیپکال مذهبی و اصول گراست و به چارچوبها و عقایدش پایبند است؛ راه تعامل را با دیگر طیفهای سینمای ایران و افکار متفاوت باز گذاشته است. این را میشود از تجربه اجرایی او در جشنواره فیلم فجر یا جشنواره فیلم مقاومت دریافت. او در بین اهالی سینما اعم از تهیه کنندگان و کارگردانان سینما چه افرادی که در بخش دولتی فعالیت دارند و چه افرادی که در بخش خصوصی فعالیت میکنند؛ مقبولیت بیشتری دارند و علی رغم برخی گزینه چهره شناخته شدهای بین عموم اهالی سینما است؛ حواشی و تناقضاتی هم در کارنامه خود و عمکرد خود نداشته است..
سینمای ایران این سالها همواره با ناملایمتهایی مواجه شده و به دلیل عدم مدیریت صحیح با توجه به وضعیت فرهنگی و اقتصادی جامعه؛ مخاطب آن روز به روز کاهش پیدا کرده؛ اگرچه بخشی اندکی از فیلمهای اکران شده هر سال میتوانستد مخاطبان را به سینما بکشانند، اما عمده فیلمها با شکست مواجه میشدند؛ در یک سال نیم اخیر نیز ویروس کرونا ضربه مهلکی بر تن نحیف سینمای ایران وارد کرده و معدود تلاشها برای احیا سینما و آشتی مخاطب با سینما را از بین برده و از طرفی مشکلات اقتصادی، سینما را بیش از پیش از مخاطب عام جامعه دورتر کرده است. به اندازه دو سال فیلم اکران شده منتظر بهبود شرایط سینما هستند و بسیاری از فعال سینما برای تامین معیشت خود و در مراتب بالاتر برای جلوگیری از ورشکستگی به سریال سازی در فضای آنلاین رو آورده اند و رغبت برای ساخت فیلم سینمایی پایین آمده است؛ حضور خزاعی به عنوان یک سینمایی با تجربه، یک نیرو جوان و فردی که سابقه اجرایی داشته در سازمان سینمایی میتواند آینده امید بخشی را برای وضیت فعلی سینما و دل مشغولی اهالی سینما رقم بزند.