سرویس اقتصادی جوان آنلاین: بررسی کانالهای تولید تورم نشان میدهد که اقتصاد ایران زمستان سختی را در پیش دارد، اگر چه رئیس کل پیشین بانک مرکزی تورم همراه با کمبود کالا را برای نیمه دوم سالجاری پیشبینی کردهبود، اما گفته میشود که ذخایر استراتژیک کالایی کشور تأمین میباشد، از این رو باید نگران تورمی بود که رئیس اتاق بازرگانی تهران آن را «خطرناک» توصیف میکند و با اشاره به سهم ۲۰ برابری دهکهای بالا نسبت به فقرا از یارانه بنزین، میگوید مهمترین اولویت دولت باید مهار تورم باشد.
شاید در هیچ دوره اقتصادی مشکلات اقتصاد کلان اینقدر به سرعت خود را در اقتصاد خرد ظهور و بروز نمیداد، اما امروز بلافاصله سر هر ماه با استقراض دولت از بخش مالی برای تأمین هزینههای جاری، تورم سریع افزایش پیدا میکند. وضعیت بانکهای دولتی و خصوصی هم که تقریباً مشخص است، زیرا کار به جایی رسیده که بانک زیانده برای ادامه کار سود علیالحساب به سپرده بانکی پرداخت میکند، نتیجه این وضعیت مالی این شده که سطح عمومی قیمت کالا در اقتصاد به شکل مستمر در حال افزایش است.
با این وضعیت رشد تورم، مردمی که از درآمد ثابت حداقلی هم محرومند به شدت تحت فشار هستند. کارمندان، کارگران، بازنشستگان و مستمریبگیرانی هم که از درآمد حداقل دستمزد برخوردارند نیز با مشکل مواجه شدهاند، به شکلی که باید صرفهجویی جبری را به شکل مستمر در دستور کار خود داشتهباشند تا ببینند اقتصاد چه زمانی از رویهای که در پیش گرفتهاست، دست خواهد برداشت.
کاشت تورم و انتظار رفع تحریم
هر چند تحریم و شیوع کرونا طی سالهای اخیر مردم را در تنگنای اقتصادی قرار داد، اما متأسفانه دولت دوازدهم در یکسال پایانی خود و به ویژه در نیمه ابتدایی سال ۱۴۰۰ به شیوهای کسری بودجه خود را تأمین کرد که کارشناسان اقتصادی روی در پیش بودن زمستان سخت تورمی اتفاق نظر دارند.
برخی از تحلیلگران میگویند دولت دوازدهم با افزایش لجامگسیخته تورم و همچنین کاشت مینهای تورمی که در نیمه دوم سالجاری عمل خواهد کرد، در پی آن بود تا مقامات تصمیمگیر در مورد پرونده هستهای ایران را برای مذاکره به هر قیمتی متقاعد کند یا به بیان دیگر تحت فشار قرار دهد، از این رو از یکسو سیاستهای تورمی در اقتصاد اعمال شد و از سوی دیگر با ارائه وعده کاهش نرخ دلار با احیای قریبالوقوع برجام انتظارات برای رفع تحریم در جامعه بالا رفت، در این بین با وجودی که دولت گذشته به پایان رسید، اما آثار منفی سیاستهای اقتصادی و انتظاراتی که در جامعه ایجاد کرد، همچنان وجود دارد.
حساب اقتصاد از برجام جدا شود
امروز انتظاراتی در جامعه در مورد احیای برجام به هر قیمتی وجود دارد که توسط دولت قبل ایجاد شد و تورم موجود و تورم پیش رو نیز به طور مجدد ناشی از سیاستهای اعمالی از سوی دولت پیشین میباشد و در شرایط کنونی کارشناسان و اساتید اقتصادی دلسوز معتقدند که حساب اقتصاد باید از نتیجه برجام جدا شود تا دستگاه دیپلماسی با آرامش بتواند منافع کشور را در سیاستهای خارجه دنبال کند. در این میان اگر چه عبدالناصر همتی، رئیس کل پیشین بانک مرکزی تشدید تورم همراه با کمبود کالا در نیمه دوم سال جاری را پیش بینی کردهبود، اما گفته میشود که ذخایر کالایی ایران تأمین است، به همین دلیل رئیس اتاق بازرگانی تهران معتقد است که باید دولت سیزدهم روی مهار تشدید تورم تمرکز کند.
مسعود خوانساری با اشاره به توزیع و مصرف ناعادلانه یارانهها در کشور، پیشنهاد کردهاست که با هدفمندسازی یارانهها حمایتهایی از طبقات فاقد درآمد مستمر و پایین درآمد انجام گیرد تا کشور بتواند زمستان سخت تورمی را پشت سر بگذارد.
مسعود خوانساری در نشست هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران با تأکید بر لزوم اصلاح برخی روندهای نگرانکننده در اقتصاد ایران میگوید: بخش مهمی از این تورم تحت تأثیر رشد نقدینگی و کسری بودجه دولت است. وقتی ۵۰ درصد از درآمدهای کشور در پنج ماهه ابتدایی سال جاری تأمین نشده، دولت چارهای جز تنخواه گردانی از بانک مرکزی ندارد و همین امر به رشد تورم منجر میشود.
رئیس اتاق بازرگانی تهران میافزاید: مهمترین موضوع امروز باید کاهش سرعت افزایش پایه پولی و مقابله با تورم باشد، زیرا اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، ما نگران رشد شدید تورم و افزایش قیمت تمامی کالاها هستیم.
خوانساری با اشاره به اشکالات نظام پرداخت یارانه در ایران تصریح میکند: به گفته رئیس سازمان برنامه، سالانه ۶۳ میلیارد دلار صرف یارانه انرژی میشود. از سوی دیگر آژانس بینالمللی انرژی هم در گزارشی عنوان کردهاست که از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ در ایران ۹۸۶ میلیارد دلار یارانه انرژی پرداخت شده که به صورت میانگین، سالانه رقمی بیش از ۹۸ میلیارد دلار و بالاتر از رقمی است که رئیس سازمان برنامه اعلام کردهاند. با این حال اگر همان رقم ۶۳ میلیارد دلار را ملاک در نظر بگیریم، سهم هر ایرانی از یارانه انرژی حدود ۱۹ میلیون تومان در سال خواهد بود. حالا اگر بتوان این پول یا بخش قابلتوجهی از آن را به صورت هدفمند به اقشار آسیبپذیر رساند، تحول بزرگی در نظام یارانهای و همینطور اقتصاد کشور رخ میدهد.
او ادامه داد: در حال حاضر دهکهای بالا و برخوردار بالاترین بهره را از یارانهها و به طور خاص یارانه انرژی میبرند. برای مثال دهکهای پایین ۶/۱ درصد از یارانه بنزین استفاده میکنند در حالی که این رقم برای دهکهای بالا ۸/۲۱ درصد است، یعنی دهکهای برخوردار ۲۰ برابر دهکهای آسیبپذیر از یارانه بنزین استفاده میکنند. در اکثر یارانههای دیگر هم همین روال وجود دارد و متأسفانه سالیان سال است که این روش ادامه دارد. اثرات این نظام یارانهای نهتنها کمک به اقشار آسیبپذیر نیست که دامن زدن به اختلافات طبقاتی است که روز به روز بیشتر میشود. یارانههای فعلی با وجود ارقام بالا و فشار سنگین روی منابع کشور، اثر مثبتی در رفاه مردم ندارد و از طرف دیگر باعث میشود دولت همچنان به کنترل قیمتها ادامه دهد و از آزادسازی پرهیز کند که نتیجه آن هم افزایش قاچاق کالا و صدمه دیدن بخش تولید در کشور است.