به نقل از آقای نجفی قوچانی که شهید مطهری ایشان را اهل مکاشفه و معنا میدانست، آمده است که با وجود کسالت و مریضی با پای پیاده عازم زیارت امام حسین (ع) شدم که در راه طولانی سفر تشدید و با این حال به حرم امام حسین (ع) مشرف گردیدم. با چنین حالی در صحن حرم حضرت اباعبدالله در خواب و بیداری دیدم که از حرم حسین (ع) مرتب ندای «هل من ناصر ینصرنی» بلند میشود و از حرم حضرت ابوالفضلالعباس (ع) در پاسخ فریاد «لبیک یا حسین (ع)» شنیده میشود.
مکاشفه این عارف بزرگ، معطوف به یک حقیقت تاریخی و روشن است که حضرت زینب کبری در پاسخ به کنایه احمقانه یزید، پس از فاجعه کربلا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش و اسارت خاندان شریف آن حضرت، آن را اینگونه بیان فرمود: «فَکِد کَیْدک وَاسْعَ سَعْیک و ناصِبْ جُهْدَک فوالله لا تمحُو ذکرنا و لا تُمیتُ وَحْیَنا»، یعنی هرچه میتوانی نقشه بکش و تلاش کن و بکوش، به خدا سوگند یاد ما محو شدنی نیست و وحی ما را هم نمیتوانی از میان برداری». آری جنایت بنیامیه در کربلا و بریدن سر امام حسین (ع)، منتهی به بریدن سر حقیقت حریت، کرامت و شرافت حسینی نشد، بلکه الگویی از استقامت و ایستادگی در برابر ظلم و اسارت را برای کل جهان بشریت به ودیعه گذاشت که میتواند الهامبخش تمام آزادی خواهان و عزتجویان در طول تاریخ پس از کربلا باشد.
از این رو ستمگران عباسی هم وجود قبر مطهر امام حسین (ع) را برای حیات ننگین و ظالمانه خویش خطرناک یافته و سعی در تخریب و محو آن داشتند، اما غافل از اینکه امام حسین (ع) با قیام خویش دربرابر ظلم و ستم، تبدیل به مکتبی الهامبخش برای تمام تاریخ و جهان بشریت گردیده و جریانی پویا و پایدار از انقلابیگری، عزت و ایستادگی در مسیر مبارزه با ظلم و ستم پدید آورده است. البته این مکتب همان مقدار که برای آزادگان و ستمدیدگان قداست داشته و الهامبخش است برای مستکبران و ظالمان کابوس بوده و تهدید به حساب میآید.
از اینرو اگر روزگاری، ستمگران و دیکتاتورهای اموی و عباسی سعی در تخریب آثار قیام حسینی داشتند، امروزه جهان استکبار و امپراتوری رسانهای سعی در بایکوت خبری این مکتب و دلدادگان آن دارند، به گونهای که اینروزها رخداد بسیار مهم مرتبط با یک اجتماع بزرگ و جهانی به مناسبت اربعین حسینی با سانسور رسانهای دستگاهها و بوقهای تبلیغاتی غرب و متحدان و پیروان آن مواجه بوده و البته از انعکاس برخی خبرهای منفی مرتبط با آن، دریغ نورزیده بلکه با سخاوت تمام به برجستهسازی و بزرگنمایی آن هم میپردازند.
حال آنکه با وجود شرایط کرونایی و محدودیتهای مرتبط با آن، امسال نیز این کنگره بزرگ جهانی با حضور بیش از ۱۴ میلیون زائر حسینی برگزار گردید و اگر این محدودیتها نبود، قطعاً آمار شرکتکنندگان در این مراسم معنوی خیلی بیش از این رقم میشد.
پیادهروی اربعین، گرچه قویترین و گویاترین نماد همبستگی میان شیعیان جهان محسوب میشود، اما واقعیت این است که با حضور گروههایی از اهل سنت، مسیحیان، ایزدیها و پیروان سایر ادیان و مذاهب، میتوان آن را بزرگترین گردهمایی سالانه آزادیخواهان و عزتجویان جهان نامید که فراتر از مرزهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی عقیدتی، امام حسین (ع) را نماد آزادگی و شفقت یافته و به راه او در مسیر مبارزه با ظلم و ستم اقتدا کردهاند.
عواملی که شکلگیری، تداوم و توسعه این اجتماع بزرگ را موجب شده عبارتند از: ۱- وجه اشتراک قیام امام حسین (ع) و تراژدی شهادت مظلومانه او و اسارت خاندان پاک او با اصول و ارزشهای تمامی ادیان الهی و فطرتهای پاک انسانی که در رأس آن آزادگی، کرامت، شرافت و عزت قرار داشته و لذا نافی ضدارزش هایی، چون ستم، ذلت و بردگی نیز هستند.
۲- بازتاب قیام امام حسین (ع) به عنوان الگویی تابناک و نورانی برای آزادگی و ایستادگی در برابر ظلم و ستم و نفی هرگونه ذلت و خواری که میتواند برای تمامی انسانهای آزاده و عزتجو الهامبخش بوده و مسیر حفظ عزت، کرامت و آزادگی را مشخص نماید.
۳- تلاش دلدادگان و مشتاقان مکتب امام حسین (ع) برای معرفی این مکتب که از بازماندگان قیام کربلا و در رأس آنان حضرت زینب کبری (س) و ائمه اطهار تا علمای دینی و درخشش اقدامات عملی شاگردان بزرگ این مکتب همچون شهید سلیمانی و سایر شهیدان راه مبارزه با ظلم و ستم با پرچم عاشورایی، در این مسیر توانستهاند مزیتهای این مکتب برای مبارزه و ایستادگی دربرابر ظلم و شقاوت را به رخ کشیده و معرفی نمایند.
همین ماهیت برانگیزاننده و الهامبخش قیام حسینی و پیادهروی در مسیر این قیام در اربعین شهادت امام حسین (ع) است که موجب کینهتوزی ستمکارانی، چون صدام و تروریستهای تکفیری داعش علیه مراسم اربعین و یا بایکوت خبری آن توسط دستگاه تبلیغی و امپراتوری رسانهای نظام استکبار بوده، اما غافل از اینکه، تا ستم و استکبار به عنوان چالش جامعه بشری باشد، مکتب حسینی هم الگویی پویا و دائمی برای مبارزه و ایستادگی در برابر ستم و استکبار خواهد بود. عصبانیت آنان از این اجتماع بزرگ جهانی به کارکرد هایی، چون تمرین شکیبایی، صبر و استقامت در کنار ایثار، شفقت، مهربانی و وفاداری به حفظ عزت، شرافت و کرامتی است که جملگی برای حیات ننگین استکبار و یا جریانات متکی بر دیکتاتوری و ستم، خطرساز و بحرانآفرین به حساب میآیند. اما این بغض و عصبانیت وقتی از سوی جبهه استکبار و ستم اعلام و اعمال میشود، تازه تصمیم و اراده آزادگان و عزتجویان را برای تأسی به مکتب حریت، آزادگی و مبارزه با ستم تقویت و اصرار به حضور در اجتماع اربعینی را تشدید مینماید.