سرویس سیاسی جوان آنلاین: «فضای هتک حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسی است. انتقاد، مخالفت، بیان عقاید، با جرئت، هیچ اشکالی ندارد، اما دور از هتک حرمتها و اهانتها و فحاشی و دشنام و این چیزها. من میخواهم این پیامی باشد به همه آن کسانی که یا حرف میزنند یا مینویسند، چه در مطبوعات، چه در وبلاگها. همه اینها بدانند، کاری که میکنند، کار درستی نیست.»
۴۰ روز افشاگری علیه سپاه یزید و نیز تبیین آنچه در روز عاشورا بر امام حسین (ع) و یاران ایشان گذشت، مورد اشاره رهبر معظم انقلاب در ابتدای سخنان کوتاه ایشان در روز اربعین امسال قرار گرفت و بعد با استفاده از این رویداد تاریخی، ایشان جوانان را به تبیین حقایق در فضای عمومی دعوت کردند؛ «اگر روز عاشورا اوج مجاهدت همراه با فداکاری- فدا کردن جان، فدا کردن عزیزان، فرزندان و یاران- است، این ۴۰ روز، اوج مجاهدت همراه با تبیین، همراه با افشاگری، همراه با توضیح [است]... این حرکت عظیم، این صبر فوقالعاده خاندان پیغمبر (ص) به پیشوایی زینب کبری (س) و امام سجاد (ع) بود که توانست حادثه کربلا را ماندگار کند و به معنای واقعی کلمه این تبیین مکمل آن فداکاری بود. من از این جمله استفاده کنم برای بیان این مطلب که شما جوانان عزیز، به مسئله «تبیین» اهمیت بدهید. خیلی از حقایق هست که باید تبیین بشود. در قبال این حرکت گمراهکنندهای که از صد طرف به سمت ملت ایران سرازیر است، «حرکت تبیین» خنثیکننده این توطئه دشمن و این حرکت دشمن است.»
نکته قابل تأمل در سخنان ایشان، آن است که رهبری با همه اهمیتی که به موضوع «تبیین حقایق» میدهند و «مجاهدت همراه با تبیین» را مکمل و بلکه همپای «مجاهدت همراه با فداکاری» میدانند، اما برای این تبیین، یک «اصل قطعی» را عنوان میکنند که باید رعایت شود و آن «پیروی از شیوههای اخلاقی» است.
جهاد بدون اخلاق نداریم
توجیه بسیاری از بیاخلاقیها، سختی مسیر است. این همان توجیه ماکیاولی است که هدف وسیله را توجیه میکند. در حالی که آیتالله خامنهای در اوجی که تبیین حقایق را «جهاد» مینامند و استنباط از چنین تعبیری، دشواری و اهمیت کار تبیین است، آن را مشروط به یک اصل قطعی میکنند. کار سختی است، اما نباید از اصل قطعی «رعایت اخلاق» چشمپوشی شود. به کار بردن تعبیر اصل قطعی هم نشان میدهد که عملاً جهاد تبیین بدون رعایت اخلاق را به رسمیت نمیشناسند و قبول ندارند. چه آنکه نمیشود کاری را بدون رعایت اصول قطعی آن کار انجام داد و درست هم باشد!
جهاد است و سخت است، اما دشنام، تهمت، دروغ و فریب توجیهی ندارد و ایشان آن را رد میکنند: «هر کدام از شما به عنوان یک وظیفه، مثل یک چراغی، مثل یک نوری پیرامون خودتان را روشن کنید. امروز خوشبختانه میدان باز است برای انتشار افکار... میتوانید افکار درست را، افکار صحیح را منتشر کنید، پاسخ به اشکالات را، پاسخ به ابهامآفرینیها را... و میتوانید در این زمینه به معنای واقعی کلمه جهاد کنید، البته اصل قطعی در این باب این است که بایستی از شیوه اخلاقی در این کار پیروی کرد. از این کاری که بعضیها در فضای مجازی یا در مطبوعات و در مقالهها و اینجا و آنجا انجام میدهند که با دشنام، با تهمت و فریب و دروغ با افکار عمومی مواجه میشوند، باید به شدت اجتناب کرد. بایستی حقایق را با منطق قوی، سخن متین و عقلانیت کامل، همراه با زینت عاطفه و عواطف انسانی و به کارگیری اخلاق منتشر کرد.»
توصیههای شنیده نشده
این البته اول بار نیست که رهبر انقلاب فعالیت فرهنگی و مجازی را منوط به رعایت ادب و اخلاق میکنند. گرچه مشی همواره ایشان رعایت ادب و اخلاق و توصیه به رعایت آن بوده است، اما اول بار اشاره مستقیم به دوری از فضای اهانت و هتک حرمت را سال ۸۹ داشتند. آن ایام و پس از وقایع فتنه ۸۸، پیرامون استفاده از فضای مجازی به عنوان اصلیترین ابزار تقابل دو گروه حامیان فتنه و حامیان نظام، به نقطه عطفی تبدیل شد و پیش از آن هیچ گاه تا این حد، شبکههای اجتماعی و وبلاگها در ایران جدی گرفته نشده بود.
از سویی تند بودن فضای سیاسی آن ایام و تبدیل نظرات و اعتراضات سیاسی به اردوکشیهای خیابانی پر از آشوب و اغتشاش باعث شده بود که ادبیات فضای مجازی تند باشد. طبعاً از گروههای مختلف حامی فتنه (از رجویستها تا پهلویچیها و...) انتظار رعایت ادب نبود، اما این سو حامیان نظام باید رعایت میکردند که قریب به اتفاق هم اهل رعایت بودند. این میان، اما کسانی از همان ایام بیاخلاقی را رقم زدند و همپای اصلاحطلبان در توهین و تهمت پیش رفتند. از آنجا که برخی از این بیاخلاقها چهرههایی شناخته شده بودند و بزرگان هم با آنان برخوردی نکردند و مقابلشان نایستادند، این بیاخلاقی، در روندی معکوس حتی تبدیل به الگو شد.
رهبر معظم انقلاب، اسفند سال ۸۹ تذکری در این باب دادند، اما گویا شنیده نشد. ایشان در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری- که جمعی بیارتباط به این موضوع بود- فرمودند: «من در اینجا میخواهم روی این مسئله خلاف اخلاق حرکت کردن تکیه کنم. فضای اهانت و هتک حرمت در جامعه، یکی از آن چیزهایی است که اسلام مانع از آن است، نباید این اتفاق بیفتد. فضای هتک حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسی است. انتقاد، مخالفت، بیان عقاید، با جرئت، هیچ اشکالی ندارد، اما دور از هتک حرمتها و اهانتها و فحاشی و دشنام و این چیزها. همه هم در این زمینه مسئولند. این کار علاوه بر اینکه فضا را آشفته میکند و اعصاب آرام جامعه را به هم میریزد - که امروز احتیاج به این آرامش است - خدای متعال را هم از ما خشمگین میکند. من میخواهم این پیامی باشد به همه آن کسانی که یا حرف میزنند یا مینویسند، چه در مطبوعات، چه در وبلاگها. همه اینها بدانند، کاری که میکنند، کار درستی نیست. مخالفت کردن، استدلال کردن، یک فکر سیاسی غلط یا یک فکر دینی غلط را محکوم کردن، یک حرف است، مبتلا شدن به این امرِ خلاف اخلاق و خلاف شرع و خلاف عقل سیاسی، یک حرف دیگر است، ما این دومی را به طور کامل و قاطع نفی میکنیم، نباید این کار انجام بگیرد. متأسفانه بعضی این کار را میکنند. من به خصوص به جوانها توصیه میکنم. بعضی از این جوانها بلاشک مردمان بااخلاص و مؤمن و خوبی هم هستند، اما خیال میکنند این وظیفه است، نه، من عرض میکنم این خلاف وظیفه است، عکس این وظیفه است.»
توصیه رهبری گرچه صریح بود و علنی، اما معالاسف توسط برخی قلیل شنیده نشد و در سالهای بعد بارها شاهد تکرار این فضای نادرست بودیم. رهبری طی این یک دهه چندین بار تذکراتی از این دست دادند و آخرینش هم روز اربعین امسال بود. آیا این بار شنیده میشود؟